اختلاف بین شورای کویته و شبکه حقانی قابل پیش‌بینی و طبیعی است!


پاکستانی‌ها تازه متوجه شده‌اند که مار در آستین خود پرورش داده‌اند زیرا «بخش تحریک طالبان پاکستان»
به دنبال اسلامی کردن یا امارت‌سازی در پاکستان هستند
آفتاب یزد - رضا بردستانی: گروه طالبان تلاش می‌کند شورش اقلیت‌های نژادی داخل صفوف خود به خصوص در ولایت‌های شمالی را مهار کند. به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، شورش رخ داده در صفوف گروه طالبان از سوی گروه‌های ازبک ولایت فاریاب است به طوری که درگیری‌هایی بین عناصر طالبان چهار کشته و تعدادی زخمی برجای گذاشت. اختلافات نژادی عمیق در افغانستان یکی از محرک‌های اصلی دوره‌های جنگ در این کشور بوده است. ازبک‌ها و تاجیک‌ها و دیگر اقلیت‌های نژادی در ولایت‌های شمالی با طالبان مخالف هستند؛ طالبانی که پشتون‌ها بر آن مسلط هستند با این وجود برخی اعضای قومیت‌های شمالی به طالبان پیوسته‌اند و نقش مهمی در کنترل بر کشور در سال گذشته ایفا کردند.
> طبیعی و قابل پیش‌بینی!


پیرمحمدملازهی استاد روابط بین‌الملل و کارشناس شبه قاره در گفت و شنودی تحلیلی با آفتاب یزد به این مسئله پرداخته اظهار می‌دارد: این مسئله تا حدی قابل پیش‌بینی بود به دلیل اینکه آنطور که در بیرون نشان داده می‌شد طالبان یک دست نبودند. حداقل دو گروه یا جناح درونشان وجود داشت که یکی شورای کویته است که اندکی میانه رو‌تر به حساب می‌آمد و دیگری شبکه حقانی است که گروه رادیکال اسلامی وابسته به داعش است. با این ترکیب می‌شد پیش‌بینی کرد که این دو گروه نتوانند بعد از رسیدن به قدرت کاملا هماهنگ شوند. ولی در این سطحی که گروه‌های کوچک دیگری که در درون شبکه حقانی یا شورای کویته بودند و همکاری می‌کردند به خصوص از قومیت‌های هزاره، تاجیک و ازبک به شمار می‌آمدند و با طالبان همکاری می‌کردند در موقعیتی نبودند که به شکل کنونی که دارد عملی می‌شود بتوانند مخالفت کنند اما واقعیت این است افغانستان یک واقعیت و سابقه تاریخی دارد که مسئله قومیت در آن بسیار مهم است. در افغانستان قومیت هنوز حرف اول را می‌زند در نتیجه آن گروه‌های قومی و حتی پشتون‌ها که وابسته به طالب بودند، اندک اندک احساس کردند که آن جایگاهی را که انتظار دارند به دلیل نگاه قومی گسترش یافته حتی در گروه طالبانی که یک گروه ایدئولوژیک و دینی است نگاه قومی همچنان ادامه پیدا کرده و در مقابل شرایط مساوی که با یک پشتون طالب دارند یک ازبک طالب آن نگاه وجود ندارد و این مسئله سبب ایجاد واکنش شد از جمله اخیرا یکی از فرماندهان ازبکم را طالبان دستگیر کردند و منطقه فاریاب نیز واکنش نشان دادند این واکنش نشان دادن بحث قومی است و در واقع این ازبک‌ها بودند که نسبت به دستگیری آن فرمانده از خود واکنش نشان دادند به نظر من این مشکل، مشکل تنها طالبان نیست مشکل کلی است که در جامعه افغانستان وجود دارد و قومیت حرف اول را در تحولات افغانستان می‌زند.
> وجود اختلافات در یک دست‌ترین دولت‌ها نیز رخ می‌دهد
ملازهی با اشاره به این موضوع که اختلاف در یک دست‌ترین حکومت‌ها نیز رخ می‌دهد، در واکنش به نقش و تاثیر گروه آنکار می‌گوید: اگر واقع‌بینانه قضاوت کنیم جریان آنکارا خیلی نمی‌تواند در افراد وابسته قومی نفوذ کند. مثلا ژنرال دوستم آن اعتبارکه در زمان جهاد داشت دیگر آن اعتبار را در جامعه ندارد لذا خیلی سخت می‌شود تصور کرد که مثلا جریان دوستم در طالب نفوذ کرده و برخی از فرماندهان در برابر طالبان حرکتی انجام داده اند. لذا من خیلی مطمئن نیستم ممکن است که آن‌ها از این فرصت استفاده کنند چون مسئله قومی شده بهره‌برداری می‌کنند که نشان دهند هنوز پایگاه اجتماعی خود را در قومیت خود دارند. اما بحثی وجود دارد و آن این است که بعد از اینکه این اتفاق افتاده شرایط برای تحریک افکار عمومی مساعد شده در اینجا ممکن است که ژنرال دوستم و هوادارانش دست داشته باشند اما در اینکه تاثیرگذار شوند به نظر من باید مقداری صبر کرد.
> از نشست با مسعود در ایران تا کم تجربه بودن طالبان در سیاست بین‌الملل
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به دیدار طالبان با مسعود به میزبانی ایران، در واکنش به این که طالبان را باید گروهی کم تجربه در سیاست بین‌الملل به شمار آورد اظهار می‌دارد: خوش بینی در این رابطه که طالبان چارچوب و هنجار‌ها و نُرم‌های بین‌المللی را به رسمیت شناسند به صرف اینکه نیاز دارند دنیا آن‌ها را به رسمیت بشناسد به نظرم خیلی واقع بینانه نیست. طالب یک گروه ایدئولوژیک است که هم به لحاظ قومی هم به لحاظ مذهبی انحصار طلب است ترکیب این دو طالبی را ساخته که الان می‌بینیم خیلی نمی‌شود فکر کرد که طالب تحت تاثیر شرایط جهانی سیاست‌هایش را تغییر دهد به نظرم اکنون پاکستانی‌ها متوجه این مسئله شده‌اند که مار در آستین خود پرورش داده‌اند زیرا «بخش تحریک طالبان پاکستان» به دنبال اسلامی کردن یا امارت‌سازی در پاکستان هستند و این جریان قوی‌تر از آن چیزی است که در ظاهر به نظر می‌رسد هر چند که پاکستانی‌ها دارند تلاش می‌کنند که به یک راه حلی برسند.
وی ادامه می‌دهد: در جلساتی که برای توافق با شبکه حقانی داشتند در آنجا پاکستانی‌ها بسیار کوتاه آمدند یعنی حاضر شدند یک نوع امارت اسلامی را در بخش‌هایی از پاکستان به رسمیت بشناسند ولی آن بخش‌ها همچنان جزئی از پاکستان باقی بماند. طالبان این پیشنهاد را نپذیرفتند چون آن‌ها می‌گفتند ما برای یک نقطه یا منطقه نجنگیدیم ما می‌خواهیم کل پاکستان را از این حکومتی که ما معتقدیم اسلامی نیست به راه راست هدایت کنیم و حکومت، اسلامی شود. لذا اختلاف است در این مسئله، بینِ طالبان پاکستان با طالبان افغانستان، هم به لحاظ قومی هم به لحاظ ایدئولوژیک متفاوت اند. بنابراین می‌شود تصور کرد که طالب به این سادگی که دیگران فکر می‌کنند که نرم‌ها را بپذیرد و برایشان هم مهم نیست چون الان قدرت را گرفتند و احساس می‌کنند می‌توانند قدرت را نگه دارند و دنیا می‌خواهد آن‌ها را به رسمیت شناسد و دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد. اکنون سفارت‌های چین، روسیه و ایران فعال است و این یعنی آن‌ها به رسمیت شناخته شده‌اند که سفارت های‌شان در افغانستان فعال شده و فقط رسما اعلام نکردند ولی حتی صحبت‌هایی است که چین و روسیه به زودی اعلام کنند که آن‌ها را به رسمیت بشناسند. اتحادیه اروپا هم که دفترش از قطر را برگرداند و دارند به نوعی خود را آماده می‌کنند که آن‌ها را به رسمیت بشناسند کشورهایی مانند آمریکا که مسائل حقوق بشر و حقوق زنان را مطرح می‌کنند به فکر منافع خود هستند و از این یک اهرم ساختند برای اینکه رفتار طالبان را نسبت به خود و منافعشان تضمین کنند اگر نه آن‌ها پیش‌تر از همه پروسه‌ی به رسمیت شناختن را عملیاتی کرده اند.
این کارشناس در ادامه به این موضوع می‌پردازد که: طالب درست است که کم تجربه است اما این مسائل را می‌فهمد یعنی می‌داند دیر یا زود کشورهای منطقه، کشورهای اسلامی کشورهای همسایه و دیگر کشورهای بزرگ دنیا مجبورند آن‌ها را به رسمیت بشناسند. بنابراین محاسبات طالبان را اگر مقداری واقع بینانه قضاوت کنیم خیلی به دور از سیاست ورزی هم به نظر نمی‌رسد.
> آیا می‌توان به پذیرش رهبری همچون کرزی یا خود حامد کرزی فکر کرد؟!
ملازهی با محتمل دانستنِ پذیرش شخصیتی همچون کرزی یا حتی خود کرزی در آینده‌ی سیاسی افغانستانِ تحت سلطه‌ی طالبان اظهار می‌دارد: طالبان الان درست است که خودشان را تنها نیروی اسلامی به حساب می‌آورند اما واقعیت این است که افغانستان تنها کشور اسلامی نیست. اندونزی، مالزی و حتی عربستان هم اسلامی هستند که تغییراتی داشته اند. واقعیت‌هایی در دنیا دارد پیش می‌آید و طالب درست است که گروه ایدئولوژیک سفت و سختی است اما در درون همین طالبان شورای کویته است که مقداری واقع بینانه‌تر برخورد می‌کند و این‌ها هستند که در نهایت سیاست را روشن می‌کنند. این‌ها الان می‌توانند بگویند مگر ترک‌ها مسلمان نیستند مگر ایرانی‌ها مسلمان نیستند ایرانی‌ها چطور توانستند ایدئولوژی را با واقعیت‌های زمان سازگار کنند. به عنوان مثال ایرانی که در اوایل انقلاب بهره ۴درصد بانکی را حرام می‌دانست همین علمای دینی اکنون ۲۷درصد را به رسمیت می‌شناسند. فقط اسمش را عوض کرده و کارمزد گذاشتند. واقعیت این است که وقتی سیستم بانکی بدون سود بانکی نمی‌چرخد و با تعطیل شدن سیستم بانکی سیستم اقتصاد تعطیل می‌شود طبیعتا دنبال راهکار گشتند و به قول ما ایرانی‌ها کلاه شرعی پیدا کردند. بنابراین طالب هم این را می‌داند و این کشورها را می‌بیند بنابراین آن‌ها هم دیر یا زود این‌ها را یاد می‌گیرند.
> کرزی همچنان به حکومت فکر می‌کند؟
ملازهی در ادامه به موضوع کرزی پرداخته می‌گوید: کرزی قبلا با طالبان کار کرده و در توافق دوحه که قرار بود دولت موقت فراگیر به وجود آید صحبت بر سر این بود که عبدالله عبدالله و کرزی این دولت را تشکیل دهند که ترکیبی از نیروهای دولت اشرف غنی و طالبان باشد. منتها چون اشرف غنی را دور زدند به نظرم اشرف غنی انتقام خود را هم از آمریکایی‌ها هم از خلیلزاد هم از طالبان گرفت به این دلیل که درست در بزنگاه تاریخ از افغانستان خارج شد و فرار کرد در صورتی که به آمریکایی‌ها قول داده بود تا آخر بماند و آن‌ها هم قول داده بودند که در ساختار قدرت آینده تو را حذف نمی‌کنیم اما چون اشرف غنی احساس کرد او را نادیده گرفتند در بزنگاه دست همه را در پوست گردو گذاشت و فرار کرد در نتیجه خلاء قدرت به وجود آمد و آقای کرزی با طالبان تماس گرفت و گفت ممکن است در شهر شورش شود و کسی نیست شما نیروهای خود را وارد کنید و آن‌ها وارد شدند. کرزی محاسبات خودش را دارد کرزی فرد نیست کرزی جناح غرب گرای لیبرال است که آقای اشرف غنی و عبدالله عبدالله نیز بخشی از آن است و درست است تحت عناوین احزاب مختلف‌اند اما واقعیت این است تفکر غرب را دنبال می‌کنند در افغانستان خطوط فکری و ایدئولوژیک قدرت را از دست دادند اما از دولت حذف نشدند بنابراین افغانستان جایی است که همه گروه‌ها جمع شدند حکومت کردند شکست خوردند اما از بین نرفتند الان جریان لیبرال هست، آقای کرزی سعی می‌کند آن جریان را سازماندهی و رهبری کند و خودش در راس قرار گیرد و امیدوار است اگر طالبان ساز و کارهای انتخاباتی را بپذیرند و اجازه دهند احزاب شکل گیرند و تلاشش هم همین است که طالبان را قانع کند که شما نمی‌توانید حکومت کنید مگر آنکه در ایدئولوژی خود تغییراتی دهید و آن را ملایم‌تر کنید. به نظرم طالب اکنون در حال آزمون و خطا است. الان در حوزه خانم‌ها می‌گویند معلمان زن می‌توانند در خانه باشند و حقوقشان را دریافت کنند ولی این موقتی است و در این فکرند که آرام آرام مدارس دخترانه را باز کنند. الان گفتند تا سن ۹ سال که بلوغ اسلامی است می‌توانند به مدرسه بروند ولی بعد از آن نه. اما همین را در منطقه هرات اجازه دادند و دبیرستان‌ها را هم تا کلاس نهم باز کردند و این روال تا دانشگاه هم کم کم ادامه پیدا خواهد کرد. همین چیزی که در ایران هم هست اینکه حجاب اسلامی را داشته باشد زنان در یک سالن و مردان در یک سالن این یک نگاه اسلامی است چه ایرانی باشی چه طالب فرقی نمی‌کند این مسئله وجود دارد و جزء فرهنگ اسلامی به حساب می‌آید که زن و مرد نباید یکجا به صورت مختلط باشند. این سنت‌ها بوده و جامعه مرد سالار نگاهش به زن مالکیتی است.
> کرزی زبان طالبان را می‌فهمد
ملازهی در پاسخ به این سوال که در نهایت طالبان شخصیتی همچون کرزی را خواهد پذیرفت یا نه؟ می‌گوید: به نظر سخت است اما منتفی هم نیست حداقل الان از مشورت‌هایش دارند استفاده می‌کنند. کرزی زبان طالبان را خوب بلد است و معلوم می‌شود هم چنان نیم نگاهی به ارگ دارد. در بین طالبان هم طالب واقع بین است یعنی اینگونه نیست که کل طالبان را یک جهت ببینیم درست است که ایدئولوژیک است اما ایدئولوژی نشان داده است که می‌شود آن را در جاهایی دور زد جاهایی آن را تعدیل کرد جاهایی راه حل‌هایی اتخاذ کرد که خیلی در تقابل با ایدئولوژی هم نباشد. به اضافه اینکه آنچه که اکنون طالب خودش به عنوان ایدئولوژی تایید می‌کند خیلی جدا از سنت‌های پشتون نیست نگاهش به زن همان نگاه قوم پشتون است نگاهش به قدرت همان است. بنابراین من فکر می‌کنم طالب هم درست است که ایدئولوژیک است اما قدرت تفکیک ایدئولوژی با شرایط را هم در آینده خواهد داشت.