همگام با پویش ملی «پرچم افتخار»

  نوائیان / حلاجیان –  امسال، همزمان با آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبرانقلاب، از آغاز پویشی با عنوان «پرچم افتخار، به نام شهید اقتدار» خبر داد. طبق گزارش این پایگاه، برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر ایام دهه فجر ۱۴۰۰، از مردم ایران، به‌خصوص کاربران شبکه‌های اجتماعی دعوت شده‌است که از نصب پرچم ایران بر سر در خانه‌ها، مدارس، مغازه‌ها و محل‌کار خود یا معابر عمومی، عکس بگیرند و آن را به یکی از شهدای کشورمان که پیشگامان اقتدار ایران هستند، تقدیم و با هشتگ «#پرچم_افتخار» و نام آن شهید عزیز، منتشر کنند. این پویش با الهام از یک مطالبه قدیمی رهبر انقلاب شکل گرفته‌است. ایشان در ایام دهه فجر سال 1359، یعنی 41 سال قبل، طی یک سخنرانی گفته‌اند: «در دهه‌ فجر بر سَر در هر خانه‌اى پرچم بزنید، پرچم جمهورى اسلامى را در سطح شهرها و روستاها به اهتزاز دربیاورید. نشان بدهید که ملّت این خاطره را گرامى مى‌دارد.» این پویش، چه از منظر تاریخی و چه از منظر فرهنگی، مزایا و تأثیرات بسیار مثبتی دارد. استفاده از پرچم که نماد ملی ماست و برافراشتن آن به نام یک شهید، درواقع مرور و پاسداشت امر مقدسی است که شهدای ما، برای حراست از آن، جان گرانمایه خود را تقدیم کردند. خوب است بدانید که در تاریخ معاصر ایران، نظیر این اقدام، در برخی برهه‌ها مانند انقلاب مشروطیت و نهضت ملی‌شدن صنعت نفت صورت گرفت، اما هیچ‌گاه به صورت یک پویش عمومی درنیامد.   برای بهتر شناختن ابعاد و تأثیرات این پویش، با دکتر حسن بنیانیان، عضو ستاد اجرایی نقشه مهندسی کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت‌وگو کردیم که در پی می‌آید.   معمولاً وقتی درباره علاقه به میهن صحبت می‌شود، از آن به عنوان امری طبیعی و ذاتی یاد می‌کنند. با توجه به این مسئله، به‌راه افتادن پویشی که تقویت‌کننده این امر است، چه ضرورتی دارد؟ برای نسلی که شاهد سال‌های پیش از انقلاب و رویدادهای منجر به پیروزی انقلاب و استقرار حاکمیت دینی بود، درک این مسئله که تفکر انقلابی و اسلامی در ظرفی به نام ایران معنا پیدا می‌کند، سخت و دشوار نبوده و نیست. همان‌طور که اشاره کردید، عشق و علاقه به میهن در ذات و ذهن مردم ما وجود دارد و شاید به دلیل همین ذاتی‌بودن است که گاه آن را نادیده می‌گیریم و توجهی درخور به تقویت هویت اسلامی ایرانی که ثمره پیروزی انقلاب شکوهمند ماست، نمی‌کنیم. متأسفانه این کم‌توجهی در نهاد و نظام آموزشی کشور، از آموزش و پرورش بگیرید تا دانشگاه‌ها و حتی فعالیت‌های فرهنگی که توسط سازمان‌های ذی‌ربط طراحی و اجرا می‌شود، وجود دارد. گمان برخی این است که این عشق به میهن و هویت اسلامی، به دلیل ذاتی و طبیعی بودن، به نسل بعد منتقل می‌شود و ضرورتی ندارد که در مسیر تقویت این امر، گام مؤثری برداریم. غافل از این‌که شرایط دوران ما، با وضعیت آن روزها متفاوت است. نسل جدید ما، به‌شدت تحت تأثیر فرایندی به نام جهانی‌شدن قرار گرفته‌ و این وضعیت با مسئله‌ای به نام غربگرایی و غربزدگی که سابقه‌ای 400 ساله در ایران دارد، پیوند خورده‌است و این مسئله، باعث تضعیف جایگاه طبیعی و ذاتی میل به وطن و ایرانیت در نسل جدید می‌شود. ما باید تلاشمان را برای جلوگیری از این موضوع متمرکز کنیم و از ابزارهای مختلف برای بازسازی هویت ایرانی اسلامی در ذهن فرزندانمان بهره ببریم.   پیوند دادن موضوع برافراشتن پرچم با یاد شهیدان چقدر می‌تواند به مسئله‌ای که اشاره کردید، کمک کند؟ این اتفاق که یکی از عزیزترین فرزندان این سرزمین، توسط دشمن به شهادت رسیده و استکبار جهانی هم، مسئولیت آن را پذیرفته‌، هرچند یک اتفاق تلخ است، اما می‌توان از آن فرصتی طلایی برای تقویت مفهوم تمدن ایرانی اسلامی در ذهن جوانان ساخت و با یک رزمایش فرهنگی بزرگ، موضوع عشق به میهن را با قوت در ذهن آن‌ها نهادینه کرد. هرچند، همان‌طور که اشاره کردم، هر انسانی به طور فطری وطن‌دوست است، اما این ذهنیت ذاتی، باید با عوامل بیرونی تقویت شود تا مبادا غبار فراموشی و بی‌تفاوتی روی آن را بپوشاند. به اعتقاد من، ایده پویش «پرچم افتخار»، با چنین پشتوانه فکری به‌راه افتاده‌ و رویکردی درست و بجاست.   این پویش چگونه می‌تواند جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و نقطه اثرگذار آن کجاست؟ ببینید، اگر بخواهیم با یک مثال دراین‌باره صحبت کنیم، باید بگوییم که انجام فعالیت‌های فرهنگی مثل این است که شما پنجره اتاقی را به دلیل آلودگی هوای داخل آن باز می‌کنید تا هوای تازه به داخل اتاق بوزد. هوای تازه، همان کار فرهنگی است. وقتی هوای تازه وارد اتاق می‌شود، دقیقاً نمی‌توان گفت که چه اتفاقی درحال رقم‌خوردن است، ولی احساس می‌کنیم که همه سرزنده شده‌اند و نشاط به وجودشان راه پیدا کرده است. در این پویش هم، می‌شود چنین فضایی را تصور کرد. عشق به میهن، آثار مختلفی در پی دارد که آمادگی برای فداکاری در راه آن، یکی از این آثار است. دشمن تلاش می‌کند که نابسامانی‌ها یا کاستی‌هایی را که خودش به ما تحمیل کرده‌است، اسباب ناامیدی ما کند و بر حرکت رو به تعالی نخبگان و جوانان جامعه ما تأثیر بگذارد. بنابراین، ما نیاز به ایده‌ای داریم که بتواند در برابر چنین موجی، سدی مقاوم به‌وجود بیاورد و از ناامیدی‌ها بکاهد. این‌که ما در پویش «پرچم افتخار» شرکت کنیم و تصویر شهیدی را در کنار پرچم ایران بگذاریم، می‌تواند احیاکننده همان امیدی باشد که به آن نیازمندیم.   به خطرات روند جهانی‌شدن و نقش این پویش در کاستن از این خطرات اشاره کردید؛ لطفا بیشتر دراین‌باره توضیح دهید. یکی از پیامدهای طبیعی جهانی‌شدن، بی‌رنگ شدن هویت ملت‌هاست. اگر قرار باشد ما به عنوان ملتی مستقل، هویت ایرانی اسلامی خودمان را حفظ کنیم و درضمن، بخواهیم نشان بدهیم که پیوند میان اسلامیت و ایرانیت ما ناگسستنی‌ است و درواقع، ایرانی بودن، بدون اسلام و تأثیر آن، جلوه واقعی ندارد،باید نمونه‌های عینی و عملی برجسته‌ای را که بازگوکننده این هویت هستند، برجسته کنیم و چه نمونه‌ای بهتر و والاتر از شهدایی که با خون خودشان، استقلال و دوام این هویت را بیمه کردند؛ از یک طرف عاشق ایران بودند و از طرف دیگر، مزیّن به کسوت و جایگاه مسلمانی. این هویت سترگ، نگاهش یک نگاه جهانی و مبتنی بر دفاع از مظلوم است؛ حالا در هر نقطه از عالم که می‌خواهد باشد. پیوند دیرینه و ناگسستنی اسلام و ایران، هویتی مستقل و صاحب کارایی به ما داده‌است که در پرتو آن، نخبگان ما می‌توانند علاوه بر داشتن مِهر میهن، در خدمت بشریت هم باشند و این پویش، می‌تواند در   تقویت این مسیر، نقش مهمی ایفا کند.