اکنون زمان اعلام مذاکره مستقیم نبود!

بحث مذاکره مستقیم خیلی وقت است که مطرح بوده و همیشه موافقان و مخالفانی داشته است. عده‌ای معتقد بودند مذاکره با آمریکا یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است و ایران برای حل مسائل خود یا جامعه جهانی باید با آمریکا به صورت مستقیم مذاکره کند. از طرف دیگر گروهی تاکید دارند که مذاکره با  آمریکا به طور کلی امری نادرست است. چراکه نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد. نظر تیم فعلی مذاکره کننده تا پیش از این به گروه دوم نزدیک‌تر بود اما به نظر می‌رسد که وضعیت تاحدی تغییر کرده است اما ما در روزنامه خراسان همیشه بر یک مبنا که مبنای رهبر انقلاب هم هست، قرار داشتیم و معتقدیم که مذاکره کلی مطابق با منافع ملی ما نیست. اما مذاکره در مصداق و موضوع مشخص مانند صنعت هسته‌ای ایران ممنوع نیست. البته مشروط بر این که از موضع برابر، باهدف نتیجه‌گیری عملی بوده و دورنمایی از کسب منافع ملی وجود داشته باشد. بر همین مبنا با مذاکره‌ای که وزیر خارجه ایران از آن سخن گفته است به‌طور اصولی مخالف نیستیم اما معتقدیم هنوز در مذاکرات تا رسیدن به مرحله‌ای که توافق در دسترس باشد  فاصله است و بر همین اساس به‌نظر می‌رسد اعلام امکان مذاکرات مستقیم با طرف آمریکایی در زمان فعلی باتوجه به آن‌که در دورنمای مذاکرات تا شرایط مطلوب فاصله داریم، به مصلحت نبود. در همین زمینه در ادامه به نکاتی اشاره می شود: اول این که مذاکره با آمریکا برای جمهوری اسلامی هیچ گاه تابو نبوده اما تابعی از رفتار آمریکا بوده است. هرگاه رفتار آمریکا با ایران بیشتر خصمانه بوده، زمینه برای مذاکره از بین رفته است و هرگاه رفتار آمریکا کمتر خصمانه بوده و زمینه برای مذاکره درست و منطقی فراهم بوده ، مذاکره میان تهران و واشنگتن شکل گرفته است.رهبر انقلاب  نیز هیچ گاه موضوع مذاکره با آمریکا را به طور مطلق نفی و نهی نکردند بلکه هرگاه در هر زمینه ای امید به حصول نتایج مثبت و کسب منفعت ایران بوده است،جمهوری اسلامی ایران از موضع عزت، حکمت و مصلحت  مذاکره را دنبال کرده است ،همچنان که ایران پیش از این در جریان مذاکرات منتهی به توافق برجام نیز در قالب 5+1  یا مستقل با آمریکا مذاکره داشته و نشان داده در زمانی که منافع کشور ایجاب کند از مذاکره با دشمن ابایی ندارد.  دوم این‌که تا زمانی که این اطمینان وجود نداشته باشد که دیدار مستقیم با آمریکایی ها دستاوردی به همراه خواهد داشت و به دستیابی به توافقی خوب کمک خواهد کرد، نیاز یا ضرورتی برای انجام گفت‌وگوی مستقیم وجود نخواهد داشت. موضع جمهوری اسلامی ایران از ابتدا این بوده است که ایران حاضر نیست صرفا برای گرفتن یک عکس یادگاری یا مانور تبلیغاتی دیداری انجام دهد. تاکتیک‌ها یا فرمت‌های مذاکراتی زمانی برای ایران دارای ارزش و موضوعیت خواهند بود که این اطمینان وجود داشته باشد که به حصول نتیجه مطلوب کمک می‌کنند؛از این رو با توجه به رصد شرایط و روند مذاکرات وین به نظر می رسد طرح امکان مذاکره مستقیم با آمریکا توسط وزیر محترم خارجه کشورمان در زمان مناسب و به هنگامی مطرح نشده است  چرا که هنوز نیز بحث مذاکره مستقیم موضوعیت خود را پیدا نکرده است.در حالی که ایالات متحده هدف خود را به صورت آشکار محدودسازی ایران اعلام می‌کند،طرح بحث مذاکره مستقیم می تواند  تصور سازش وضعف دربرابر خواسته‌های جاه‌طلبانه طرف مقابل را ایجاد ‌کند، آن هم در شرایط کنونی که به صورت نسبی زمان به ضرر ایالات متحده است.لذا طبیعتا طرح  نابه هنگام موضوع  مذاکره مستقیم  در حالی که چشم اندازی برای یک  نتیجه مطلوب متصور نیست صرفا می‌تواند به داخل و خارج ایالات متحده پیام اقتدار و پیروزی  بایدن را ارسال کند. در هر صورت با توجه به صحبت‌های وزیر خارجه  کشورمان  در باره پیشنهاد طرف آمریکایی برای گفت‌وگوهای مستقیم،اگر بنا بر مذاکره مستقیم با طرف آمریکایی  قرار گرفت،باید نکاتی مدنظر دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار بگیرد: یک: آن چه در وین درحال انجام است، در قالب «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان برجام درحال اجرایی‌شدن است.از این‌رو فقط کشور‌هایی که عضو برجام هستند، در آن می‌توانند با یکدیگر مذاکره کنند.بنابراین اگر قرار است  مذاکره مستقیمی نیز صورت گیرد نباید در قالب 5+1 بلکه باید دوجانبه باشد. حضور آمریکا در کشورهای عضو برجام به معنی بازگشت به برجام بدون تضمین عمل به آن است. دو:هیئت مذاکره کننده ایرانی باید مراقبت و دقت لازم را داشته باشد که درصورت انجام مذاکرات مستقیم، صرفا مسائل هسته ای در دستور کار مذاکرات قرار بگیرد. آمریکایی ها در پی آن هستند که بعد از بازگشت به برجام، زمینه برای مذاکرات جدید در باره متن های فرابرجام و موضوعات غیر هسته ای نظیر برنامه های موشکی و منطقه ای ایران فراهم شود.موضوعاتی که به تعبیر رهبرانقلاب  مسائل ناموسی انقلاب نامیده شده و مذاکره بردار نیست. سه: هیئت مذاکره کننده ایرانی  همواره بر اصلی اساسی تاکید داشته و درصورت مذاکره مستقیم نیز باید باز هم بر آن تاکید کند و آن انتفاع اقتصادی ایران به شیوه سنجش‌پذیر توسط مذاکره‌کنندگان و دریک کلام رفع تحریم هاست به طوری که در معیشت وسفره مردم موثر باشد،فقط تحقق چنین صورتی باید باعث شود که آمریکا به برجام بازگردد. چهار: قطعا مطرح شدن بحث مذاکره مستقیم و حتی توافق احتمالی  به معنی منتفی شدن یا به حاشیه رفتن  انتقام  خون سردار سلیمانی نیست  .چرا که «انتقام سخت»،ترامپ و بایدن نمی‌شناسد.از منظر هدف گذاری راهبردی، نقطه پایانی انتقام سخت، اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیاست .برای آمریکایی ها در دومین سالگرد حاج قاسم نیز دوباره یادآوری شد که انتقام سخت در ایران از یک پشتوانه ملی برخوردار است و آمریکایی ها به خوبی می دانند که وقتی ملتی تا این سطح خواهان انتقام است، اجرای عملیات انتقام از قاتلان حاج قاسم نیز پشتوانه اجرایی و سیاسی بزرگی پشت سر خود دارد ،بنابراین  موضوع مذاکره  احتمالی مستقیم با آمریکا  رفع تحریم هاست  وموضوع انتقام سخت ،مطالبه ای ملی است که مسیر خاص وجداگانه خود را دارد.