جنایت در آتش حسادت

دستگیری دو متهم که یکی خودروی بنز پایتخت‌نشینان را به آتش می‌کشید و در اعترافاتش گفته بود: «بنزهای 350S را آتش می‌زدم چون خودم موتور هم ندارم» و دیگری که بلوک‌های سیمانی از روی پل عابر پیاده روی خودروها پرتاب کرده و منجر به قتل دو نفر شده بود و گفته: «می‌خواستم دل خودم را خالی کنم و به پولدارها بفهمانم که شما ماشین دارید، من هیچی ندارم و زجر می‌کشم، حالا با این کار من، شما هم مجبورید زجر بکشید!»، بهانه‌ای شد تا نگاهی روان‌شناسانه به این عوامل مطرح شده داشته باشیم.
   معجون خطرناک ناکامی و ناامیدی
وقتی انسان از برآورده کردن نیازهای خود ناامید شود و ناکام بماند، حس خشم در او ایجاد و این حس خشم ناشی از ناکامی به راحتی تبدیل به خشونت می‌شود. معمولا این خشونت شامل حال افراد بی‌گناه می‌شود. مشکلات اقتصادی که در چند سال گذشته به شدت تشدید و تثبیت شده، دو تاثیر مهم داشته است؛ اول خشم نسبت به تفاوت مالی فعلی و دوم ناامیدی از آینده. به عبارت دیگر چون برون‌رفتی از فقر برای خیلی‌ها دیگر قابل تصور نیست، ترکیب ناکامی با ناامیدی معجون بسیار خطرناکی را فراهم آورده است.
  با آتش حسادت چه کنیم؟


اما در سطح فردی، کینه مانند زهری است که خود می‌خوریم و انتظار مرگ دیگری را داریم. اولین پیشنهاد برای مدیریت این مشکل تفکر خلاقانه است یعنی راه‌هایی برای رفع نیازهای‌تان پیدا کنید که تازه باشند. یادگیری مهارت‌های شغلی حتی به صورت شاگردی کردن بسیار مهم است، قاعدتا نمی‌توان یک شبه به یک نتیجه مهم رسید. مرحله‌بندی کردن نیازها هم مهم است، قرار نیست همه چیز همین امروز وجود داشته باشد. برای رسیدن به خواسته‌ها زمان و صبر نیاز است. فکر نکنید که دنیا و زندگی باید عادل باشند و عادلانه نیست که فلانی پولدار است و من نیستم‌. چه کسی گفته زندگی عادلانه است؟ متاسفانه عدالتی در زندگی وجود ندارد و حوادث خارج از کنترل انسان رخ می‌دهند   چون همه قرار نیست پولدار باشند.همچنین تمرکز روی «آن چه هست» باید باشد و نه «آن چه باید باشد». تمرکز بر آن چه واقعا در کنترل ماست بهترین راه است چون بسیاری از متغیرهای اقتصادی اجتماعی در کنترل افراد جامعه نیستند. ارزیابی رفتار و هدف هم مهم است. آیا رفتاری که می‌کنم من را به هدفی که دارم نزدیک‌تر می‌کند یا دورتر. آتش زدن خودروهای دیگران آیا باعث بهبود وضعیت اقتصادی من می‌شود؟ همین وقت و انرژی را در مسیر سازنده باید صرف کرد. گرچه زمانی که تمام راه‌ها را بسته می‌بینید، تلاش بسیار سخت خواهد شد اما گاهی رفتاری کوچک برای لحظه‌ای حس بهتر می‌تواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد مانند پرتاب سنگ به اتوبان که متاسفانه باعث مرگ حداقل دو نفر شده است و ناگهان یک لحظه خشم انسان را تبدیل به قاتل می‌کند.
  توصیه آخر
اگر چنین افکاری دارید، به مشاور مراجعه کنید. صحبت کردن و بیان احساسات و عواطف بسیار کمک کننده است. همچنین این دو حادثه زنگ هشداری است برای متصدیان امور که باید چاره‌ای اندیشید.