پاسخ جبهه پایداری به محمد مهاجری

در پی اظهار نظر مهاجری درباره دولت پاسخ جبهه پایداری به محمد مهاجری جبهه پایداری انقلاب اسلامی در پاسخ به درج مطالبی تحت عنوان «بخشی از دولت رئیسی دست جبهه پایداری است» در شماره ۴۱۸۸ روزنامه شرق به تاریخ چهارشنبه ۱۵ دی‌ماه ۱۴۰۰، جهت تنویر افکار عمومی اقدام به صدور جوابیه ذیل می‌نماید؛ لذا انتظار می‌رود روزنامه شرق بر‌اساس ماده ۲۳ از قانون مطبوعات جمهوری اسلامی ایران نسبت به درج این جوابیه در همان صفحه و ستون در اولین شماره پس از دریافت جوابیه مبادرت ورزد.
ضمنا با توجه به رویه اخیر روزنامه شرق در درج جوابیه‌های جبهه پایداری انقلاب اسلامی و استفاده از تیترها و لیدهای جهت‌دار به جهت انحراف توجه مخاطب از اصل پاسخ خاطرنشان می‌گردد که درج جوابیه‌های دریافتی به مطالب مندرج در جراید از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی وفق قانون مطبوعات کشور یک الزام قانونی است که مستنکف از آن مرتکب عملی خلاف قانون خواهد شد بنابراین دور از اخلاق است که درج جوابیه‌های دریافتی را سند آزادی بیان در رسانه خود معرفی کنید!
نسخه‌ای مردود برای دردی فراگیر
نخستین بند این یادداشت در رویه‌ای تکراری اتهاماتی را متوجه نیروهای انقلابی می‌کند از‌جمله اینکه دولت به دنبال کسب درآمد از محل یارانه‌ها و تغییر شیوه توزیع یارانه بنزین است! گویی نگارنده می‌پندارد که تمام جریان‌های کشور قائم به افراد صبح جمعه‌ای هستند که تریبون رسمی را محل تمسخر ملت قرار دهند، بعد هم از آمدن بهای مازاد سوخت بر سفره مردم صحبت کنند اما در عمل هیچ اتفاق مثبتی در زندگی مردم روی ندهد یا مردم را دعوت کنند که هر آنچه اندوخته‌اید به بازار سرمایه بیاورید اما بعد از اعتماد مردم بگویند مگر ما گفتیم به بازار سرمایه بیایید، درباره مسئله شیوه بازطراحی توزیع یارانه سوخت نگرانی شرق قابل درک است؛ چراکه جامعه هدف آن مرفهان شمال شهر نشین هستند بنابراین نگرانی از کاهش سهمیه بنزین این قشر و خالی‌ماندن باک‌های خودروهای متعدد آنها از سوخت یارانه‌ای طبیعی به نظر می‌رسد، امروز فردی که بعد از تحمل مشقت بسیار یک خودروی پراید خریداری کرده فقط ۶۰ لیتر سهمیه بنزین دریافت می‌کند یا خانواده‌ای که خودرو ندارد از هیچ یارانه‌ای برخوردار نمی‌شود اما ثروتمندان ده‌ها لیتر بیشتر یارانه دریافت می‌کنند، گویی برابری برای قشر مرفه جامعه بدل به لقلقه زبانی شده تا لقمه نانی بیشتر از کنار آن کسب کنند که اگر این‌طور نبود از اعطای حداقل ۶۰ لیتر بنزین یارانه‌ای به هر خانوار ایرانی استقبال می‌شد اما بخشی از مرفهان به غلط تصور می‌کنند که برابری یعنی آنها ده‌ها برابر مردم عادی جامعه از خدمات دولتی استفاده کنند، درست مانند آن چهره ورزشی که تصور می‌کرد حق ذاتی او است که چندین برابر نرم کشور برق مصرف کند اما هزینه‌ای برابر با سایر مردم پرداخت کند، او شکایت داشت که چرا جای ۵۲ میلیون تومان فقط حدود چهار میلیون پرداخته است!


نکته بعد علم‌خواندن آن چیزی است که امروز کشورهای غربی تحت عنوان اقتصاد آن را اجرا می‌کنند و دعوت از دولت سیزدهم برای فعالیت اقتصادی علمی اما به نظر می‌رسد این مطلب به جهانی فراتر از کره خاکی تعلق دارد؛ چراکه اقتصاد لیبرال را همچنان نسخه‌ای علمی برای اداره معیشت مردم معرفی می‌کند، در‌حالی‌که ماحصل نظریات سرمایه‌داری در بزرگ‌ترین دولت لیبرال جهان فتح قله ۸۵ تریلیون دلار بدهی بوده و اگر نبود مرجعیت دلار در جهان امروز هیچ اثری از آمریکا باقی نمانده بود، مسئله‌ای که بیش از هر چیز سیاست‌مداران آمریکایی را نگران می‌کند، آنها به شدت نگران تبعات فراگیری ارزی غیر از دلار در جهان یا جایگزینی ارز ملی کشورها برای مبادلات هستند اما در ایران همچنان برخی نسخه لیبرال برای اقتصاد می‌پیچند، نسخه‌ای که شاه‌کلیدش ربا است، گناهی که قرآن مجید از آن تحت عنوان جنگ با خدا یاد می‌کند اما گویی آقایان نزدیک به اصلاح‌طلبان و اعتدالیون دینی جدید ابداع کرده‌اند که در آن با کفش نماز می‌خوانند با ربا در «در اقتصاد نجات می‌دهند و نسخه‌های دیگر هم نهادگرایی و دور از دسترس است!
برنامه‌داشتن شما را نیز دیدیم
طیف اصلاحات و معتدلیون گویی آن‌قدر بر طبل این دروغ کوفته‌اند که طی این سال‌ها نقشی در اداره کشور نداشته‌اند که خود نیز دروغ بزرگ خود را پذیرفته‌اند و با توجه به فرارسیدن ماه ژانویه و علاقه این جریان به مغرب‌زمین به نظر می‌رسد که قصد دارند این عبارت را به‌عنوان دروغ ژانویه خود برگزینند! این جریان نمی‌خواهد بپذیرد که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از بیش از سه دهه صادرات و وزارت منسوبان جریان اصلاحات و اعتدال است، بیم آن وجود دارد که این جریان همان‌طور که رئیس دولت قبل را بارها به جریان اصولگرا منصوب کرده است به زودی رئیس دولت اصلاحات را نیز اصولگرایی معرفی کنند که نهادهای نظارتی با رد صلاحیت چهره‌های مدنظر آنها باب قدرت‌گرفتن ایشان را فراهم آورده‌اند! بهتر است روزنامه شرق به جای اتهام‌زنی به نیروهای انقلابی گزارش‌های تفصیلی از دوران مدیریت نیروهای منسوب به خود بدهد، در سال ۹۲ دولت مورد حمایت رسانه‌هایی همچون شرق با استفاده از همین کلیدواژه‌های نخ‌نماشده مردم را ترغیب کرد تا آنها را بپذیرند اما حاصل کار را دیدیم، منفورترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی نزد مردم با هزاران میلیارد تومان بدهی سررسیدشده به همین دلیل جای تعجب دارد که روزنامه شرق دولت سیزدهم را در حالی که هنوز شش ماه از روی‌کار‌آمدنش نمی‌گذرد به دولتی سردرگم تشبیه می‌کند، در حالی که مردم هنوز لذت تصمیم‌های مدبرانه جریان نزدیک به شرق در مدیریت کشور را تجربه می‌کنند!!! در واقع بیش از آنکه بخواهیم درباره برنامه اقتصادی دولت صحبت کنیم باید اذعان کنیم که دولت سیزدهم در میدان مین‌های دهشتناک اقتصادی و غیراقتصادی دولت تدبیر و امید گرفتار است که البته امیدواریم با تدابیر رئیس محترم جمهور و وزرا کشور به سلامت از این برهه سخت تاریخی عبور کند، درباره محبوبیت یا عدم محبوبیت مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ملت نیز رسانه‌های جریان غرب‌گرا مانند معضلات اجرائی حاصل از فعالیت دولت تدبیر و امید که منجر به کاهش مشارکت مردم به سبب افزایش ناامیدی در میان آنها شد، گزینه فرار رو به جلو را انتخاب کرده‌اند، گویی آنها فجایع لیست امید را به یاد ندارند که چطور ۲۰ دقیقه‌ای برای کشور نسخه می‌پیچید یا نمایندگانش کنار بانوی اروپایی جمع می‌شدند تا سلفی ذلت بگیرند و غرور مردم ایران را خدشه‌دار کنند. به هر روی فراتر از اتهامات و برچسب‌های رسانه‌هایی همچون شرق تاریخ و مردم قاضی عملکرد مجلس یازدهم خواهند بود.
اجرای برنامه‌های گذشته برآمده از حضور مدیران سابق است
یکی از مسائل مورد اشاره روزنامه شرق تداوم سیاست‌های لیبرالی دولت تدبیر و امید در کابینه سیزدهم است، البته تغییرات محسوسی بین عملکرد دو دولت وجود دارد از‌جمله کاهش پایه پولی در نظام اقتصادی اما اتخاذ برخی تصمیمات همسو با دولت گذشته بیش از آنکه ناشی از ناهماهنگی تیم اقتصادی دولت یا نداشتن برنامه باشد، به باقی‌ماندن بخشی از بدنه نیروهای دولت گذشته در مناصب کارشناسی و مدیریت میانی ارتباط دارد که امیدواریم دولت سیزدهم راهکاری برای این مسئله بیندیشد، البته تغییرات اتوبوسی و بدون پشتوانه فکری مطلوب ما نیست اما نمی‌شود با افراد مردود در گذشته، تحول بنیادین در کشور ایجاد کرد.
کلی‌گویی کینه‌توزانه!
بند آخر این مطلب نیز بار دیگر به برچسب‌زنی علیه جبهه پایداری می‌پردازد، متن علاوه بر اینکه یکی از نیروهای نزدیک به جریان اصلاحات و اعتدال را اصولگرا معرفی می‌کند، تلاش دارد تا مخاطب خود را قانع کند که حامیان دولت آقای رئیسی هنوز عمر دولت تمام نشده چندپاره شده و در حال تقسیم غنیمت هستند، بخشی از اصولگرایان نیز خود را کنار کشیده‌اند؛ چراکه جبهه پایداری انقلاب اسلامی دولت را هدایت می‌کند، البته از جریان متبوع شما بیش از این انتظاری نیست؛ اما حال که جبهه پایداری را متهم کرده‌اید، انتظار می‌رود به جای کلی‌گویی کینه‌توزانه برای آسیب‌رساندن به جریانی که اعتبارش از مبانی اعتقادی، دینی و ولایت‌مداری است و برخلاف ادعای شما همانند جریان متبوع‌تان از اعتبار دیگران وام نمی‌گیرد (مردم فراموش نکرده‌اند که رئیس دولت قبل از بلیت اعتباری کدام جریان برای ورود به پاستور استفاده کرد) به صورت جزئی و صریح از مصادیق عینی اجرائی کشور که در اختیار اعضای این جبهه است، صحبت کنید تا بیان یک گزاره کلی برای تخریب جبهه پایداری انقلاب اسلامی، هرچند احترام به مخاطب و فهم او برای رسانه‌های جریان غرب‌گرا از جمله شرق و نامه‌نیوز اهمیت چندانی ندارد اما بیان اتهاماتی از این دست بدون ذکر مصادیق عینی بیش از گذشته مخاطب رسانه‌های شما را دچار یأس و ناامیدی خواهد کرد، دست‌کم در رسانه آزاده باشید و ملاک‌های غیرلیبرالی را مبنای کار خود قرار دهید، در نهایت برای تمام مدیران خادم انقلاب اسلامی آرزوی موفقیت کرده و امید داریم که دولت سیزدهم از میدان مین تدبیر و امید به سلامت
 عبور کند.
با تقدیم احترام محضر شریف ملت ایران
توضیح شرق: لازم به توضیح است که مطلب مورد اشاره جبهه پایداری، گفته‌های محمد مهاجری، روزنامه‌نگار و تحلیلگر اصولگرا به نقل از سایت «نامه‌نیوز» بوده که بدون دخل و تصرف با ذکر منبع در نیم‌ستون صفحه سه روز چهارشنبه در حدود 450 کلمه منتشر شده بود!