احتمال جنگ غرب و روسیه در اوکراین جدی است ؟

 آتشی در مرز روسیه و اوکراین روشن شده که طی چند هفته اخیر توجه بسیاری از سیاستمداران و رسانه ها را به خود جلب کرده است. در این میان متحدان غربی اوکراین با کمک های نظامی شان و پیگیری لحنی تند و هشدارآمیز، در موضعی حمایتگرانه ظاهر شده اند و اگر لازم باشد بر آن آتش خواهند دمید. در مقابل، روسیه مدعی است که حریم پیرامونی اش با تحرکات ناتو در خطر است. بنابراین، مسکو با برگزاری مانورهای گسترده نظامی، شرکت دادن دو فروند بمب‌افکن با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای در مانوری در بلاروس و استقرار نزدیک به 175 هزار نیرو، این پیام را مخابره کرده که اگر تحت فشار قرار بگیرد، حاضر است بنزین روی این آتش خالی کند. مسکو اکنون با صراحت بیشتری در پیشنهادهایی که به غرب ارائه کرده، روی تغییر سیاست خود و اولویت های امنیتی جدیدش انگشت گذاشته است. روسیه تحت ریاست ولادیمیر پوتین نه تنها عقب نشینی از مرزهای شرقی اوکراین را به لغو دایم فرایند عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو منوط کرده، بلکه خواهان تعلیق فعالیت های نظامی این سازمان در لهستان و جمهوری های حوزه بالتیک هم هست. روسیه در این امر یک گام فراتر نیز رفته و خواستار تضمینی محکم هم برای پیشروی نکردن سرزمینی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) شده است. رئیس جمهوری روسیه هفته گذشته در دیدار با فرماندهان نظامی گفت: «نمی‌توان به تضمین‌های حقوقی بلندمدت واشنگتن اعتماد کرد، چون این کشور به راحتی آن ها را کنار می‌گذارد. ما به ضمانت‌های قانونی الزام‌آور و درازمدت نیاز داریم. آن ها قابل اعتماد نیستند. چون ایالات متحده به راحتی از همه معاهده های بین‌المللی که به دلایلی برایش جذابیت ندارد، خارج می‌شود. » روسیه برای به دست آوردن همین تضمین، زره بر تن و کلاه خود بر سر به میدان آمده و عقب نشینی اش را مشروط به کسب این تضمین کرده است. در این میان، هر چند دلایل مسکو مبنی بر از بین رفتن کشورهای حایل میان مرزهای روسیه و ناتو به لحاظ امنیتی و دفاعی دلایلی پذیرفتنی به شمار می رود، اما نمی توان گفت که تنها ناتو دست به تحریک رقیب خود زده است. سیاست تهاجمی  پوتین روی دیگر سکه بحران اوکراین است. او اکنون به این نتیجه رسیده بهترین دفاع در مقابل پیشروی ناتو به شرق نه حالت تدافعی که حالت تهاجمی است . پوتین در سال ۲۰۰۸ «به طور مخفیانه» از جدایی‌طلبان در گرجستان در منطقه «اوستیای جنوبی» حمایت نظامی به عمل آورد . تجربه شکست غرب در ماجرای حمله روسیه به گرجستان در سال 2008 و الحاق کریمه در سال 2014، اعضای ناتو را به این نتیجه رساند که اگر در قبال اقدامات تحریک آمیز روسیه منفعل عمل کنند، مسکو به پیروزی دیگری دست خواهد یافت. روسیه چند سالی است که پس از کامیابی در الحاق شبه جزیره کریمه، برای مناطق دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین دندان تیز کرده است.اما سوال این است که آتش جنگ برافروخته می شود ؟ آن چه اکنون به عنوان فکت در تنش اوکراین وجود دارد، تمایل نداشتن طرفین به آغاز جنگ است. دلیل آن نیز مشخص است. روسیه، به عنوان قدرتی اتمی و دارنده دومین ارتش بزرگ جهان، عراق، افغانستان، سوریه یا لیبی نیست که بتوان جنگی یک طرفه را در برابر آن آغاز کرد. این جنگ اگر آغاز شود جنگی بزرگ خواهد بود و تصور محدود کردن آن به جنگی منطقه ای بسیار دور از ذهن است. برای همین است که غرب به رغم مانورهای تحریک آمیز نظامی تمام تلاش خود را می کند تا از برخورد نظامی دوری کند. این دوری از تنش، البته برای آمریکا که خود را به مثابه «جزیره ای دور افتاده» می بیند به معنای تمایل نداشتن آن به وجود تنش حداقلی یا رقابت های قابل کنترل نیست.واشنگتن حتی از وجود حدی از تنش  قابل مدیریت میان روسیه و غرب  با هدف جلوگیری از نزدیکی اروپا و روسیه استقبال می کند چرا که در این حالت علاوه بر تثبیت نقش مرکزی خود برای رهبری جهان غرب از عمیق تر شدن روابط مسکو-بروکسل در قالب طرح هایی همچون خط لوله نورداستریم جلوگیری خواهد کرد . واشنگتن در کنار این سیاست، طی سال های اخیر «پیمان ابراهیم» را برای عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل امضا کرده، از افغانستان به صورت کامل خارج شده و نیروهایش در عراق را به حضور مستشاران نظامی کاهش داده است. همه این تلاش ها برای اجرای سیاست نگاه به شرق و تمرکز روی تهدید خیزش چین است. جدای از سیاست یک طرفه واشنگتن، به نظر می رسد اتحادیه اروپا نیز نمی خواهد با همسایه شرقی خود وارد جنگ شود. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه هفته گذشته در تماس با همتای روس خود به طور تلویحی‌گفت که تمایلی به نبرد با روسیه ندارد. با این حال، اولاف شولتس، صدراعظم جدید آلمان که به جناح چپ میانه‌رو تعلق دارد و گفته می شود همچون آنگلا مرکل خویشتن دار نیست، در لفظ علیه مسکو موضع گرفته است. اما، یکی از دلایلی که باعث می‌شود در مقیاسی بزرگ آلمان را با فرانسه هم نظر دید، وابستگی این کشور به انرژی روسیه است. جدای از این، پاریس طی دو سال گذشته طرحی را مبنی بر تشکیل «ارتش واحد اروپا» با حمایت و همراهی آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان پیش برده بود. طرحی که تلاش داشت با بیرون آمدن از زیر یوغ «ناتو» که تحت نفوذ و رهبری آمریکاست، به طور مستقل درباره چالش های امنیتی اروپا تصمیم گیری کند. در نگاهی کلان این خود دلیلی محکم است که رهبران بانفوذ اروپا سعی کنند مواجهه خود با مسکو را در قالب دیپلماسی یا تحریم های اقتصادی پیگیری کنند.حالا، باوجود همه آن چه در بالا گفته شد، اگر جنگی در اوکراین در بگیرد، کیفیت آن چگونه خواهد بود؟ روسیه پیش از این در ماجرای گرجستان و کریمه اوکراین، نوع برخورد غرب با جدایی طلبی و تجزیه را دیده است. حال، در این شرایط اگر جنگی آغاز شود، جدایی منطقه دونباس از اوکراین که در کنترل شورشیان روس قرار دارد محتمل است و اوکراین را باید دو پاره شرقی و غربی تصویر کرد. روسیه در این مدت بیکار نیز نبوده است. اعطای پاسپورت روسی برای بیش از 600 هزار جدایی طلب مناطق «لوهانسک» و «دونتسک» در شرق اوکراین، ارسال محموله های واکسن اسپوتنیک برای شورشیان، جایگزین شدن روبل روسی به جای «گریونای» واحد پول اوکراین در مناطق تحت تصرف جدایی طلبان، از جمله مواردی است که مسکو پیش از این روی آن سرمایه گذاری کرده است.