چرا فیلم‌های سینمای ایران در چند سال اخیر به چند سبک خاص محدود شده‌اند؟ دور بسته فیلم‌های تکراری

گروه فرهنگ و هنر – کافی است نگاهی به فیلم‌های ساخته و اکران‌ شده در سال‌های اخیر بیندازیم. اگر قرار باشد این فیلم‌ها را در گروه‌های مشابه قرار دهیم، خواهیم دید که همه آن‌ها در چند ژانر محدود خلاصه می‌شوند. اما چرا در سینمای ایران تنها به چند ژانر محدود پرداخته می‌شود؟ آیا مخاطب از موضوع‌های دیگر استقبال نخواهد کرد یا پتانسیل ساخت سبک‌های دیگر وجود ندارد؟
چند هفته‌ای می‌شود که پس از 2 سال سخت، سینمای ایران دوباره با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده و فیلم‌ها در صف اکران قرار گرفته‌اند. اما اگر نگاهی به این فیلم‌ها یا فیلم‌های ساخته‌ شده قبلی بیندازیم می‌بینیم که اکثر آن‌ها در چند سبک محدود خلاصه شده‌اند. این در حالی است که سینمای ایران که روزگاری مانند نمایشگاهی از انواع تابلوهای رنگارنگ و در حقیقت ژانرهای گوناگونی مانند دفاع مقدس، اجتماعی، کمدی، خانوادگی، تاریخی و حماسی و کودک و نوجوان بود اما حالا دچار نوعی فقر ژانر شده است و ما کمتر فیلم‌های ژانرهای دیگر سینما را در پرده نقره‌ای می‌بینیم.
مفهوم ژانر از ادبیات به سینما راه یافت. ژانر برگرفته از کلمه فرانسوی به معنای «نوع»، «دسته» و مشتق از واژه لاتین Genus است. این مفهوم نقش مهمی در طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری ادبیات ایفا کرده بود و در بررسی‌های ادبی، به اشکال مختلف به کار می‌رفت تا به تمایزهای میان انواع متن اشاره کند: نوع نمایشی (حماسی/تغزلی/دراماتیک)، نوع رابطه با واقعیت (داستانی/غیرداستانی)، نوع پی‌رنگ (کمدی/ تراژدی) و...
با ریشه‌دار شدن سینما و تنوع موضوع‌ها و سبک‌ها کم‌کم نیاز به دسته‌بندی فیلم‌ها، موجب شد تا اصطلاح ژانر در سینما نیز مورد استفاده قرار گیرد. ژانر مجموعه‌ای از قواعد برای ساختار روایی و تصویری شکل می‌دهد که هم برای فیلمساز و هم برای بیننده آشنا هستند. درواقع این خود فیلم‌ها هستند که به‌طور ضمنی مفاهیم ژانری را موجودیت می‌بخشند. در طی این سال‌ها ژانرهای گوناگونی در سینمای ایران و جهان شکل گرفت از درام، ملودرام، موزیکال، سیاسی، عاشقانه، علمی- تخیلی، ابرقهرمانی، فانتزی گرفته تا ماجراجویی، حماسی، جنگی، وسترن، نوآر، بیوگرافی، کمدی، جنایی، معمایی، ترسناک، کمدی سیاه، اکشن، خانوادگی، اجتماعی، سوررئال، انیمیشن و...


رامتین شهبازی، مدرس دانشگاه، در این خصوص گفته است: اصولا ژانر با قواعد و مختصات سینمای ایران هم‌خوانی ندارد. ژانر برای کشورهایی مانند آمریکا است که درآن‌ها صنعت سینما وجود دارد؛ ژانر حتی در سینمای اروپایی هم جایی ندارد. در ایران چیزی تحت عنوان صنعت سینما نداریم، ما تنها سینمای هنری داریم یعنی همان سینمای جریان اصلی و داستان‌گو که مختص ایران است و تنها مخاطب ایرانی دارد؛ از این سو ژانر بی‌معنا می‌شود به این دلیل که سفارشِ بازار درستی ندارد. یک بخش هم به مطالعات در حوزه سینما برمی‌گردد که ما در آن حوزه هم زیاد کاری انجام نمی‌دهیم؛ به‌عبارتی، ما باید به سراغ ژانرها برویم و آن‌ها را بررسی کنیم که متاسفانه این اتفاق نمیافتد.
او ادامه داد: در حال حاضر در دوران کرونا هستیم و سینما عملا تعطیل شده است؛ هرچند قبل از آن هم سینمای ما، سفارش‌اش را از سینمادار و مردم می‌گرفت که بدین ترتیب این نوع سلیقه در سینمای ما شکل گرفت. تنوع ژانز در سینمای آمریکا به این دلیل است که فیلمسازان به صورت موازی با سینمادارها در ارتباط هستند تا بتوانند نظر همه نوع مخاطب را جلب کنند. در ایران اصولا سپهر مخاطب، زیاد معنایی ندارد؛ همین که ما تعدادی مخاطب داشته باشیم که سینما دخل و خرج کند، کفایت می‌کند. این موضوع به دلیل‌عدم برنامه‌ریزی بلند مدت در این حوزه به‌وجود آمده است. اداراتی هم مانند وزارت ارشاد که در این حوزه فعالیت دارند تابع همین جریان هستند.
او با اشاره به افزایش کپی‌برداری در سینما توضیح داد: سالیان سال است که ما صنعت سینما نداریم و همان چیزی هم که چند دهه پیش داشتیم از دست داده‌ایم؛ به همین دلیل مفهوم ژانر عملا بی‌معنی می‌شود چون به آن فکر نمی‌شود. نویسندگان و فیلمسازان ما از این‌که فیلم‌شان نفروشد، می‌ترسند؛ در حال حاضر فیلم‌هایی که کمی متفاوت هستند، سینماداران اقدام به اکران آن‌ها نمی‌کنند و تنها سینمای هنر و تجربه کمی به داد این فیلم‌ها رسیده است. این موضوع باعث افزایش کپی‌برداری هم شده است. در دهه ۶۰ کارگردانی مانند ابوالفضل جلیلی فیلم‌هایش اکران نمی‌شد و صدها کارگردان از روی فیلم‌های او فیلم می‌ساختند تا جایزه بگیرند. وقتی یک فیلم جواب می‌دهد و بفروش می‌رسد دیگران شروع به تقلید از آن فیلمنامه‌ها می‌کنند. مسئله دیگری که وجود دارد، این است که درصدی از کارگردانان ما، آن‌طور که باید مطالعه نمی‌کنند و فیلم نمی‌بینند؛ تنها فیلم همکارانشان را می‌بینند تا از روی دست آن‌ها کپی کنند. متاسفانه این اتفاق منجر به پسرفت شده است.
شهبازی در ادامه افزود: بحث ژانر در ایران بسیار گستره است و باید درباره آن پژوهش کرد. این موضوع باید فرهنگسازی شود و ما باید مخاطبان را به دیدن فیلم در ژانرهای مختلف عادت بدهیم. فیلم فقط کمدی نیست، فیلم‌های گنگستری، اکشن، جنگی، ملودرام، ترسناک و… باید ساخته شود و مخاطب به دیدن آن‌ها عادت کند. البته مسائل اقتصادی هم بی‌تاثیر نیست، امروز یک خانواده چهار نفری باید ۲۰۰ هزار تومان برای سینما رفتن پول بپردازند.
فرزاد موتمن، کارگردان فیلم «شب‌های روشن» معتقد است که در سینمای امروز موضوعاتی فراتر از ژانر اولویت پیدا کرده‌اند. او در این باره گفته است: اگر بخواهیم در مقیاس بین‌المللی نگاه کنیم، دیگر مقوله ژانر موضوع مهمی نیست. سال‌هاست که اشکال مختلف فیلمسازی تحت عنوان (مالتی ژانر) و (ضد ژانر) به وجود آمده است؛ هم‌چنین در مواردی ژانرها درهم تنیده و بازخوانی شده‌اند.
او ادامه داد: متاسفانه در ایران همیشه به مقوله ژانر بی‌توجهی شده است. سینمای ایران براساس چیزی تحت عنوان «فیلمفارسی» متولد شد که مهم‌ترین ویژگی آن مَلغمه بود؛ به عبارتی همه نوع ژانری در خود داشت، یعنی هم درام، کمدی، اکشن و هم موزیکال بود؛ که همه این موارد ویژگی یک فیلم جهان سوم است. بعدتر ترکیه و مصر به تقلید از «فیلمفارسی» های ما، فیلمسازی را ادامه دادند.
او درباره فیلمسازی بعد از انقلاب در ایران توضیح داد: در سال‌های اولیه بعد از انقلاب ما با یک نوع فیلم پلیسی ضد ساواک روبه‌رو شدیم و بعد کم‌کم فیلم‌های اکشن و جشنواره‌ای وارد سینمای ایران شدند که با عباس کیارستمی شروع شد و نزدیک به ۱۵ سال ادامه یافت. به همین دلیل عملا جای ژانرهای مختلف خالی شد. اوایل انقلاب به دو دلیل اوضاع فیلم‌ها بهتر بود: یک، مسئولان می‌خواستند که سینما را نگه دارند و بعد از فیلمسازان حمایت می‌کردند. همه آن حمایت‌ها از نیمه دهه ۸۰ متوقف و این شکلی از سینما پیدا شد که امروز داریم.
او همچنین افزود: در حال حاضر ما یک درام اجتماعی داریم که مدیران قبلی آن‌ها را به این سمت سوق داده‌اند؛ یعنی فیلم‌های چاقوکشی، لمپنی یا فیلم‌های مربوط به مواد مخدر سینما را فراگرفته و چهره سینمای اجتماعی به این شکل در آمده است. مسائل مربوط به طبقه اجتماعی که مهم‌ترین قشر جامعه هستند، دیگر در فیلم درام اجتماعی مطرح نمی‌شود مگر این‌که چهره‌هایی چون فرهادی، نعمت‌اله یا شهبازی اثری بسازند. در ایران ما تنها چندین فیلمساز خوب از قدیم داریم و بعد از موفقیت‌های اصغر فرهادی در حوزه بین‌المللی، ده‌ها اصغر فرهادی درجه دو پیدا شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این قضیه محدودیت‌های موجود نسبت به فیلمسازی است؛ از طرفی فیلم‌ها به سمت سفارشی‌سازی رفته که باعث تکراری و غیر جذاب بودن فیلم‌ها شده است.
به نظر می‌رسد دلایلی مانند نداشتن قدرت ریسک، نحوه سرمایه‌گذاری‌ها در سینما و عدم برنامه‌ریزی باعث کاهش تنوع ژانر در ایران شده است. اما آیا می‌توان به نحوی از این موانع گذر کرد تا سینمایی قدرتمندتر داشته باشیم؟
سایر اخبار این روزنامه
برای زلزله بزرگتر از ۵.۶ تهران باید در وضعیت هشدار باشیم زمین‌لرزه تهران از رویا تا واقعیت علیرضا صدقی گفت‌وگو تنها راهکار موجود «ابتکار» به بررسی وضعیت بازار سرمایه پرداخت سهام‌داران سردرگم، اسیر بورس بلاتکلیف چرا فیلم‌های سینمای ایران در چند سال اخیر به چند سبک خاص محدود شده‌اند؟ دور بسته فیلم‌های تکراری کل‌کل‌های بیهوده مدیران رسانه‌ای سرخابی در فضای مجازی استقلال و پرسپولیس در تسخیر پوپولیسم! شروط اصلاح اوضاع بنزین چیست؟ همه پیچیدگی‌های طرح بنزین برای همه سردار قاآنی: شهید سلیمانی ارتباط خوبی بین دیپلماسی و میدان برقرار کرد دومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی اسطوره بی‌تکرار سپاه: «غلام شه بخش» کشته شد صدر نیروهای نزدیک به ایران را کنار میزند؟ قمار مقتدی صدر برای تشکیل دولت سرلشکر سلامی: راهی جز مستقل بودن نداریم تقدیم استیضاح وزیر بهداشت به زودی به هیئت رئیسه مجلس وزیر بهداشت: در دولت قبل، واکسن ابزار فشار به مردم برای تحمیل FATF و برجام شده بود