بايدن به توافق با ايران نياز جدی دارد

آرمان ملی- احسان انصاری: آیا ایران و کشورهای غربی به یک توافق بلندمدت خواهند رسید و یا در شرایط کنونی زمینه برای توافق موقت بیشتر فراهم است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤال و تحلیل و بررسی آخرین وضعیت مذاکرات با دکتر صباح زنگنه تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. زنگنه معتقد است:«‌در شرایط کنونی راهی به‌جز خوشبینی و امیدواری نسبت به آینده و رسیدن به یک‌ راه‌حل ماندگار وجود ندارد و طرفین نیز به‌خوبی به این نکته آگاهی دارند. واقعیت این است که اگر امروز نتوان به راه‌حل‌های ماندگار دست پیدا کرد حداقل این است که می‌توان نسبت به راه‌حل‌های موقت امیدوار بود. نکته حائز اهمیت این است که آینده سیاسی رئیسی و بایدن با هم متفاوت است. رئیسی تازه قدرت را در ایران به دست گرفته و احتمال تکرار دوران ریاست جمهوری وی نیز در آینده وجود دارد. با این‌وجود این وضعیت درباره بایدن صادق نیست. نزدیک به دو سال از عمر دولت بایدن گذشته و وی با چالش‌های مهمی در جامعه آمریکا مواجه است». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  مذاکرات در حالی ادامـــه پیدا می‌کند که خبرهای امیدوارکننده‌ای نسبت به گذشته به گوش می‌رسد.آیا ایران و کشورهای غربی در مسیر توافق قرار گرفته‌اند؟ هنوز اتفـــاق مشخصی که بتوان آن را نشانه‌ای برای تـــوافق قلمداد کرد رخ نداده است. تجربه نشــان داده طولانی کردن مذاکرات به‌جز اینکــه طرفین وارد جزئیات مختلف شوند و شرایــط را پیچیده‌تر کنند نتایج دیگری به همراه نخواهد داشت.در شرایط کنونی افکار عمومی و مجموعه عوامل بین‌المللی به دنبال این هستند که طرفین زودتر به نتیجه برسند. نکته مهم در این زمینه این است که ما باید بین اظهارات مطرح‌شده در این زمینه و اقداماتی که صورت می‌گیرد تمایز قائل شویم. اظهاراتی که درباره مذاکرات مطرح می‌شود در اغلب مواقع جنبه پروپاگاندا و تبلیغاتی دارد و کمتر جنبه واقع‌گرایانه دارد. به همین دلیل اگر کسی از مذاکره‌کنندگان عنوان کرد به‌زودی به توافق دست پیدا خواهیم کرد باید این نکته را در نظر گرفت که این سخن واقع‌بینانه نیست و چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. هر روز این احتمال وجود دارد که مسائل جدیدی در مذاکرات مطرح شود و شرایط تغییر کند. این اتفاقی است که در طول زمان رخ خواهد داشت.باید امیدوار بود که ایران و کشورهای غربی به این نتیجه برسند که درباره پرونده هسته‌ای ایران راهی به‌جز گفت‌وگو و توافق وجود ندارد و راه‌های دیگر از همان ابتدا محکوم ‌به شکست است.  با توجه به شرایط موجود آیا می‌توان امیدوار بود که ایران و کشورهای غربــی در کوتاه مدت به توافق دست پیدا کنند؟برای رسیــدن به یک توافق در کوتاه‌مدت چه راهکارهایی باید در دستور کار قرار بگیرد؟ این موضوعی است که در سایه بحث انتظار مطرح می‌شود. در شرایط کنونی راهی به‌جز خوشبینی و امیدواری نسبت به آینده و رسیدن به یک‌راه حل ماندگار وجود ندارد و طرفین نیز به‌خوبی به این نکته آگاهی دارند. واقعیت این است که اگر امروز نتوان به راه‌حل‌های ماندگار دست پیدا کرد حداقل این است که می‌توان نسبت به راه‌حل‌های موقت امیدوار بود. نکته حائز اهمیت این است که آینده سیاسی رئیسی و بایدن با هم متفاوت است. رئیسی تازه قدرت را در ایران به دست گرفته و احتمال تکرار دوران ریاست جمهوری وی نیز در آینده وجود دارد. با این‌وجود این وضعیت درباره بایدن صادق نیست. نزدیک به دو سال از عمر دولت بایدن گذشته و وی با چالش‌های مهمی در جامعه آمریکا مواجه است. به همین دلیل تصور تکرار دوران ریاست جمهوری بایدن سخت به نظر می‌رسد. شرایط در جامعه آمریکا به شکلی است که احتمال رخ دادن اتفاقات زیادی وجود دارد. انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا،درگیری‌ها و اختلافات دوحزبی و مسائل اقتصادی ازجمله مسائلی است که بایدن در آینده با آن مواجه خواهد بود. از سوی دیگر چالش‌های مهم و بزرگی که بین آمریکا،چین و روسیه در عرصه بین‌المللی رخ‌داده و جملات تهدیدآمیزی که سران این کشورها نسبت به هم مطرح می‌کنند نشان می‌دهد که نمی‌توان آینده سیاسی روشنی برای بایدن متصور بود. این مسائل فرصت تأمل روی پرونده هسته‌ای ایران را کوتاه و کم می‌کند. به همین دلیل بایدن باید عجله بیشتری برای رسیدن به توافق با ایران داشته باشد تا بتواند این توافق را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بین‌المللی به‌عنوان یک موفقیت مطرح کند. توافق احتمالی می‌تواند یکی از برگ‌های برنده بایدن و دموکرات‌ها در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری آینده باشد. به همین دلیل نیز مقامات آمریکایی عنوان می‌کنند برای رسیدن به توافق با ایران چند هفته بیشتر فرصت وجود ندارد. با این‌وجود آمریکایی‌ها دیگر مانند گذشته ادعای بزرگی علیه ایران مطرح نمی‌کنند و به‌نوعی تعادل در موضع‌گیری‌های آنها به وجود آمده است. امروز آمریکا به برجام هم قانع است. دلیل این موضوع این است که روند در پیش‌گرفته شده روند اطمینان بخشی برای آمریکا نیست.آمریکا علاوه بر چالش‌های مهم داخلی و بین‌المللی که دارد نگران این موضوع نیز هست که ایران به توسعه برنامه هسته‌ای خود ادامه بدهد. در شرایطی که ایران همچنان در این مسیر حرکت کند زمان برای آمریکایی‌ها از بین می‌رود و دیگر فرصت بازاندیشی درباره برخی مسائل از دست خواهد رفت.  در شرایط کنــونی جمهوریخواهان در آمریکا تلاش زیـادی می‌کنند دولت بایدن با ایران به توافق دست پیدا نکند.آیا بایدن قصد دارد از توافق با ایران و بازگشت احتمالی به برجام به‌عنوان یک برگ برنده انتخاباتی استفاده کند و یا اینکه  جمهوریخواهان با فضاسازی‌هایی که انجام می‌دهند اجازه چنین کاری به بایدن نخواهند داد؟ بدون تردید بایدن قصد دارد از توافق با ایران به‌عنوان یک برگ برنده انتخاباتی در آینده استفاده کند. در شرایط کنونی یکی از موضوعات مهم مناقشه برانگیز در منطقه خاورمیانه و جهان موضوع پرونده هسته‌ای ایران است. از سوی دیگر کشورهای رقیب آمریکا مانند چین و روسیه که گاهی از عنوان دشمن درباره آنها استفاده می‌شود نیز به آمریکا فشار وارد می‌کنند. بایدن می‌تواند با توافق با ایران تا حدودی از زیر این فشارها خارج شود. این وضعیت درباره شرکای اروپایی آمریکا نیز وجود دارد.کشورهای اروپایی از توسعه برنامه هسته‌ای ایران نگران هستند و این نگرانی را به‌طور صریح بیان می‌کنند. این کشورها از منافعی که برای خود در نظر گرفته بوده‌اند عقب‌افتاده و موفق نشده‌اند به اهداف خود دست پیدا کنند. نگرانی‌ها درباره مسائل امنیتی منطقه خاورمیانه نیز در بین این کشورها وجود دارد. به همین دلیل به دست آوردن یک موفقیت در برابر محیط بین‌المللی می‌تواند یک برگ برنده برای دولت بایدن به شمار برود. این وضعیت در داخل آمریکا نیز وجود دارد. جمهوریخواهان همواره مخالف توافق با ایران بودند و کاری که می‌توانستند انجام بدهند نیز انجام دادند و از برجام خارج شدند. با این‌وجود هنگامی‌که دولت و ساختار سیاسی آمریکا دوباره به برجام بازگردد و یکی از نگرانی‌های نسبتأ بزرگ آمریکا از بین می‌رود. در چنین شرایطی فشارهای اسرائیل برای عدم توافق با ایران نیز پایان پیدا می‌کند. البته این احتمال نیز وجود دارد که عکس‌العمل دولت آمریکا نسبت به اسرائیل نسبت به گذشته حادتر شود. در این زمینه ممکن است برخی اقدامات و رویکردهای روسای جمهور دموکرات آمریکا در مقابل اسرائیل دوباره مورد توجه قرار بگیرد و روابط دو کشور و موضع‌گیری مسئولان دو کشور را تحت تأثیر قرار بدهد.  در چه شرایطـــی ایـران و کشورهای1+4 به یک توافق بلندمدت دست پیدا خواهند کرد؟ این توافق بلندمدت چه ویژگی‌هایی خواهد داشت؟ دستیابی به یک توافق بلندمدت نیازمند زمینه‌سازی‌های بیشتر و گسترده‌تر در داخل ایران و آمریکاست. البته توافقی که منافع هر دو طرف را محقق کند مطلوب‌تر است و در دستور کار دو طرف نیز قرار دارد. با این‌وجود نه شرایط آمریکا برای رسیدن به یک توافق بلندمدت فراهم است و نه ایران. این وضعیت به‌خصوص درباره  ایران وجود دارد. اینکه بایدن عنوان می‌کند قصد دارد به برجام بازگردد و با ایران توافق کند یکی از آرزوهای وی  است و بایدن  به‌خوبی به این نکته آگاهی دارد که در صورت رسیدن به توافق با ایران می‌تواند از نتایج سیاسی این توافق برای بهبود جایگاه خود در عرصه داخلی و بین‌المللی استفاده کند. این توافق می‌تواند وجهه از دست‌رفته آمریکا در دوران ترامپ را در بین شرکای اروپایی خود و همچنین رقبای جهانی این کشور مانند چین و روسیه احیا کند. در شرایط کنونی آمریکا خواستار این است که سطح غنی‌سازی ایران دوباره به حالت قبل یعنی پس از برجام سال2015 برگردد و روند معکوسی از سوی ایران در این زمینه صورت بگیرد. به نظرمی رسد این درخواست نیز از سوی ایران پذیرفته نخواهد شد. تنها در صورتی ایران این درخواست را خواهد پذیرفت که به همان اندازه تحریم‌ها کاهش پیدا کند و از بین برود و آثار آن نیز وجود نداشته باشد.این اتفاق نیز نیازمند راستی آزمایی است و باید در عمل به وجود بیاید. خسارت‌هایی که تحریم‌های آمریکا بر ایران اعمال کرده ازجمله موضوعاتی است که ایران در مذاکرات به دنبال احقاق آن خواهد بود. تحریم‌های آمریکا خسارت‌های زیادی را بر محیط کسب‌وکار، بهداشت و درمان و افزایش شمار قربانیان ناشی از ویروس کرونا بر ایران وارد کرد.خواسته مهم دیگری که ایران دارد این است که آمریکا و دیگر کشورهای عضو برجام  دیگر از برجام خارج نشوند تا اتفاقات گذشته دوباره تکرار نشود.  یکی از نکاتی که در روند مذاکرات مشاهده می‌شود عدم اختیارات کافی تیم مذاکره‌کننده ایران است. به همین دلیل نیز پس از هر دور مذاکره و زمانی که مذاکرات به نقاط تعیین‌کننده می‌رسد آقای باقری با قطع مذاکرات تصمیم می‌گیرد به ایران سفر کند تا با مشورت در تهران نتیجه نهایی را به‌طرف مقابل اعلام کند. این اتفاق برای آقای ظریف رخ نمی‌داد و ظریف ابتکارعمل بیشتری در این زمینه داشت. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟ آقای ظریف نیز با محدودیت‌هایی مواجه بود و شرایط به شکلی نبود که همه تصمیمات و یا تصمیمات تعیین‌کننده را به‌تنهایی بگیرند. تفاوت تیم مذاکره‌کننده آقای ظریف با تیم فعلی این است که آقای ظریف سناریونویس بودند و سناریوهای متفاوتی برای مذاکرات طراحی می‌کردند و بر اساس شرایط مذاکرات از این سناریوها استفاده می‌کردند. از سوی دیگر سؤالات موردتوجه و خطوط قرمز نظام را پیش‌بینی می‌کردند و تلاش می‌کردند پاسخ سؤالات را از قبل و در ملاقات صورت گرفته پیدا کنند. ظریف مانند کسی بود که چندین فصل آینده را پیش‌بینی کرده، راه‌حل آن را گرفته و آماده کرده بود. تنها حوادث و اتفاقاتی که در حین مذاکرات باقی می‌ماند که آنها نیز از مسیرهایی که خود تشخیص می‌داد عمل می‌کرد و به نتیجه می‌رسید.این وضعیت برای تیم آقای باقری وجود ندارد. تیم مذاکره‌کننده نیز تلاش می‌کند که رسالت خود را به‌درستی انجام بدهد. شاید قطع مذاکرات و بازگشت به تهران برای مشورت یک تاکتیک باشد برای اینکه استغنای ایران را در مقابل کشورهای1+4 نشان بدهد. دولت سیزدهم رویکرد مدیریتی خود را تنها به برجام مرتـــبط نمی‌داند و مسیرهای دیگر را نیز در نظر دارد و روابط بین‌المللی خود را توسعه می‌دهد. این رویکرد نشان‌دهنده این است که ایران حاضر نیست به هر دلیل و قیمتی مذاکره کند. این ذهنیت در بین مذاکره‌کنندگان نیز وجود دارد و ترک مذاکرات بیشتر با توجه به استغنای ایران صورت می‌گیرد. ایران در حال نشان دادن این موضوع است که این ایران نبوده که توافق برجام را به‌هم زده و بلکه طرف مقابل بوده که بازی را بهم زده و در شرایط کنونی نیز طرف مقابل باید تمایل بیشتری برای  مذاکره و توافق از خود نشان بدهد. شرایط امروز به شکلی است که باید با رویکرد عقلانی و اصلاح وضعیت اقتصادی مردم فشارهایی که روی مردم وجود دارد را کاهش داد و یا از بین برد. ما باید به وجود آمدن عقلانیت در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای را به فال نیک بگیریم و تا زمانی که تصمیمات جنبی عقلانی و در راستای منافع ملی قرار دارد باید از این تصمیمات حمایت کرد. مهم نیست چه کسی مذاکره می‌کند و یا مذاکرات را به نتیجه می‌رساند، بلکه نکته مهم این است که تحریم‌های ظالمانه که پیامدهای منفی زیادی برای کشور و مردم داشته برداشته شود تا فشار از زندگی مردم برداشته شود. در این زمینه باید از رقابت‌های جناحی پرهیز و با حمایت از دولت زمینه را برای رشد و توسعه کشور فراهم کرد.