سربازگیری از رسانه‌های داخلی مقدمه فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88

      دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان بسیاری از وقایع و رویدادهای پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری سال 1388، هنوز ناگفته و ناشنیده باقی مانده است. شور و هیجان و جوّی که در طی آن سال به وجود آمد و فضای غبارآلودی که توسط محافل و رسانه‌های خارج کشور دامن زده شد، شاید مانع از رویت همه واقعیت از سوی برخی گردید. اما اینک که از آن روزها و سال‌ها فاصله گرفته‌ایم و فرصتی است تا با تامل و درنگ و تفکر بیش‌تر و براساس اسناد و مدارک و شواهد به آن وقایع و اتفاقات نگاه کنیم، برخی از آن اسناد و مدارک و شواهد را مرور می‌نماییم. اسنادی که گام به گام، طرح سرنگونی نظام جمهوری اسلامی را از سال 1384 تا 1388 نشان می‌دهد: زمینه‌ها:  مارک پالمر، عضو برجسته «کمیته خطر جاری» The committee on the present danger» (از مهم‌ترین موسسات استراتژیک ایالات متحده آمریکا) در سال 2005 میلادی (1384 شمسی) در گزارشی تحت عنوان «ایران و آمریکا، رهیافت جدید» نوشت: «براندازی نظام جمهوری اسلامی در سه محور: مهار انقلاب، نبرد رسانه‌ای و ساماندهی نافرمانی مدنی فرمولیزه می‌شود با استفاده از ضعف سیاست‌های اقتصادی و اختلافات درونی»، «دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیر‌دولتی و صنفی به عنوان ابزار فشار»، «افزایش فشار سیاسی/اقتصادی در پرونده هسته‌ای و کشاندن آن به شورای امنیت»، «دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک»، «از میان بردن قدرت بسیج و سپاه و ایجاد تغییرات اساسی در وزارت اطلاعات»1 در سپتامبر 2006 (شهریور 1385) گزارش افشاگر دو خبرنگار هلندی به اسامی:Thomas Erdbrink وThalia Verkad‌، طراحی جدیدی برای براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی با استفاده از رسانه‌های داخلی و خارجی را لو داد: «... وزارت امور خارجۀ هلند به یک سازمانِ نو محافظه‌کار آمریکایی یارانه داده است تا از طریق برنامه‌ای، جابه‌جایی ِصلح‌آمیز قدرت را در ایران عملی سازد. سازمان خانۀ آزادی (Freedom House) که در سال 2003 از حملۀ آمریکا به عراق جانبداری می‌کرد، امسال حدود 630 هزار یورو از دولت هلند دریافت داشت. روزنامۀ انگلیسی فاینشنال تایمز می‌گوید که خانۀ آزادی یکی از سازمان‌هایی است که از وزارت امور خارجۀ آمریکا برای عملیات پنهانی و غیرقانونی در ایران، پول دریافت می‌کند. ایالات متحده 75 میلیون دلار برای «آوردن دموکراسی و آزادی در ایران» اختصاص داده است. خانۀ آزادی یکی از نیروهای مؤثر در پشتیبانی از «انقلاب نارنجی» طی سال‌های 2004 و 2005 در اوکراین و نیز در جنبش دانشجویی Otpor در صربستان بود...»2  به دنبال این گزارش‌ها در 3 آذرماه 1385 وب سایت رادیو زمانه (از پایگاه‌های رسانه‌ای غرب) در مطلبی به نام «انقلاب مخملی در ایران» برای نخستین بار به طور علنی به راه‌اندازی انقلاب مخملی در ایران اشاره کرد: «... این هفته روزنامة «نیویورک تایمز» برای نخستین بار فاش کرد که سازمانی غیردولتی به نام «سازمان آموزش مبارزة غیر خشونت‌آمیز استراتژیک» هر سه ماه یکبار با برگزاری کارگاه‌های آموزشی در شیخ‌نشین دوبی، به ایرانیانِ علاقه‌مند اصول مقاومت و مبارزة صلح‌آمیز را می‌آموزد...»3  در مطلب فوق به نقل از نیویورک تایمز به خبر تکان‌دهنده‌ای درباره آموزش برخی خبرنگاران ایرانی برای راه‌اندازی یک انقلاب مخملی پرداخت: «... یکی از گروه‌های غیردولتی مستقر در دوبی، «مرکز ایرانی (برخورد) غیرخشونت‌‌آمیز کاربردی» است. این مرکز از ایرانی‌ها دعوت می‌کند تا در کارگاه‌های آموزشی خود، به آنها نشان دهد که چگونه اعتراض‌های مسالمت‌آمیز در گرجستان، فیلیپین و دیگرمناطق دنیا شکل گرفته است. این مرکز امیدوار است با برگزاری کلاس‌هایی درباره نافرمانی مدنی، به شورش‌های مسالمت‌آمیز در ایران دامن بزند..»4 در همان زمان یکی از نشریات معتبر به نام «آسیا تایمز آن لاین» علنا از تلاش گروه‌های به اصطلاح «حقوق بشری» وابسته به سازمان سیا در دوبی پایتخت امارات متحده عربی پرده برداشت و نوشت که این گروه‌ها چندین سال است به شکار خبرنگاران و ژورنالیست‌های ایرانی برای تدارک یک انقلاب مخملی اقدام ورزیده‌اند.5  در تایید این اظهارات، سباستین ابت و کاترینا کراتوراک، نویسندگان و خبرنگاران «آسوشیتدپرس» نیز اذعان کردند که پیتر آکرمن بنیانگذار «مرکز بین‌المللی مبارزات بدون خشونت» در واشنگتن کسی است که سال 2005 دو کارگاه فوق محرمانه را با همین کاربرد در دبی برای فعالین ایرانی برگزار کرد.6 دوره‌های به اصطلاح خبرنگاری و رسانه برای روزنامه‌نگاران ایرانی جهت آماده‌‌سازی انقلاب مخملی یا بهتر بگوییم «کودتای مخملی» مورد نظر غرب، در سال‌های بعد نیز ادامه یافت. بنیاد ملی برای دموکراسی(NED) وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در تابستان 1387 اعلام کرد: «NED» برای تعدادی از روزنامه نگاران و خبرنگاران ایرانی دوره آموزشى برگزار می‌نماید.  در واقع بنیاد ملی برای دموکراسیNED این طرح را با همکارى برخى کشورهاى اتحادیه اروپا از 10 سپتامبر سال 2008 (حدود 9 ماه قبل از انتخابات 88) با برگزارى کلاس‌هاى خبرنگارى و روزنامه‌نگارى در جمهورى مولداوى به مرحله اجرا درآورد. اهداف این کلاس‌ها آشنایى با دموکراسى و روزنامه‌نگارى به شیوه آمریکایى بود که 150 نفر از کشورهاى مختلف دنیا براى حضور در این کلاس‌ها ثبت‌نام کرده و 22 نفر از این تعداد، روزنامه‌نگاران ایرانى بودند.7   بعدها اسکات ریتر (کارشناس سابق CIA) در گفت‌و‌گو با شبکه تلویزیونی الجزیره ضمن تایید گزارش‌های فوق، گفت: «... در سال 2006 کنگره آمریکا دهها میلیون دلار از پول مالیات دهندگان آمریکا را برای ارتباط با برخی گروه‌ها در ایران و انجام عملیات مورد نظر خودش اختصاص داد. جری کوهن بخشی از وظایفش، ایجاد ارتباط با این گروه‌ها بود. من در مقاله خودم درباره چگونگی ارتباط کوهن با این گروه‌ها سخن گفتم. این ارتباط‌ها از طریق فیس بوک، توئیتر‌، ماهواره و تلفن همراه انجام می‌شود تا اطلاعات در چارچوب اهداف توزیع و دراختیار گروه‌های هدف قرار بگیرد...»8 پس از انتخابات 1388  تربیت روزنامه‌نگار، سازماندهی آنها در رسانه‌ها و مراکز خاص و هدایت‌شان توسط مراکز مختلف سرویس‌های جاسوسی غرب، در روزهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری عملیاتی شد وقتی که نامزد مورد نظرشان رای مردم را کسب نکرد و علی‌رغم همه فشارهای داخلی و خارجی، نظام جمهوری اسلامی و در راس همه، مقام معظم رهبری حاضر به کوتاه آمدن از رای مردم نشدند. عوامل تربیت شده کانون‌های نظام سلطه به خیابان‌ها ریخته و به اماکن عمومی حمله برده و اموال مردم را به آتش کشیدند و عده‌ای را هم به شهادت رساندند. آنها با سوءاستفاده از تحمل بالای نظام، نیروهای خود را با پول و سرمایه‌های خارجی سازماندهی کرده و امنیت و آسایش جامعه را هدف قرار‌دادند. از طرف دیگر همه عناصر و عوامل پیشانی‌سفید استکبار جهانی، نقاب‌های دروغین به اصطلاح دیپلماتیک برداشته و تمام قد برای حمایت از فتنه‌گران به میدان آمدند. سران اسرائیل و آمریکا و فرانسه و آلمان و.... رسما از فتنه گران حمایت کردند. انقلاب مخملی علنی شد از این پس بود که دیگر همه عوامل و رسانه‌های زنجیره‌ای بیگانه به طرح رسمی و علنی انقلاب مخملی پرداختند. منوچهر ساچمه‌چی (منشه امیر) گوینده رادیو اسرائیل، آشوب‌ها و اغتشاشات را این گونه تشریح کرد:  «... یکی سبز پوشیده، یکی زرد پوشیده و یک حال و هوایی مثل جاهایی مثلا جمهوری اوکراین یا لهستان و مانند آن، پیش از انقلاب مخملی حکمفرماست...»9  داریوش همایون، وزیر اطلاعات رژیم شاه در مصاحبه با رادیو صدای آمریکا (VOA) نیز به برنامه‌های انقلاب مخملی پرداخت:  «... انقلاب مخملی آرزوی ماست، هدف تظاهر کنندگان است، هدف این خیزش است...»10  عنایت فانی، مجری تلویزیون فارسی بی‌بی سی از همیشه شفاف‌تر به موضوع انقلاب مخملی پرداخت:  «... همه اعتراضات بهانه‌ای است برای یک انقلاب مخملی و تغییر نظام جمهوری اسلامی...»11  علیرضا نوری‌زاده، ضد انقلاب فراری هم از تلویزیون العربیه (عربستان سعودی) ضرورت آشوب‌های ایران را چنین توضیح داد: «... ما باید کاری کنیم که این موج از حرکت باز نایستد، سبز پوشیدند، سیاه پوشیدند یا... مهم این است که موج از حرکت باز نیفتد...»12  و بالاخره جان کین از تئوریسین‌های کودتای مخملی در دانشگاه وست مینستر انگلیس در گفت‌و‌گو با بی‌بی‌سی، اهمیت انقلاب مخملی در ایران را تبیین نمود: «... استفاده از استعاره مخملی اهمیت بسیاری دارد و نشان می‌دهد که رویدادهای کنونی ایران یک نمونه قرن بیست و یکمی این روند یادگیری است....» عوامل کانون‌های خارجی حتی دیگر ابایی نداشتند که از توزیع پول در میان گروه‌های فتنه‌گر سخن بگویند. آنها کار را تمام شده می‌دانستند. لرد بالتیمور تحلیلگر ارشد غربی در پایگاه خبری «خانه شفاف‌‌سازی اطلاعات» نوشت:  «کنت تیمرمن» مدیر اجرایی موسسه‌ای موسوم به «بنیاد دموکراسی ایران» اذعان کرده است که میلیون‌ها دلار طی دهه اخیر برای ایجاد انقلاب رنگی شبیه به اوکراین، با آموزش فعالان سیاسی در ایران هزینه شده و برخی از پول‌ها ظاهرا به دست گروه‌های حامی موسوی رسیده است که روابطی نیز با سازمان‌های غیردولتی خارج از ایران داشته‌اند.13  کارشناسان شبکه CNN در میزگردی با تحلیل دقیق، به مراحل انقلاب یا کودتای مخملی در ایران اعتراف کردند: «... این حرکت در ایران موازی با کشور اوکراین است که در سال 2004 در اوکراین انقلاب نارنجی اتفاق افتاد که بسیاری از جوانان به خیابان‌ها ریختند و نیروهای امنیتی از شلیک به مردم سر باز زدند و این باعث انقلاب نارنجی شد...»14  اما این تئوری‌های مخملی در مقابل مردم ایران که در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری حماسه آفریده بودند، رنگی نداشت. چنانچه مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه مهم خودشان در 29 خرداد 1388 فرمودند:  «... این کاری که در داخل ناشیانه از بعضی سر زد، اینها را به طمع‌انداخت. خیال کردند ایران هم گرجستان است. یک سرمایه‌دار صهیونیست آمریکایی، طبق ادعای خودش که در رسانه‌ها، در بعضی از مطبوعات نقل شد، گفت من 10 میلیون دلار خرج کردم در گرجستان انقلاب مخملی راه‌انداختم، حکومتی را بردم، حکومتی را آوردم. احمق‌ها خیال کردند جمهوری اسلامی...ایران...این ملت عظیم...با کجا مقایسه می‌کنید ایران را؟ مشکل دشمنان ما این است که ملت ایران را هنوز هم نشناختند...» این همان ملتی بود که علی‌رغم همه هزینه‌های میلیاردها دلاری، پس از حدود 8 ماه تحمل همه فتنه‌گری‌ها، وقتی به مجالس عزای سیدالشهداء علیه‌السلام در 6 دی ماه 1388، توهین شد، دیگر تاب نیاورد و در 9 دی ماه به خیابان‌ها آمد و همه آن طرح و برنامه‌ها و نقشه‌های 10 ساله و 5 ساله و همه آن سازماندهی‌ها و هزینه‌ها و حمایت‌های سران استکبار را جارو کرد و به زباله دان تاریخ ریخت. ____________________________________ 1- انتقال 2005: سیاست ایالات متحده به سوی ایران- گزارش میزگرد شورای روابط خارجی به ریاست ری تاکیه عضو ارشد مطالعات خاورمیانه شورای روابط خارجی با حضور کنت ام پولاک، عضو ارشد انستیتو بروکینگز، مارک پالمر رئیس‌و عضو ارشد کمیته خطر جاری و دیوید کی محقق ارشد انستیتو مطالعات سیاسی - وب‌سایت شورای روابط خارجی آمریکا – 12 ژانویه 2005   2- یارانه هلند علیه ایران- روزنامه هلندی NRC - Handelsblad 8- در 16 سپتامبر- 25 سپتامبر 2006   3- همان   4- همان   5- همان   6- سباستین ابت و کاترینا کاراتوراک – گزارش انتخابات ریاست جمهوری ایران- وب‌سایت خبرگزاری آسوشیتتد پرس- ژوئن 2009   7- حمایت از آزادی در سراسر دنیا- وب سایت بنیاد ملی برای دمکراسی- قسمت خاورمیانه و آفریقای شمالی- صفحه ایران   8- مجموعه مستند «رمز عملیات»- قسمت اول: نقشه 20 ساله- پخش شده از شبکه دوم سیما- 8 دی ماه 1393  9- فیلم مستند «رمز عملیات»- قسمت دوم- پخش شده در تاریخ 9 دی ماه 1393 از شبکه 2 سیما   10- همان   11- همان   12- همان   13- مداخله سنگین ایالات متحده در ایران- لرد بالتیمور- پایگاه شفاف‌سازی اطلاعات- 28 ژوئن 2009   14- همان