بهترین هدیه برای مادران

«مادر» مفهومی همیشه زنده، ارزشمند، دوست داشتنی و بی نظیر در همیشه تاریخ بوده ، هست و خواهد بود. «مادر» تجسم عینی عشق و محبت، مهر و عطوفت و فداکاری و ایثار است. چشمه زلال و همیشه جوشان «مهرمادر» در همیشه زمان بر تار و پود و شریان حیات جاری است.نگاهی مهربانانه تر از نگاه مادر وجود ندارد. دل دریایی مادر ساحل امن و آرام برای غواصی عشق و محبت و مرواریدیابی فطرت و سرشت پاک انسانی است. قلب مادر زیباترین قصر محبت در جهان است. دست مادر گرم ترین، نوازش کننده ترین، بخشنده ترین و البته «بوسیدنی ترین» دست هاست.زبان و کلام مادر، نرم ترین، عاشقانه ترین، محبت آمیزترین، خیرخواه ترین و البته دعاگوترین زبان هاست. «دعای مادر» اکسیر زندگی و طلاکننده مس وجود آدمی است. کارها می کند دعای مادر، گره ها می گشاید دعای مادر، چه نورها که می فشاند بر زندگی ها دعای مادر، چه برکت ها که دارد دعای مادر و چه عاقبت به خیری ها دارد دعای مادر.  سرم بر قدم مادرم و همه مادران سرزمینم، بر آن قدم هایی که «بهشت» به میزبانی شان افتخار می کند. خداوند آن به آن به نَفَس جان فزا و عطرآگین مادران برکت بیشتر عطا فرماید، نفس هایی که امیدبخش و مهرآفرین و گرمابخش زندگی هاست.خدای رحمان بر عمر و عزت مادران بیفزاید، مادری که آن قدر نزد پروردگار عالمیان عزیز و گران مقدار است که همنشین موسی کلیم ا... را در بهشت آن جوانی قرار می  دهد که از مادر سالخورده اش با مهربانی نگاه داری می کند و چه جانانه حدیثی است حدیث همنشینی آن جوان با پیامبر اولوالعزم در بهشت حضرت رحمان. مادر عزیزترین نعمت الهی است و حرمتش آن چنان که پیامبر آخرالزمان حضرت محمد مصطفی وقتی «دایه اش» وارد می شود به احترام او و شیری که به کام جانش ریخته، تمام قد بلند می شود و زیر انداز خود را زیر پای «حلیمه» فرش می کند و در کنار خود می نشاندش.این رفتار پیامبر مهربانی و «بهانه آفرینش» است با دایه اش و خدا می داند که اگر مادر گرانقدرش حضرت آمنه در قید حیات می بود با او چگونه رفتار می کرد. و همچون منی چه می داند از قدر و منزلت مادر و مفهوم مادری؟ آن جا که حضرت ختمی مرتبت، فاطمه را آن منصوره دو عالم و زهره زهرای عالم وجود را «ام ابیها» می خواند و عطر بهشت را از وجود مطهرش استشمام می کند و بر پیشانی و دستش «بوسه پیامبرانه» می زند و جز خداوند عزّوجّل چه کسی می داند سِرّ و حکمت این بوسه پیامبرانه را بر دست زهرای اطهر. و خدایا آیا ما می توانیم «قدردان» و «قدرشناس» مادرانمان باشیم؟! چگونه می توانیم آن شب بیداری ها، غم خواری ها، تیمارداری ها، نوازش ها، مهربانی ها، چشم به راهی ها، منتظرماندن ها و ... را جبران کنیم؟  آیا می توانیم برای اشک های مادرانه که به گاه بیماری ها بر بالین مان ریخته قیمتی تعیین کنیم، برای عمری مهربانی، از خودگذشتگی و عشق و محبت مادرانه چطور؟! برای دعاهای مادرانه بر سجاده نماز چطور؟! برای آه ها و نفرین هایی که در خطاهایمان نکرده چطور؟! حال در سالروز ولادت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا (س) بهترین هدیه برای مادرانمان را، مهربانی ، ادب، اطاعت، تواضع، هم نفسی، حرف شنوی، دست بوسی، دلجویی و شادکردن دل های پاکشان می دانیم و حفظ حرمتشان در اندیشه و نگاه و گفتار و رفتارمان و البته جبران قطره ای از دریای مهر و محبت بی دریغ و بی منتهایشان را کمترین وظیفه فرزندی ، انسانی و البته وجدانی خود می دانیم. و یادمان نمی رود که جای مادران و پدران سالخورده مان، خانه سالمندان نیست بلکه جای وجود پربرکتشان در همیشه زمان در خانه دل مان و در کانون گرم خانواده است.