راه پر پیچ و خم دیپلماسی

امین جمشیدزاده‪-‬ سخنگوی وزارت خارجه در نطقی چند روز پیش بیان کرد که جداول نقشه متن توافق در حال آماده شدن است و این صحبتهای خطیب زاده آدمی را بی‌اختیار یاد شیمی سال اول دبیرستان و جدول تناوبی عناصر شیمیایی مندلیف می‌اندازد که در این جدول جای بعضی عناصر که بعدها و پس از حیات او کشف خواهد شد خالی گذاشت و اینکه حالا صحبت از این جدول و خانه‌ها می‌شود ابهام این مسئله را شبیه قضیه کیلی در ریاضیات لم دار و پیچیده می‌کند و با زمان کم باقی مانده که آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه ایالات متحده آمریکا در نطق رسمی خود چند
روز پیش به رسانه‌ها اعلام کرد که تنها سه هفته ایران برای احیای برجام وقت دارد باز پیچ تند احیای برجام در زمستان کوههای اتریش مشرف به هتل کوبورگ سخت و طاقت فرسا می‌نماید که ان شاء الله هیئت مذاکره‌کننده به سلامت از این گردنه عبور کنند و مسیر تسهیل و هموار برای یک تعامل و توافق نهایی که رضایت طرفین و بویژه ینگه دنیا را برآورده کند برقرار شود.
علی باقری کنی به منظور مشورت از اتریش به تهران بازگشته است. علی باقری رئیس هیئت مذاکره‌کننده ایران در دور جدید در دولت سیزدهم مذاکرات دو جانبه و چند جانبه را با طرفهای حاضر در وین «تروئیکای اروپایی» و غیرمستقیم با رابرت مالی نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا از طریق واسط دو طرف انریکه مورا «معاون مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا» پیش می‌برد. قاعدهای که بسیاری از کنشگران سپهر سیاست با توجه به اتمسفر غالب در فضای مذاکرات آن را بطئی و زمانبر می‌دانند و بر این باورند که اگر روسای هیئت ایران و آمریکا رودرروی هم در وین بنشینند دست واسطه‌ها در این بحبوحه که به عنوان کاتالیزور به زعم بعضی وارد معادله شده‌اند کوتاه خواهد شد و در این سو در داخل کشور به نقل از سایت «مشرق نیوز» سردبیر این سایت در توئیتی اعلام کرده است که رئیس جمهوری در پاستور برای هم‌اندیشی دیپلماتیک با علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی، کمال خرازی و سعید جلیلی نشستی برگزار کرده است. او در این باره نوشته است: «اخیرا با دعوت آیت الله رئیسی، جلسه‌ای با حضور آقایان علی لاریجانی، کمال خرازی، سعید جلیلی و علی اکبر ولایتی در نهاد ریاست جمهوری تشکیل شده و حاضران نقطه نظرات خود را درباره سفر رئیس جمهور به روسیه مطرح کرده اند.» نکته مهم در این راستا عدم دعوت از محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امورخارجه دولتهای یازدهم و دوازدهم حکایت از نوعی مرزبندی رئیس جمهوری با استراتژی و مواضع نیروهایی است که سالهاست به آنها انتقاد می‌کند و رئیس جمهوری شاید در آستانه سفر به روسیه و صحبتهای چندی پیش اولیانوف رئیس هیئت مذاکره‌کننده روسیه درباره ظریف و آن فایل صوتی که در آن بریده 8دقیقه‌ای ظریف به تندی علیه سیاستهای روسیه می‌تازد و گفته بود: «روسیه در جریان مذاکرات در برابر ایران کارشکنی میکرد.» که اولیانوف پس از بازنشر این سخنان در توئیتی به تندی علیه ظریف می‌تازد و می‌نویسد: «شما مختارید که بر اساس نظرات شخص دیگری که تحت تاثیر دندان درد، سردرد و یا چیزهایی دیگر بوده خود را گمراه کنید؛ افراد جدی به نظراتی که در نتیجه دندان درد یا سردرد به زبان آورده شده باشند اهمیتی نمی‌دهند.» رئیس جمهوری شاید خواسته است مدارا کرده و معتدل رفتار کند که این نگاه ضد روسیه ممکن است تبعات و پیامدهایی در سفر به روسیه داشته باشد، فلذا پیشگیری کرده، چرا که پیشگیری مهمتر از درمان است ولی قس علی هذا و به هر علتی جای خالی و اثر انگشت دیپلمات کهنه کار باسابقه و برجسته به عنوان یکی از پرکارترین و قویترین شخصیتها در طول ادوار پس از انقلاب و نقش‌آفرینی بینظیر از آنچه در پرونده هسته‌ای ایران به‌جا گذاشته است
بسیار خالی بود.


مذاکرات وین در دولت سیزدهم به روزهای حساس و سرنوشت‌سازی رسیده است و کماکان قاطبه مردم و سپهر عمومی جامعه سخت منتظر خبرهای خوش و مسرت بخشی هستند که از آسمان وین و بخاریهای گازی هتل کوبورگ اتریش دود سفیدی به آسمان بلند شود ولی فعلا در تونل تودر توی مذاکرات نوری دیده شده است و موانع قبلی تا حدودی باز شده و مرتفع گشته است اما تا حصول نتیجه اطمینان بخش و راضی‌کننده طرفین فاصله زیاد است که این قضیه نیز تا حدود زیادی حاصل تلاش و پیگیری و رایزنی تیم قوی و قاطع دستگاه دیپلماسی دولت قبل است چرا که در دوره محمد جواد ظریف افرادی نظیر علی باقری کنی مخالف مذاکره بودند ولی حالا خود بر سر میز مذاکره و سفرهای که جواد ظریف و عراقچی چیده بودند، می‌نشینند و در فراغت و تنفس خانوادگی به خرید و گشت و‌گذار در بازارها و خیابانهای وین
میروند که عکس دسته جمعی آنها در رسانه‌ها بازتاب وسیعی داشت، کسانی که همتایان خلف آنها در بهارستان برجام را آتش میزنند و در مثل است که مشت نمونه خروار است، دولت از بیشتر جوانب نتوانسته انتظارات یا حتی شعارهایی که داده بود را محقق و برآورده سازد و تنها روزنه و جایی که دارد همین فرجام برجام است که محصول رایزنی، استراتژی دقیق، سیاست، دیپلماسی برتر و دکترین قوی جواد ظریف و دولت قبل است. ولی نکته برجسته این است که در صدر هیئت مذاکره‌کننده علی باقری کنی معاون وزیر خارجه و نفر دوم دستگاه دیپلماسی کشور نشسته است که به زعم دو جریان همتا و رقیب سنتی در تیم سعید جلیلی و یار گرمابه و گلستان او از مخالفان جدی برجام بوده است و حالا با یک طمانینه و آرامش خاصی صحبت از
حصول توافق در هفته‌های آتی می‌کند که به‌زعم خبرنگاران خارجی مستقر در پشت درهای
بسته هتل کوبورگ یحتمل در فوریه «بهمن ماه1400» رسیدن به متن اصلی توافق دور از انتظار نیست. تحلیل جامعه شناسانه با توجه به وضعیت اقتصادی توام با کرونا در کالبد اجتماع که بخشی عمدهای از آن ناشی از تحریمهای ایالات متحده در دوره دونالد ترامپ رییس جمهور سابق این کشور که در18اردیبهشت97با خروج افراطی و یک‌جانبه از برنامه اقدام مشترک «برجام» و تحمیل تمام عیار تروریسم اقتصادی و پزشکی بر ملت و دولت ما و تدوین کور استراتژی فشارحداکثری که عملا به زعم جوبایدن همتای دموکرات و رئیس جمهوری کنونی آمریکا به بن بست و شکست انجامیده است. برنامه هیئت مذاکره‌کننده را آسانتر می‌کند و آنها راحت‌تر از هیئت مذاکره‌کننده قبلی که نفر نخست دستگاه دیپلماسی کشور به همراه معاون سیاسی رسماً در بیشتر مذاکرات همراه هم بودند
در مذاکرات دولت جدید تا اینجای کار مذاکرات حول رایزنیها و گفتگوهای معاون سیاسی وزارت امورخارجه در جریان است و دولت سیزدهم تازه متوجه شده است که سیاست و اقتصاد دو علم توام با هم دنیای امروز هستند که غفلت از یکی از آنها در سپهر عمومی جامعه بخش عظیمی از پتانسیل و ظرفیت کشور را با چالش و رکود اساسی مواجه خواهد ساخت که تبعات آن به مراتب سنگینتر و جبران هزینه‌های آن صعبتر خواهد بود. پس اینکه در ضابطه اصالت تصوری که افلاطون می‌گوید: «هر تغییر سیاسی
را متوقف کنید؛ تغییر شر است و سکون ایزدی» هر گونه تغییر را میتوان متوقف کرد اگر دولت به سواد یا نسخه دقیق و ورژن اصل یعنی صورت یا مثال آرمان شهر تبدیل گردد. اگر کسی بپرسد چگونه این کار عملی است، باید یاد تنظیمات کارخانه افتاد و با ضابطه اصالت طبیعی پاسخ داد که بازگردید به طبیعت و اینکه دولت سیزدهم تصمیم گرفت علی رغم فشارهای اقتصادی و کرونا در آستانه مذاکرات وین معاون سیاسی دولت قبل را عوض کند فی النفسه کار بدی نبود ولی با توجه به شرایط
حساس مذاکرات و فرسایشی و بطئی شدن این پروسه بیشتر کنشگران سپهر سیاست با توجه به اتمسفر غالب بر این قضیه بر این باور هستند که عراقچی باید تغییر نمی‌کرد و با توجه به پیشینه، تجربه، سیاس بودن و قاطعیت او مذاکرات زودتر به ایستگاه آخر و به حصول توافق منتهی می‌شد. افرادی که نه توتالیتر و نه برنامه آنها مبتنی بر استراتژی و دیپلماسی و دکترین فعال باشد به باور کارشناسان علم سیاست با اینکه از برخی جهات شبیه توتالیتاریسم امروزی می‌شود آنها را
قرار داد ولی برنامه‌ها و راهبردهای آنها منشاء گرفته از پوپولیسم و مهندسی معکوس است. به زعم این گونه استدلال ها، به باور من برنامه هیئت مذاکره‌کننده نه تنها به هیچ وجه بر توتالیتاریسم برتری ندارد بلکه در اساس و بنیاد با آن یکی است. همچنین انتقادهایی که به این نظر از ناحیه کنشگران و تئوریسین‌های منظومه سیاست وارد می‌شود از پیش‌داوری دیرین و ریشه دار جناح محافظه کار برای آرمان‌سازی از دولت سیزدهم به دلیل اینکه در این بازه شش ماهه نتوانسته نه تنها گشایش و تغییر ولو کوچک در بهبود فضای کسب و کار و مهمتر از آن اوضاع معیشتی و اقتصادی پیکره اجتماع ایجاد کند مایه و نشات می‌گیرد. وقتی از عدالت سخن میگوییم؛ مقصودمان از واقعا چیست؟ تصور نمی‌شود که این قبیل مسائل لفظی اهمیت
خاصی داشته باشند یا اصولاً پاسخ قطعی به آن امکانپذیر باشد، زیرا چنین اصطلاحاتی همیشه به معانی مختلف بکار می‌روند. با این حال، بر این باور باید بود که مراد اغلب ما از عدالت متوازن یا سیاست متوازن بر پایه تاکتیک و استراتژی مصالحه و مدارا با دوستان و دشمنان که دولت سیزدهم که با شعار شفاف‌سازی و مبارزه با ناکارآمدی و با این اصل در مواجهه با همسایگان و دشمنان اتخاذ کرده است چیزی از این دست است؛ توزیع برابر بار شهروندی، یعنی آن گونه محدودیتها که در زندگی اجتماعی در مورد آزادی لازم است، سلوک مساوی با شهروندان در برابر قانون، البته به شرط آنکه قوانین خود ترجیح یا تبعیضی در مورد هیچ شهروند یا گروه
یا طبقه‌ای قائل نگردند، بیطرفی محاکم عدلیه و برخورداری از سهم مساوی نه تنها از بار بلکه از مزایایی که هر شهروند به علت عضویت در یک کشور میتواند دریافت کند. اگر افلاطون چنین معنایی از «عدالت» اراده می‌کرد، ادعای من دایر بر اینکه برنامه او صرفا توتالیتر است یقینا صحت نمیداشت و حق با تمام کسانی بود که معتقدند سیاست در نظر افلاطون بر شاکله و شالوده‌ای قابل قبول و بشردوستانه پی ریزی شده است؛ اما امر واقع این است که معنایی که افلاطون از عدالت اراده میکرد به طور کلی چیزی متفاوت با واژه اصلی آن است. عدالتی که رییس دولت و تیم سیاسی و اقتصادی از آن دم می‌زنند این آرمان شهر کجاست؟! اینکه در تمام ادبیات و دایره واژگانی دولت و هیئت وزیران باید این کار بشود، باید فلان کار نشود و این بایدها و نبایدها از ضمیر غایب را کی باید جواب دهد جناب رییس جمهور؛ همان گونه الیاس نادران از جناح همفکر دولت در بهارستان داد سخن داد: «که رییس جمهور با صراحت اعلام کند که رییس تیم اقتصادی دولت کیست؟!» آیا مثل عدالت مورد نظر افلاطون باید در متون باستانی به دنبالش گشت؟!