ژوبین صفاری آسیب‌های اقتصاد اقتضایی

موضوع دخالت یا عدم دخالت دولت‌ها در اقتصاد بحثی ریشه‌دار و تاریخی است که البته به دو نوع مکتب عمده اقتصادی و رایج در علم اقتصاد نیز منتهی می‌شود. فارغ از جدال تئوریک بر سر درستی یا نادرستی دخالت دولت‌ها در اقتصاد باید دید طی سال‌های گذشته چه مشی و روشی باعث شده تا کار اقتصاد به اینجا بکشد. شاید اگر از اقتصاددانان نهادگرا بپرسید بگویند سیاست‌های نئولیبرالی دولت‌ها باعث بروز این مشکلات شده و در مقابل اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد مشکلات را بر گردن دخالت‌های بیش از اندازه دولت‌ها و نهادهای حاکمیتی در اقتصاد بدانند. پاسخ اما به این سوال از آن جهت دشوار است که شاید هر دو طیف ماجرا درست می‌گویند، چرا که اقتصاد ایران طی این سال‌ها از هیچ رویه مشخصی پیروی نمی‌کرده و همواره سیاست‌های اقتضایی را در پیش گرفته است. به این معنا که برای بروز هر مشکل نسخه‌ای آنی پیچیده شده که این نسخه فاقد دیدگاه مشخصی از علم اقتصاد بوده است. نکته دیگر اینکه گاه مسئولان با تصور اینکه اقتصاد ایران را نمی‌توان با تئوری‎‌های علم اقتصاد پیش برد و تصمیمات سیاسی را بر آن مقدم دانستند به کل با مقوله معنایی علمی در اقتصاد مخالفت کردند. فارغ از اینکه حتی اقتصاد سیاسی نیز در علم اقتصاد دارای تعریف است و هر شیوه اقتصادی در سیاست تعریف جداگانه‌ای دارد اما این زمانی میسر می‌شود که تمام ارکان سیاست گذاری در خدمت پیشبرد اهداف اقتصادی باشند. از این رو نمی‌توان در اقتصاد طرفدار اقتصاد آزاد بود اما از آن سو با شفافیت مخالفت کرد چرا که این‌ها به موازات هم پیش می‌روند.
غرض از بیان این مقدمه آن بود حالا که اقتصاد منتظر گشایش‌های سیاسی در عرصه بین‌الملل است و البته این در جای خود بسیار مهم است، بد نیست یادآور شویم که اگر قرار باشد اقتصاد کشور بر روال سابق و بدون هیچ چارچوب علمی پیش رود حتی با وجود درآمدهای سرشار نفتی توسعه اقتصادی رخ نخواهد داد. تجربه سال‌های گذشته نشان داده که در دولت های نهم و دهم بیشترین درآمدهای نفتی نصیب کشور شد و در دولت یازدهم گشایش‌های بین‌المللی رخ داد اما هر دوی این اتفاقات منجر به نتیجه مطلوب نشد. آنچه مهم است باید اقتصاد را نه در حرف که در عمل به عنوان یک علم پذیرفته و با استفاده از تجربیات داخلی و جهانی ساختارهای غلط و بعضا فسادآور را اصلاح کرد. توافق دوباره با جهان همانطور به تنهایی معجزه نمی‌کند که درآمدهای سرشار نفتی نکرد و همین طور یارانه و وام به پشتوانه چاپ پول کاری نخواهد کرد.
شاید باید برای یک بار هم که شده باید تکلیفمان را هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی با شیوه یابی رفتاری و علمی مشخص کنیم که می‌خواهیم با چه روشی برای توسعه در کوتاه و بلند مدت عمل کنیم. چرا که همانطور که عالمان علم پزشکی به ما می‌گویند برای مبارزه با کرونا باید واکسن بزنیم عالمان علم اقتصاد هم برای اقتصاد بیمار با توجه به تجربه های عملی نسخه‌های شفابخش دارند. علم اقتصاد اتفاقا باید بتواند سیاست زدگی را مهار کند این درصورتی رخ می‌دهد که سیاستمداران نیز این را بخواهند.