تأخُّرِ فرهنگي و نسخه‌هاي الكترونيك

كاربرد هر پديده مادي در جامعه، واجد يك وجه فرهنگي نيز هست. نمونه بسيار روشن آن رانندگي است. وجه مادي رانندگي يعني خودرو در ايران و اروپا هيچ تفاوتي ندارند، ولي اگر وضعيت رانندگي و حمل و نقل را در دو كشور مقايسه كنيم، به كلي متفاوت خواهد بود. استاندارد سوخت مصرفي، مقررات حمل‌ونقل و رعايت آنها، مقررات بيمه‌اي و... در دو جامعه متفاوت است، در نتيجه برون‌داد رانندگي در دو جامعه از قبيل ميزان تصادفات و مرگ و مير و نيز كيفيت ترافيك، آلودگي هوا و... در فرق اساسي دارد. براي توصيف اين وضعيت مي‌گويند كه جامعه ما از حيث رفتار ترافيكي و حمل و نقل دچار پس‌افتادگي فرهنگي است و فرهنگ (به معناي عام) متناسب با استفاده از اين وسيله مادي را ندارد، لذا دچار عوارض آن مي‌شود. خودرو را با پول مي‌توان وارد كرد ولي فرهنگ آن را نه. بايد در داخل توليد نمود.
بانك‌هاي اطلاعاتي الكترونيكي نيز يك ابزار مهم در كاهش هزينه تمام شده، در نظارت موثر، در بهره‌برداري‌هاي گوناگون از داده‌هاي گوناگون هستند و اين بانك‌ها و حوزه اطلاعات در حال گسترش است، به نحوي كه جهان جديد را با ويژگي عصر اطلاعات مي‌شناسند. يكي از حوزه‌هايي كه بسيار مفيد و كارآمد خواهد بود، ديجيتال شدن نظام بهداشت و درمان، چه از حيث تشخيص و تجويز و چه از حيث سابقه بيماري و استفاده از داده‌هاي آن براي تحليل و مطالعات پزشكي و نيز نظارت بر كارهاي پزشكان است. از اين رو به عنوان اولين مرحله از اين طرح، نسخه‌هاي پزشكان را الكترونيك كرده‌اند كه به دلايل اجرايي و مشكلات فني با اين طرح مخالف شده و به عقب افتاده است، ولي حتي اگر مشكلات مزبور حل شود، مساله مهم‌تري كه باقي مي‌ماند، امنيت و محرمانگي اين اطلاعات است. حتما توجه كرده‌ايد كه اخيرا آقاي وزير بهداشت درباره واكسيناسيون خود ادعايي را مطرح كرد كه انتشار سند كارت ديجيتال واكسيناسيون وي، كاملا خلاف آن را ثابت مي‌كرد. هنگامي كه پايگاه داده‌هاي ديجيتال مزبور تا اين حد ناامن است كه حتي اطلاعات شخصي آقاي وزير را هم لو مي‌دهند چه انتظاري براي حفظ محرمانگي اطلاعات ديگران مي‌توان داشت؟ البته در اين مورد خاص از حيث حقوق عمومي قابل دفاع است، ولي اگر اين مسير ادامه پيدا كند، عوارض بسيار سنگيني را ايجاد خواهد كرد. فرض كنيد كه كسي بيماري خاصي دارد كه نمي‌خواهد ديگران متوجه آن شوند، از حادترين آنها كه ايدز باشد تا هپاتيت و سرطان و... حتي بيماري‌هاي عادي هم مشمول اين گزاره مي‌شوند، در اين صورت چگونه مي‌توان مانع از انتشار اطلاعات پزشكي اين افراد شد؟ همه مي‌دانند كه محرمانگي امور پزشكي اصل اساسي است و همه پزشكان بايد رعايت كنند و اطلاعات بيمار خود را نبايد منتشر كنند. ديدم كه يك‌بار آقايان پزشك، نوشته حتي مي‌توان براي افراد و بدون اجازه خودشان نسخه نوشت!! براساس سامانه نسخه‌نويسي، همه پزشكان مي‌توانند با استفاده از كد ملي به اطلاعات شخصي همه ايرانيان دست پيدا كنند! حتي منشي‌هاي پزشكان يا درمانگاه‌ها هم مي‌توانند خودسرانه نسخه بنويسند و آن را با كد يكي از پزشكان فوق تخصص ثبت نمايند. اكنون كار و كاسبي عده‌اي هم راه افتاده كه همين طوري بدون معاينه نسخه مي‌نويسند و با رقم پايين ويزيت دكتر را حساب مي‌كنند و طبعا با ادامه اين وضع با افزايش مصرف دارو و قاچاق آن و اختلال در پرونده پزشكي مواجه خواهيم شد. اين امر ممكن است مانع از مراجعه مردم به پزشكان شود. حالا فرض كنيد كه يك نفر به هر علتي در يك مقطعي به روانپزشك مراجعه كرده باشد و اطلاعات آن لو برود كه ظاهرا به سادگي چنين خواهد شد، عوارض اين را مي‌توان از الان تصور كرد. 
اجازه دهيد با يك تمثيل ساده نشان دهم كه چگونه در كاربرد امكانات جديد دچار پس‌افتادگي فرهنگي مي‌شويم. فرق دوچرخه، موتور گازي، موتور دنده‌اي، خودرو، هواپيماي مسافربري و هواپيماي جنگي زياد است. به ميزاني كه سرعت وسيله نقليه زياد مي‌شود شرايط براي انتخاب راننده يا راهبر آن بسيار پيچيده مي‌شود و نيازمند آموزش‌ها و دستگاه‌هاي دقيق و نظارتي فوق پيشرفته است. اگر يك نفر با استعداد و آموزش دوچرخه‌سواري را براي به پرواز در آوردن جت جنگي انتخاب كنيم، نتيجه پيشاپيش روشن است. همان كاري كه داريم با فناوري‌هاي جديد انجام مي‌دهيم.