دلتنگی افراطیون اصلاح‌طلب برای آشوب و التهاب در ایران

      سرویس سیاسی - روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب قصور دولت قبل درباره انجام اصلاحات ساختاری و رانت ارز 4200 را به گردن دولت رئیسی‌انداخت و نوشت: «صلاح ساختاري يعني برقراري يك قاعده كلي براي قيمت‌گذاري كه خارج از اراده دولت باشد. مشكل بنزين اين نيست كه چرا قيمت آن ۱۵۰۰ تومان است و ۳۰۰۰ تومان نيست. مشكل اين است كه در هر دو حالت اراده‌اي سياسي و غيرعلمي، قيمت آن را تعيين مي‌كند. پس تغيير ۱۵۰۰ به ۳۰۰۰ تومان فقط يك اتفاق حسابداري و موقتي در قيمت‌گذاري است و نه يك تغيير ساختاري...» این روزنامه در ادامه نوشت: «اينكه بار و فشار اين تفاوت قيمت بر دوش چه كساني سنگيني خواهد كرد؟ مابه‌التفاوت قيمت به كدام جيب مي‌رود؟ اصولا چرا تاكنون اين سياست ادامه يافته كه اكنون به يك‌باره مي‌خواهند آن را تغيير دهند؟ اين سياست درست يا نادرست براي رفاه طبقه پايين و كنترل تورم بوده تا موجب تشديد نارضايتي مردم نشود. پس اگر چنين است، چگونه مي‌توان آن را به يك‌باره حذف كرد؟ مردم چه مي‌شوند، به ويژه طبقات كم‌درآمد؟ مهم‌تر از همه، افزايش درآمد ناشي از تغيير قيمت‌ها، چرا بايد به بودجه دولت‌سرازير شود؟ چه كسي چنين فرضي را مي‌پذيرد؟... شايد ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بهترين زمان براي اين كار بود كه متاسفانه انجام نشد، لذا در بدترين زمان ممكن در سال ۱۳۹۸ رخ داد. چرا؟ براي اينكه هدف دولت‌ها تامين كسري بودجه است و نه اصلاح ساختاري. اكنون هم هدف‌شان فقط تامين بودجه براي دولت است، چون اين دولت تاكنون ايده‌اي براي اصلاحات ساختاري ارايه نكرده است. اعتراضات مردم به همين نگرش است. اتفاقات قزاقستان نمونه خوبي از سياست سركوب قيمت است كه درنهايت به جايي مي‌رسند كه قادر به ادامه سركوب قيمت‌ها نيستند مردم را سركوب مي‌كنند.» گفتنی است «فرماندهان فتنه آینده» بیش از ۱۰ سال است که با پایه‌گذاری طرح ایجاد «فتنه اقتصادی» قصد دارند در یک حالت الگویی، آنچه این روزها در قزاقستان شاهد آن هستیم را به داخل ایران اسلامی بکشانند. ایجاد این فتنه البته با توجه به قابل حل بودن مشکلات اقتصادی معمولی ایران و نیز با توجه به مثبتاتی مثل نان و مالیات و سوخت ارزان در ایران، کاری بسیار صعب است که البته رجال هسته سخت اصلاحات به همین دلیل قصد دارند تا با «القائات» نسبت به ایجاد فتنه اقدام کنند. بانیان مشکلات موجود ژست طلبکاری گرفتند! روزنامه آفتاب یزد در گزارش تیتر 1 خود با عنوان «شوخی تلخ با خط فقر» نوشت: کسی نیست که نداند وضعیت اقتصادی کشور و به دنبال آن شرایط مالی مردم چقدر نامناسب است. این مسئله آن‌قدر قابل لمس و روشن است که نمونه کوچک آن را می‌توان در اتوبوس خوابی برخی از مردم دید یا سفره‌هایی که هرروز کوچکتر می‌شود. اما نهادی چون وزارت کار که کوچکترین وظیفه آن حفظ و صیانت از نیروی کار به ویژه کارگران است، انگار نمی‌خواهد شرایط موجود جامعه را قبول کند یا اینکه می‌خواهد همه چیز را خوب جلوه دهد تا انتظارات را نسبت به خودشان کم کند که مسئولانش از وزیر کار گرفته تا معاونش، ادعاهای عجیبی را مطرح می‌کنند. در ادامه مطلب آمده است: نکته اینجاست که این مقام مسئول و امثال او آن‌قدر از مردم فاصله گرفته‌اند که نمی‌دانند، ۴ میلیون فقط پول اجاره خانه آنهم در مناطق رو به پایین است؛ خرید خوراک و پوشاک که دیگر پیشکش. از سوی دیگر معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه در حالی خطر فقر را ۴میلیون تومان می‌داند که چندی پیش علی رضایی، عضو کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۱ با بیان اینکه طبقه متوسط جامعه در حال از بین رفتن است، گفته بود: «مشکل جوامع جهان سوم، فقر و فساد و از همه مهمتر تبعیض است درحالی که اگر منابعی هست، باید برای همه باشد و نهادهای حمایتی با این حجم منابع باید بگویند که چه خدمتی به طبقات ضعیف جامعه کردند. واقعیت‌ها باید به مردم گفته شود و انقباضی و یا انضباطی بودن بودجه دردی از مشکلات مردم دوا نمی‌کند زیرا مردم انتظار دارند که وضع تولید، اشتغال و معیشت آنها بهبود یابد و هر بودجه‌ای که به بهبود معیشت مردم کمک نکند، ۲ ریال هم نمی‌ارزد. مرکز آمار، خط فقر را ۱۲ میلیون اعلام کرده است درحالی که بسیاری از طبقات ضعیف جامعه با یارانه ۴۵ هزار تومانی و حقوق روزمزد، معیشت خانواده ر تامین می‌کنند.» لازم به ذکر است که مدعیان اصلاحات که جزو مقصران و بانیان وضع موجود هستند و طی 8 سال گذشته تمام هم و غم خود را معطوف حمایت تمام عیار از روحانی کردند در حالی به فقر و معیشت مردم می‌پردازند و ژست طلبکاری می‌گیرند که دولت تدبیر و امید طی سال‌های گذشته تمام مرزهای آمارهای اقتصادی را جابجا کرد و از اصلاح‌طلبان سحنی شنیده نشد! علاوه‌بر اینکه نمی‌شود این واقعیت را کتمان کرد که دولت رئیسی میراث دار زمین سوخته‌ای است از دولت قبل به ارث رسیده و هنوز 5 ماه است که روی کار آمده است.  روسیه مانع تجارت کشورمان است یا غربی‌ها؟! روزنامه شرق در یادداشتی مطابق خط تخریبی رسانه‌های طیف مدعی اصلاحات علیه روابط ایران با همسایگان به سیاه‌نمایی از نقش روسیه در مذاکرات برجام پرداخته و نوشته است: «سیاست خارجی کشور با کنار‌گذاشتن شعار نه شرقی، نه غربی به سمت موازنه مثبت با شرق و موازنه منفی با غرب لغزیده است. چنین لغزشی نه‌تنها با شعار انقلابی نه شرقی و نه غربی سر سازگاری ندارد، بلکه در راستای منافع ملی کشور هم نیست؛ زیرا علاوه‌بر آنکه ما را از مزایای ایجاد موازنه مثبت در روابط خارجی (سرمشق غالب در سپهر سیاست عملی) محروم می‌کند، امکان بهره‌برداری از موقعیت خاص پادشاه‌ساز و توازن‌گری را هم از دست ما می‌گیرد.» فارغ از این موضوع که اساسا چرا مدعیان اصلاحات در‌باره مذاکرات‌، هیچ گاه کارشکنی اروپایی‌ها و بد‌عهدی آمریکا را ندیده‌اند و در این میان با ادعاهای مضحک روسیه را آماج هجمه و حمله قرار می‌دهند، این جریان حتی در مواجهه با شعارهای انقلاب هم همین رویه را در پیش گرفته‌، حال آنکه در شعار «نه شرقی، نه غربی» مراد از مفاهیم غرب و شرق؛ جهت‌های جغرافیایی نیست بلکه این شعار ناظر بر جهان دو قطبی در آن روزگار بوده است. نکته مهم دیگر این است که این ایران نیست که روابط تجاری (آنچنان‌که منافع کشور در آن حاصل شود) با اروپا و آمریکا را قطع کرده بلکه این آمریکا و اروپا هستند که با تحریم‌ها و عدم همکاری راه را مسدود کرده‌اند. نمونه واضح این موضوع قراردادهای امضا شده پس از برجام میان ایران و شرکت‌های اروپایی و به خصوص فرانسوی (نظیر توتال، ایرباس، پژو و...) بود که این شرکت‌ها تنها چند ماه پس از آمدن به ایران و در حالی که ایران به تمام تعهداتش عمل کرده بود به بهانه خروج آمریکا از برجام از کشور خارج شدند.  
سایر اخبار این روزنامه