تغيير ادبيات اصلاح‌طلبان بازسازي گفتمان اصلاحات

اين دو سالي كه ايران و جهان درگير همه‌گيري كرونا شد و بحران سلامت در اين سطح، همزمان با فشاري كه به پزشكان، پرستاران و كادر درمان و به ‌بيان دقيق‌تر به نظام درماني كشورهاي مختلف وارد آورد و بعضا اين ساختارها را چنان به چالش كشيد كه اين نظام‌هاي درماني را در آستانه اضمحلال و فروپاشي قرار داد، نگراني از اين روند احتمالي در مسير اضمحلال و فروپاشي و مديريت اين نظام‌هاي درماني در كشورهاي مختلف، به جز پزشكان و كادر درمان، گروهي ديگر يعني سياسيون و مسوولان اجرايي را نيز به تكاپو واداشت تا آنان نيز در مناصب ارشد و راس اركان مختلف ساختارهاي حاكميتي كشورها همچون پزشكان و كادر درماني، خط مقدم جبهه نبرد با كرونا را تشكيل دهند. هرچند شايد بهتر باشد بگوييم اگر ميدان مقابله با كرونا، شبيه به ميدان نبرد و جنگ باشد، گروه نخست كه همان پزشكان باشند، سربازان فداكار و جان بر كف اين جبهه را تشكيل مي‌دهند و گروه دوم يعني مسوولان نظام‌هاي درماني، در قامت فرماندهان جنگ و مسوول تعيين راهبردهاي اين نبرد پيچيده فعاليت خواهند كرد. اين شرايط اما در عين حال درمورد برخي افراد از اين جهت كه به‌ نحوي به هر دو دسته و گروه از افراد جامعه وابسته بودند، به طريق اولي محل توجه بود و به همين دليل اين افراد يعني پزشكاني كه يا همزمان مسووليتي مهم در نظام درماني مملكت نيز عهده‌دارند يا دست‌كم كنار فعاليت صنفي و شغلي‌شان به عنوان يك پزشك يا عضوي از كادر درمان مملكت، به سياست و كار تشكيلاتي و حزبي نيز مشغولند، بيش از هميشه موردتوجه و محل رجوع افكار عمومي و رسانه‌ها بودند. اما در همين دسته، گروه دوم يعني پزشكاني كه اگرچه سري هم در عالم سياست دارند، اما الزاما مسووليت و مقامي در نظام درماني نداشته و صرفا در قامت يك فعال مدني و سياسي و همزمان فردي متخصص در دنياي سلامت و علم پزشكي، ناظر و البته درگير روند مبارزه و مديريت كرونا هستند، در اولويت قرار داشتند. پزشكاني كه به ‌دليل آنكه رسما مسووليتي در ستاد مديريت كرونا، وزارت بهداشت و مجموعه ساختار مديريتي نظام سلامت كشور ندارند، طبيعتا مي‌توانند بدون نگراني از ملاحظاتي كه معمولا مسوولان را درگير خود مي‌كند، از كرونا و شيوه‌هاي مديريت و مبارزه با آن بگويند و ضمن صحبت از بايدها در اين مسير، به نقد عملكردها بپردازند و در عين حال از آنجا كه دستي هم بر آتش سياست دارند، نفوذ كلام و اثرگذاري بيشتري دارند. 
اين شرايط و اوضاع است كه حالا باعث شده برگزاري بيست‌ونهمين كنگره انجمن اسلامي جامعه پزشكي ايران به عنوان نهاد و تشكيلاتي سياسي- صنفي كه در عين حال به عنوان يكي از ده‌ها حزب و تشكل اصلاح‌طلب در «جبهه اصلاحات ايران»، تشكيلاتي در جناح چپ و جريان اصلاح‌طلبي ايران نيز شناخته مي‌شود، از اهميتي دوچندان برخوردار باشد. كنگره‌اي كه بنابر توضيحات دبير بيست‌ونهمين مجمع انجمن اسلامي جامعه پزشكي ايران، ديروز، درحالي به‌ صورت حضوري و البته با حضور تعدادي محدود از اعضاي انجمن در كانون توحيد برگزار شد كه همزمان ديگر اعضاي اين تشكل سياسي- صنفي اصلاح‌طلب مي‌توانستند به ‌صورت آنلاين و مجازي نيز در آن شركت كنند. اين درحالي بود كه هادي عبداللهي در ادامه توضيحاتش درخصوص چند و چون برگزاري اين نشست، با اشاره به سخنراني محمدرضا ظفرقندي به عنوان دبيركل انجمن، همزمان به فرصتي براي سخنراني محمدرضا خاتمي نيز تبديل شد تا بدين‌ترتيب، نايب‌رييس مجلس ششم كه در سال‌هاي فعاليت حزب مشاركت به عنوان يكي از مهم‌ترين احزاب تاريخ ايران و ازجمله تشكل‌هاي موثر در جريان اصلاحات، دبيركلي اين حزب را برعهده داشت، پس از 2 سال، بار ديگر در يك نشست عمومي سخنراني كند. نكته‌اي كه از سوي اين چهره شاخص در جريان اصلاح‌طلب نيز مورداشاره قرار گرفت و درحالي مي‌توان همين مساله را نيز به عنوان يكي از ديگر دلايل اهميت نشست مجمع عمومي انجمن اسلامي جامعه پزشكي ايران موردنظر قرار داد كه خاتمي اساسا نطقش را با بيان جمله‌اي مبني بر اينكه 2 سالي هست كه جايي سخنراني نكرده، آغاز كرد؛ چراكه معتقد است تكرار حرف‌هاي گذشته بي‌فايده است. او البته صراحتا از اين سخن نگفت كه اكنون تنها به اين دليل پس از 2 سال دوباره پشت تريبوني حاضر شده و قصد سخنراني كرده كه حرف‌هايي تازه براي گفتن دارد اما به هر حال صرف تاكيد بر سكوت اين 2 سال و البته آنچه در ادامه در اين سخنراني مطرح كرد، نشان مي‌دهد كه اگرنه حرف‌هايي تازه، اما مهم براي گفتن دارد.محمدرضا خاتمي البته در عين حال تاكيد كرد كه همه حرف‌ها در گذشته مطرح شده اما با اشاره به اينكه آنچه خواهد گفت، مسائلي است كه اين 2 سال همواره به آن انديشيده و سوژه افكارش را تشكيل داده، «حرف زدن در شرايط فعلي» را «بسيار سخت و دشوار» توصيف كرد و با بيان اينكه «حرف زياد است اما عمل چنداني وجود ندارد»، نسبت‌به فعاليت عده‌اي كه به ‌گفته او، «كار خود را با پاك كردن صورت مساله راحت كرده‌اند» هشدار داد كه اين افراد «بي‌محابا پيش رفته و تفرقه‌افكني مي‌كنند»؛ گروه‌ها و جريان‌هايي كه خاتمي از «براندازان» به عنوان يكي از نمونه‌ها نام برده و گفت كه آنان، «اكثرا خارج‌نشين بوده و معتقدند تا جمهوري اسلامي كنار نرود، نمي‌توان هيچ كاري انجام داد.» گروهي كه به‌زعم خاتمي، «از درد و رنج مردم اطلاعي ندارند و به نوعي خود را با منابع قدرت خارجي گره زده و در داخل نيز اقبال چنداني نسبت به آنان وجود ندارد.» او گفت: «مي‌دانم كه مردم ديگر حاضر نيستند با وعده‌هاي ناكجاآبادي كه بهشان داده مي‌شود، هزينه بپردازند.»
نايب‌رييس مجلس ششم اما در عين حال به گروهي ديگر نيز در همين بحث اشاره كرد كه بنابر توصيف او، همين اصولگرايان هستند. او با اشاره به اينكه اين گروه هم‌اكنون اكثريت قدرت را در اختيار دارند، از «برداشت خاص آنان از دين و جمهوريت» گفت و ادامه داد: «شك ندارم از آنجا كه در مسير اداره كشور قرار دارند، دير يا زود به واقعيت‌هاي كشور خواهند رسيد.» او همچنين از جريان اصلاحات به عنوان گروه سومي كه درحال حاضر در كشور فعال است، نام برد و با تاكيد بر كار دشوار پيش‌روي اصلاح‌طلبان، خاطرنشان كرد: «مساله اصلي كه امروز در برابر اصلاحات وجود دارد، اين است كه ما مي‌دانيم چه مي‌خواهيم اما به‌خاطر محدوديت‌ها و ملاحظاتي كه داريم، نمي‌دانيم كه چطور بايد به خواسته‌هاي خود برسيم.»محمدرضا خاتمي كه در اين بحث، به يكي از انتقادهاي پرتكرار عليه جريان اصلاحات اشاره كرد و به زماني ارجاع داد كه اين جريان در مجلس و دولت حضور داشت اما در تحقق اهدافش ناكام ماند، گفت: «فكر مي‌كرديم توسعه و پيشرفت و زندگي مرفه و آزاد مردم در اولويت حكومت قرار دارد اما فقط نمي‌خواهد كه به دست اصلاحات صورت گيرد اما از نظر بنده فكر ما اشتباه بود.»خاتمي با اشاره به «تغييرات اجتماعي و نسلي عظيم در اين سال‌ها» را دومين مساله‌اي خواند كه منجر به بروز شرايط كنوني شده و ادامه داد: «امروز همه ما با فرزندان خودمان روبه‌رو هستيم كه فاصله گسترده‌اي به ‌لحاظ ارزش‌ها و هدف‌گذاري‌ها با ما دارند.» اوضاعي كه اين چهره شاخص در جريان اصلاحات تاكيد دارد درون اين جريان سياسي نيز ديده مي‌شود. حال آنكه به باور او، «بدون توجه به اين مساله، نمي‌توانيم با جامعه ارتباط درستي برقرار كنيم.» او گفته است: «امروز شايد اصلاحات اعتبار خود را در بين مردم از دست نداده باشد و مردم بگويند كه شما افراد صادق و درستي هستيد اما مردم معتقدند كه ديگر مشكل به دست جريان اصلاحات حل نمي‌شود؛ چراكه جريان اصلاحات، امروز نه برنامه دارد و نه آدم دارد و صرفا حرف‌هاي گذشته را تكرار مي‌كند.» او با بيان اينكه «براي نسل جوان مهم نيست چه ‌كسي رييس‌جمهور مي‌شود و چه كسي نماينده مجلس»، ضمن تاكيد بر اهميت اين مساله در ادامه خاطرنشان كرد: «ما در نظامي زندگي مي‌كنيم كه معتقديم مردم بايد در آن همه كاره باشند؛ پس اولين اقدام در جريان اصلاحات بايد بازسازي رابطه با مردم باشد.» او با بيان اينكه «بايد ادبيات جريان اصلاحات تغيير كند»، تاكيد كرد: «بايد به مردم بگوييم كه حرف ما چيست و مي‌خواهيم چه چيزي براي آنان به ارمغان بياوريم.» خاتمي در پايان همچنين از اين پرسيد كه «امروز جريان اصلاحات چقدر كنار مردم است» و با اشاره به بيانيه‌هايي كه طي مدت اخير ازسوي اين جريان سياسي صادر شده و تاكيد بر ناكافي بودن اين روش، پرسشي اساسي را مطرح كرد و با بيان اينكه «آيا مردم فكر نمي‌كنند كه اصلاحات هم براي وضعيت كنوني برنامه‌اي ندارد»، گفت: «ما بايد در درون جريان اصلاحات به دنبال راهكارهايي تخصصي براي حل مشكلات مردم و تربيت نيرو باشيم. نبايد مدام حرف‌هاي تكراري را به زبان بياوريم؛ بلكه بايد به مردم بگوييم اگر هدف توسعه و آباداني كشور است؛ مثلا در حوزه سياست خارجي چه بايد كرد!»
اين سخنان خاتمي اما به‌خصوص وقتي از اهميتي دوچندان برخوردار بود كه در نشستي برگزار شد كه پيش از آن، در سخنراني ابتدايي مراسم، شرحي كامل از آن‌چه ملت و مملكت با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند، مطرح شده بود. آنجا كه محمدرضا ظفرقندي در قامت دبيركل انجمن اسلامي جامعه پزشكي ايران در نطق افتتاحيه كنگره بيست‌ونهم اين تشكل سياسي اصلاح‌طلب، ابتدا به بحث كرونا اشاره كرد و با يادآوري هشدارهايي كه او هم به عنوان يك فعال سياسي مطرح كرده و هم در قامت پزشكي كه تا همين اواخر و در دولت قبل، رياست سازمان نظام پزشكي كشور را نيز برعهده داشت؛ هشدارهايي كه در اين نشست به آن اشاره كرد و با تاكيد بر اينكه نبايد «كرونا و سلامت مردم را با مسائل سياسي و ايدئولوژيك گره زد»، گفت: «بارها گفتيم كه براي سلامت انسان و نجات جان مردم هيچ حرامي وجود ندارد.» او همچنين به انتخابات رياست‌جمهوري اخير اشاره كرد و با انتقاد از ردصلاحيت گسترده شوراي نگهبان گفت: «شديدترين حالت حذف و انحصار نظارت استصوابي در انتخابات ۱۴۰۰ اعمال شد.» ظفرقندي همچنين با اشاره به انتشار نامه ردصلاحيت علي لاريجاني و تاكيد بر اينكه اين اتفاق براي اولين‌بار و احتمالا آخرين بار رقم خورد، نسبت‌ به اينكه «هر روز دايره انتخابات آزاد، تنگ‌تر مي‌شود»، هشدار داد و گفت: «امروز حتي انتخابات نهادهاي مدني و صنفي نيز مشمول اين روش‌هاي تحديدي و انحصاري هستند.» تا جايي كه به‌زعم او، «عملا امكان انتخابات آزاد از اكثريت ملت سلب شده است.» او با اشاره به اهميت جمهوريت نظام بر لزوم تغيير روش‌ها تاكيد كرد و با بيان اينكه «قرار بود ميزان راي ملت باشد»، گفت: «بديهي است كه محصول و خروجي اين وضعيت، فاجعه ناكارآمدي مسوولان، كاهش ارتفاع حكومت، افزايش تملق و چاپلوسي و انزواي نخبگان از سطوح تصميم‌سازي در كشور است.»وي افزود: «منظورم اميد واهي و شعار نيست، اميد به همراه بازنگري گذشته، گسترش ارتباط و تعامل، مشاركت و حركت در عرصه‌هاي مدني ممكن در محيط جامعه و دانشگاه و هرجا كه هستيم و تواصي به حق و صبر، اين وظيفه انسان مومن و صالح است.» دبيركل انجمن اسلامي جامعه پزشكي ايران همچنين با اشاره به اوضاع اصلاح‌طلبان كه چنان‌كه اشاره شد موضوع اصلي سخنراني سيدمحمدرضا خاتمي نيز بود، از اين گفت كه بايد «چشم‌ها را شست و جور ديگر ديد» و راه‌ برون‌رفت اصلاح‌طلبان در شرايط كنوني را حركت به سوي «اصلاحات جامعه‌محور و مردم‌گرا» خواند و با بيان اينكه «افراد و احزاب اصلاح‌طلب بايد همراه مردم، حامي مردم و جلودار مردم به روشنگري و طرح مطالبات آنها بپردازند»، گفت: «برقراري ارتباط وثيق دوسويه و همراهي با اقشار مختلف، معلمان، كارگران، دانشگاهيان و دانشجويان، پزشكان و پرستاران، هنرمندان... و تقويت نهاد جامعه از طريق روشنگري و تبيين شرايط موجود و آينده پيشروي كشور در ابعاد اقتصادي، معيشتي، فقر، فساد و رانت و بحران‌هاي اجتماعي از قبيل مشكلات زنان، مهاجرت نخبگان، اعتياد و آسيب‌هاي رواني و ارايه راه‌حل‌هاي منطقي و علمي براي رفع معضلات و مشكلات فوق و تدوين برنامه‌هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و زيست‌محيطي با تاكيد بر نجات كشور و توسعه پايدار و منافع ملي و نيز حمايت از مردم و همراهي و سخنگويي براي مطالبات اساسي اقشار مختلف، مسيري است كه در آينده نه چندان دور صاحبان قدرت را به پاسخگويي و تمكين به قانون مقيد خواهد كرد.»