امنیت پیروان ادیان مدیون رشادت های «حاج قاسم» و مدافعان حرم

نوائیان   – وقتی گروهی مانند داعش در جایی فعال می‌شود، دیگر هیچ‌کس امنیت ندارد، نه شیعه، نه سنی و نه حتی پیروان دیگر ادیان. در قاموس این قوم، هیچ‌ موجودی غیر از خودشان حق حیات ندارد؛ می‌کشند و نابود می‌کنند و از هیچ جنایتی روگردان نیستند. آتش طغیان داعش که زبانه کشید و عراق و سوریه را دربرگرفت، اقلیت‌های دینی هم در این آشوب گرفتار شدند؛ بدون آن‌که برای نجات، پناهگاهی داشته باشند. محافل حقوق بشری غرب که ادعاهایشان گوش فلک را کر می‌کرد و با دستگیری یک جاسوس، جیغ بنفش می‌کشیدند، حالا خیلی راحت منتظر می‌ماندند تا مسیحیان در این دو کشور قتل‌عام شوند و برای شبکه‌های تلویزیونی اروپا و آمریکا، سوژه خبری بسازند؛ این، یعنی معامله با جان آدم‌ها، به معنای کامل کلمه! اما یک نفر پیدا شد که دست مسیحیان در محاصره را بگیرد؛ همان‌طور که دست شیعیان آمرلی را گرفت یا دست کُردهای اربیل و کوبانی و اهل‌سنت شمال استان دیاله عراق و شرق سوریه را. حاج‌قاسم برای دفاع از مظلومان، از آن‌ها کارت شناسایی نمی‌خواست، با دین و اعتقادات افراد کاری نداشت. کافی بود فریاد تظلّمی بلند شود تا او، مثل فرشته رحمت بر سر ستمدیدگان فرود آید و دستشان را در آن جهنم سوزان بگیرد و دشمن را از اطراف آن‌ها بتاراند. اسفندماه سال قبل بود که یوناتن بت‌کلیا، دبیر اتحادیه جهانی آشوری‌ها، در گفت‌وگویی با «وطن‌امروز»، راز محبوبیت حاج‌قاسم را در میان هم‌کیشان خود آشکار کرد. او گفت: «داعشی‌ها جمعیت ۳۰۰ نفری یک روستای آشوری‌نشین در سوریه را دستگیر کردند و به اسارت گرفتند. در روز اول، ۵۰ نفر از این افراد را اعدام کردند و برای زنده ماندن و آزادی باقی افراد، یک هفته فرصت دادند تا نفری ۱۰۰ هزار دلار تهیه و به آنان پرداخت کنیم. در این گیرو‌دار بودیم که سردار سلیمانی برای ارائه گزارشی به نمایندگان، به مجلس آمد. ایشان به خاطر من، به عنوان نماینده یک جمعیت ۲۰ هزار نفری، وارد صحن نشد و بسیار با متانت و لبخند امیدبخشی که همیشه روی لب‌شان بود، توضیحات من در این موضوع را شنید و با همان متانت همیشگی گفت: حل می‌شود ان‌شاءا... . در روزهای بعد داعشی‌ها متأسفانه در عرض چند روز ۲۵ نفر دیگر را هم تیرباران کردند، اما سردار سلیمانی اجازه نداد تعداد کشته‌شدگان بیش از این شود و ۲۲۵ نفر را با اقداماتی که انجام داد، آزاد کرد. در عراق نیز چنین شد؛ داعشی‌ها در یک مراسم عروسی که در کلیسایی در حال برگزاری بود، ۸۰ نفر را قتل‌عام کردند و دقیقا در همان زمان و مکان، سربازان مدعی دموکراسی و حقوق بشر انگلیس و آمریکا در خیابان‌ها ایستاده بودند و تنها نظاره‌گر کشتار مسیحیان توسط داعش بودند. داعش به ۳۰ کیلومتری عنکاوا، شهرکی در استان اربیل شمال عراق رسیده بود که ۳۵ هزار آشوری مسیحی در این شهرک زندگی می‌کنند. خوشبختانه سردار سلیمانی با اقداماتی که انجام داد و بدون این‌که قطره خونی از یک مسیحی ریخته شود، داعشی‌های این منطقه را از بین برد و به ۳۰۰ کیلومتر آن طرف‌تر عقب راند.» انصاف باید داد که محبوبیت بدون مرز سردار، حاصل همین ظلم‌ستیزی‌هاست؛ جاذبه شخصیت او بود که باعث شد حتی جمعی از جوانان مسیحی و دیگر اقلیت‌های دینی عراق، به حشدالشعبی بپیوندند تا دوشادوش مسلمانان، در برابر داعش بجنگند. مرور این خاطرات، بهانه‌ای شد تا در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج‌قاسم، به سراغ نمایندگان اقلیت‌های دینی در مجلس شورای اسلامی برویم و از آن‌ها بپرسیم که راز این محبوبیت و ماندگارشدن در قلب‌ها چیست؟   مایه افتخار پیروان  همه ادیان دکتر همایون سامه‌یح نجف‌آبادی، رئیس انجمن کلیمیان و نماینده آن‌ها در مجلس شورای اسلامی است. با او که تماس می‌گیریم، وقتی سوالمان را می‌شنود، مکثی می‌کند و می‌گوید: شهید حاج‌قاسم سلیمانی، نگاهش به همه کسانی که تحت ظلم قرار گرفته بودند، صرف‌نظر از دین و اعتقاداتشان، یکی بود. او از تمام مظلومان دفاع می‌کرد؛ از جمله از جامعه اقلیت‌های دینی که مسلمان هم نبودند. حضور سردار در منطقه، حضوری امنیت‌افزا بود؛ هم برای ایران و هم برای همه کشورها و مردم منطقه. همین تلاش‌های او  و یارانش، شهدای مدافع حرم، بود که باعث شد شرّ داعش از سر منطقه کم شود و پایشان به نزدیک مرزهای ایران هم نرسد. این جانبازی‌ها، این مبارزه‌های مداوم، جان خیلی‌ها را حفظ کرد؛ نه فقط مسلمانان، بلکه همه مردم منطقه، از یهودی و مسیحی و... ؛ این امنیت و بازدارندگی که حاصل جهاد سردار سلیمانی و یارانش بود، اسباب این امنیت را فراهم کرد. او نه فقط افتخار مسلمانان، بلکه مایه افتخار پیروان همه ادیانی است که در منطقه و ایران حضور دارند.   حاج‌قاسم؛ مظهر و نماد عدالت انسانی شارلی انویه تکیه، فوق‌لیسانس مهندسی عمران دارد؛ متولد 1355ش و نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی در مجلس شورای اسلامی است. او به خراسان می‌گوید: حاج‌قاسم مظهر و نماد عدالت انسانی بود. فارغ از هر دین و مذهب یا قومیتی، او عدالت را برای همه جهانیان می‌خواست. حاج‌قاسم با رفتار و عملش نشان داد که آن‌چه انسانیت را به نمایش می‌گذارد، شعاردادن نیست، بلکه دفاع مؤثر و عملی از بشریت است. کسی که ادعای حمایت از حقوق بشر را دارد، باید در عمل این ادعا را ثابت کند؛ باید از حقوق انسان‌ها و حق حیات و زندگی بشر، در هر جایی و در هر موقعیتی دفاع کند و حاج‌قاسم چنین کرد. این رفتار او، به نوعی تداعی‌کننده همان عدالتی است که حضرت علی(ع) واجد آن بود و این کلام عیسی مسیح(ع) که در انجیل می‌فرماید: «همسایه‌ات را مثل خودت دوست بدار». برای حاج‌قاسم فرقی نمی‌کرد که مظلوم، عراقی باشد یا سوری، مسلمان باشد یا مسیحی؛ همه را به یک چشم نگاه می‌کرد؛ از همان بُعد انسانی و حقی که خداوند برای زیستن آن‌ها قائل شده‌است. او را باید مظهر رشادت، عزت، اقتدار و سربلندی انسان‌ها دانست. ما جامعه آشوریان ایرانی، به وجود چنین مرد بزرگی افتخار می‌کنیم. برادران آشوری ما در جبهه مبارزه با داعش، دوشادوش یاران حاج‌قاسم جنگیدند و این افتخار را به دست آوردند که در این راه، قدمی بردارند.