فقر پیامد فراگیر نبودن تامین اجتماعی

نبی‌ا... عشقی‌ثانی فعال اجتماعی در سال۱۳۳۱سازمان تامین اجتماعی در کشور تاسیس شد، اکنون هفتاد سال از ایجاد نظام تامین اجتماعی و فعالیت آن می‌گذرد. سازمان تامین اجتماعی به این منظور تشکیل شد تا یک پوشش درمانی وحمایت کننده در دوران اشتغال کارکنان ویک سیستم پشتیبان وتامین کننده هزینه‌های زندگی خانواده فرد بیمه شده برای دوران بازنشستگی، از کارافتادگی وتامین مستمری برای بعد از فوت کارکنان ایجاد شود. این نظام قرار بود به صورت فراگیر عموم افرادی که به نوعی شاغل هستند وخانواده آنها را تحت پوشش خدمات بهداشت و درمان قرار دهد و از حقوق آنان در برابر کارفرمایان دفاع کند و حامی آنان وخانواده‌شان در دوران بازنشستگی باشد. متاسفانه آنطور که انتظار می‌رفت فراگیری نظام تامین اجتماعی تحقق نیافت. امروزه دستگاه‌های حمایتی مثل بهزیستی وکمیته امداد در گزارش عملکرد خود اعلام می‌کنند جمعیت بزرگی از مردم کشور ودر مناطقی تا 30 درصد جمعیت تحت حمایت این دستگاه هستند که نه تنها خبر خوبی نیست بلکه باعث تاسف است که بعد از هفتاد سال از تشکیل سازمان تامین اجتماعی وگذشت چهل وسه سال از انقلاب جمعیت بسیار بزرگی از مردم توان اداره امور زندگی خانواده شان را ندارند وبه ناچار با کمک بسیار مختصر وناچیز کمیته امداد و سازمان بهزیستی وخیریه‌ها زندگی این خانواده ها سپری می شود. این جمعیت بسیار بزرگ شامل خانواده‌هایی است که سرپرستان‌شان فوت شده‌ یا به‌دلیل کهولت سن یا بیماری قادر به کار نیستند. یا شوهرانشان آنها را طلاق داده یا رها کرده است و به اجبار تحت حمایت دستگاه‌های حمایتی یا خیریه‌ها قرار گرفته اند. اگر نظام تامین اجتماعی فراگیر بود و بدرستی به وظیفه خود عمل می‌کرد و دستگاه‌های اطلاع رسانی وتبلیغی کشور مردم را مطلع می‌کردند، سرپرستان همه این خانواده‌ها تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار می‌گرفتند و از حقوق ومزایای بازنشستگی، از کارافتادگی یا فوت همسر، پیش‌بینی شده در قانون برخوردار می شدند. زندگی آبرومندی داشتند و برای گذران زندگی روزمره خود به دستگاه‌های حمایتی مراجعه نمی کردند و آبرویشان را با لقمه نانی عوض نمی‌کردند. متاسفانه دستگاه‌های حمایتی هم با بودجه اندک و با جمعیت زیادی که تحت حمایت دارند قادر نیستند به وظیفه خود به شکل قابل قبولی عمل کنند ضمن آن که توانمندسازی هم در این دستگاه‌ها امکان عملیاتی شدن ندارد زیرا در شرایطی که برای تحصیلکردگان امکان اشتغال وجود ندارد وبسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه ها بیکار هستند، چگونه می‌توان برای جامعه تحت پوشش نهادهای حمایتی که معمولا ً فاقد تحصیلات وتوانایی خاصی هستند شغل ایجاد کرد. دولت جدید تامین معیشت اقشار آسیب‌پذیر از جمله شعارها و وعده‌هایش بوده است وشاید به همین مناسبت نیز معاون کمیته امداد را به‌عنوان وزیر تعاون، کارورفاه اجتماعی منصوب کرده است که با درد و رنج اقشار آسیب پذیر و نیازمند جامعه آشنا است لذا از دولت انتظار می‌رود با استمداد از همه مطلعین، کارشناسان اقتصادی ، مددکاران اجتماعی، دست‌اندرکاران دستگاه‌های حمایتی وموسسه‌های خیریه و اندیشمندان حوزه‌های اجتماعی واقتصادی یک کار اساسی وتعیین کننده انجام دهد و برای فراگیر کردن نظام تامین اجتماعی کشور به شکلی که هیچ شاغلی در هیچ نقطه کشور اعم از کشاورزان، کارگران فصلی و روزمزد‌، صنعت‌گران، تعمیرکاران، کارگران ساختمانی وغیره از شمول قانون تامین اجتماعی خارج نباشند و همگی با خانواده‌شان از مقررات و از مزایای قانونی تامین اجتماعی فراگیر بهرمند شوند. هر جا که لازم است به اصلاح قانون بپردازند و آن را همگانی کنند تا یک فراگیری واقعی انجام شود. تنها در این صورت است که این همه مردم، نیازمند حمایت دستگاه‌های حمایتی وخیریه‌ای نخواهند بود وحفظ آبر‌وی مردم که تاکید دین ماست تحقق خواهد یافت.