بررسی ابعاد و اهداف طرح B امریکا برای مقابله با ایران

ایالات متحده امریکا در تاریخ 18 اردیبهشت 1397 از برجام خارج شد. پس از مستقر شدن دولت جدید امریکا در تاریخ 1 بهمن 1399، مقامات این کشور از تمایل برای بازگشت به برجام سخن گفتند، اما همچنان بدون اقدام عملی برای این کار، بازگشت را منوط به اجرای تعهدات از سوی ایران نمودند و ایده‌ «بازگشت متقابل» را مطرح کردند.
سرانجام مذاکرات احیای برجام از ژوئن 2021 (خردادماه 1400) آغاز شد، اما همزمان دولت امریکا به همراه متحدانش از یک طرح جایگزین تحت عنوان «طرح B» که درصورت شکست مذاکرات اجرایی خواهد شد، سخن گفتند.
روز 12 آگوست 2021 (21 مرداد 1400)، خبرگزاری «اکسیوس» در مطلبی تحت عنوان «اسرائیل به دنبال هماهنگی طرح B با امریکا در مورد ایران»، خبر از برگزاری جلسه نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «ویلیام برنز»، رئیس سازمان سیا داد که دستور کار آن، طراحی برنامه‌ای است که در صورت عدم اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران اجرا شود. همچنین این موضوع محور مذاکرات برنز در اسرائیل با «ایزاک هرتزوگ»، رئیس رژیم صهیونیستی، «بنی گانتز»، وزیر دفاع و «دیوید بارنه»، مدیر موساد بوده است.
«بنی گانتز»، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز در مصاحبه‌ای با خبرگزاری «فارن پالیسی» که در روز 14 سپتامبر 2021 (23 شهریور 1400) منتشر شد، لزوم طراحی برنامه پشتیبان در صورت شکست مذاکرات وین را مطرح کرد. وی در این مصاحبه بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، اسرائیل مایل است که «طرح B» عملیاتی تحت رهبری ایالات متحده را ببیند که شامل فشار اقتصادی گسترده بر ایران می‌شود.»


همچنین وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در اعترافی بیان کرد که این رژیم توانایی رهبری و هدایت طرح B واقعی را ندارد، زیرا آنها نمی‌توانند یک رژیم تحریم اقتصادی بین‌المللی ایجاد کنند. وی همچنین گفت که این برنامه باید توسط امریکا هدایت شود.«گانتز» درباره علت لزوم طراحی چنین برنامه‌ای عنوان کرد: «نباید اجازه داد ایران به این نتیجه برسد که تنها کاری که باید انجام دهد این است که قوی و مصمم بماند و غرب عقب‌نشینی خواهد کرد.»
همچنین مراکز فکری غربی نیز به طراحی و تبیین این طرح پرداختند. برای مثال مؤسسه واشینگتن که یکی از مهم‌ترین مراکز فکری امریکاست، در مقاله‌ای پیشنهاد می‌کند که دولت امریکا با طراحی و توسعه یک طرح B معتبر، ایران را از پیامدهای رد پیشنهادهای دیپلماتیک و گسترش فعالیت‌های هسته‌ای آگاه کند. همچنین توصیه می‌کند که همزمان یک پیشنهاد دیپلماتیک را نیز روی میز قرار دهد زیرا «درس اصلی از تعاملات دیپلماتیک گذشته این است که ایالات متحده با تکیه بیش از حد بر یک رویکرد یا ابزار سیاستی واحد کمترین موفقیت را داشته است و زمانی که چندین ابزار سیاسی را در کنار یکدیگر به کار گرفته باشد و با شرکای کلیدی در هماهنگی عمل کرده باشد، بیشترین دستاورد را داشته است.»
مقامات امریکایی نیز تاکنون درباره‌ برنامه‌ریزی امریکا برای فشار بر ایران در صورت شکست مذاکرات صحبت کرده‌اند. در آخرین اظهارنظر، یکی از مقام‌های ارشد وزارت خارجه امریکا در یک جلسه‌ پرسش و پاسخ اینترنتی در تاریخ 4 دسامبر 2021 (13 آذرماه 1400)، ایران را تهدید به افزایش فشار در صورت شکست مذاکرات کرد.
با توجه به بررسی‌های صورت گرفته، برنامه‌ای تحت عنوان «طرح B»، به رهبری امریکا در حال آماده شدن است که دارای ابعاد مختلفی است. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف آن می‌پردازیم.
 تهدید به استفاده از گزینه‌ نظامی
یکی از ابعاد «طرح B» ایجاد فضای روانی احتمال حمله‌ نظامی به ایران در صورت شکست مذاکرات است. فرمانده سنتکام روز 25 نوامبر 2021، در اظهاراتی بیان کرد ایران به مرحله ساخت سلاح هسته‌ای «خیلی نزدیک» شده است و اگر مذاکرات هسته‌ای شکست بخورد، نیروهای تحت امر او آماده استفاده از گزینه نظامی در برابر ایران هستند. اما تاکنون نیز بارها گزینه نظامی علیه ایران مطرح شده است که بررسی آنها نشان می‌دهد این گزینه حتی در اذهان مقامات امریکا نیز عملیاتی نیست.
«ویلیام برنز»، رئیس کنونی سازمان سیا و رئیس تیم مذاکره‌کننده امریکا در مذاکرات محرمانه عمان، در کتاب خاطرات خود می‌گوید اوباما تغییر آرایش نیروهای نظامی امریکا را به یک تئاتر تشبیه کرده و قصد وی از این اقدام، ترساندن و فریب ایران به منظور گرفتن امتیاز در توافق بوده است، نه جنگ.
در بخش‌هایی از کتاب «خیانت: اقدام نهایی نمایش ترامپ» که از سوی «جاناتان کارل» گزارشگر شبکه خبری «‌ای بی‌سی» امریکا به نگارش درآمده، بیان شده است که «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور وقت امریکا در اواخر دوران ریاست جمهوری خود در حال بررسی سناریوهای حمله نظامی به ایران بود که «کریستوفر میلر»، سرپرست وقت وزارت دفاع امریکا او را از این کار منصرف کرد. حتی «مایک پمپئو»، وزیر خارجه وقت این کشور نیز که یکی از تندروترین افراد در موضوع ایران است، با این اقدام مخالفت کرده است.
در نتیجه موضوع حمله نظامی با توجه به توانایی‌های ایران در حوزه‌ نظامی و بازدارندگی ایجاد شده، غیر محتمل است و صرفاً یک ابزار فشار برای گرفتن امتیاز در میز مذاکرات است.
 خرابکاری در مراکز حساس
یکی دیگر از ابعاد «طرح B»، خرابکاری در مراکز حساس ایران، بخصوص مراکز هسته‌ای است. این گزینه از گذشته در دستور کار سرویس‌های اطلاعاتی غرب و رژیم صهیونیستی قرار داشته است و در آینده نیز چنین خواهد بود و این‌گونه نیست که در صورت مثبت بودن روند مذاکرات، کاهش پیدا کند. برعکس، هرچه جمهوری اسلامی خود را مشتاق به توافق نشان دهد، این ادراک در طرف غربی ایجاد می‌شود که دولت ایران به دلیل ترس از عدم حصول توافق، در برابر اقدامات واکنشی نشان نخواهد داد و در نتیجه برای انجام این قبیل اقدامات حریص‌تر خواهد شد. این اتفاق در آخرین روزهای ریاست جمهوری «ترامپ» رخ داد و مقامات دولت قبل علیرغم خروج امریکا از برجام و ادامه‌دار بودن خرابکاری‌ها، به امید بازگشت امریکا به برجام پس از روی کار آمدن بایدن، اقدام جدی نکردند و این موضوع باعث شد حملات علیه برنامه‌ هسته‌ای ایران تشدید شود.
تاکنون بخش عملیاتی این کار، برعهده رژیم صهیونیستی بوده است و به نظر می‌رسد در آینده نیز همین گونه باشد. البته این اقدامات با سایر بازیگران غربی، بخصوص امریکا هماهنگ می‌شود.
 توسعه‌ تحریم‌ها
مهم‌ترین ابزار امریکا برای اعمال فشار بر ایران، توسعه‌ تحریم‌هاست. در نتیجه محور اصلی «طرح B» نیز فشار اقتصادی بر ایران خواهد بود. امریکا با توجه به کاهش اثرگذاری تحریم‌ها، در حال بازطراحی و بازپخت نظام تحریمی خود است. در همین راستا، از تیرماه 98، کارگروهی در اندیشکد‌ه‌ها‌ی مهم امریکایی برای «بازپخت تحریم‌ها» و بازمهندسی شیوه اعمال تحریم تشکیل شده ‌است.
نکته حائز اهمیت این است که در این کارگروه، کارشناسان از دو حزب «دموکرات» و «جمهوری‌خواه» و برخی مدیران ارشد دولت امریکا حضور دارند. همچنین وزارت خزانه‌داری امریکا در تاریخ هجدهم اکتبر ۲۰۲۱ (۲۶ مهر ۱۴۰۰) نتایج بازبینی جامع خود از تحریم‌های مالی و اقتصادی این کشور را در قالب یک سند هفت‌صفحه‌ای منتشر کرد.
بررسی روند اعمال تحریم در دوره‌های مختلف اثبات می‌کند که اصلی‌ترین متغیر در سیاست تحریمی امریکا وضعیت سلاح تحریم است نه وضعیت مذاکرات. هرگاه سلاح تحریم آماده استفاده بوده، به صورت حداکثری مورد استفاده قرار گرفته است. لذا در حال حاضر بایدن منتظر آماده به کار شدن سلاح تحریم است تا بتواند سیاست فشار هوشمند خود علیه ایران را اجرایی کند.
نتیجه‌‌گیری
مهم‌ترین ابزار فشار امریکا، استفاده از تحریم است که کارایی آن کم شده است و با گذشت زمان و در صورت اقدامات صحیح از طرف ایران، کارایی آن کمتر می‌شود. در نتیجه جمهوری اسلامی ایران باید در کنار تلاش برای پیشبرد مذاکرات لغو تحریم‌ها، بنای خود را همچنان بر احتمال ماندگاری تحریم‌ها گذاشته و به امید توافق و رفع تحریم‌ها اقتصاد خود را شرطی نکند و فرصت بازسازی و احیای ساختار تحریم‌ها را به طرف مقابل ندهد.