غیرت قیام‌کرد

دکتر عبدالحسین خسروپناه*: حضرت امام خمینی(ره) یک تحول بنیادینی در عرصه بینش، منش و کنش در جهان ایجاد کرد که می‌توان منشأ آن را غیرت دینی امام نسبت به فرهنگ و ارزش‌های اسلامی دانست. کار امام، کار بزرگی بود و نباید سطحی‌نگرانه این انقلاب اسلامی را دید؛ انقلابی که کل دنیا علیه آن ایستاد که نشود اما با رهبری امام خمینی(ره) و همراهی مردم تحقق پیدا کرد. در واقع نظریه امت و امامت در انقلاب اسلامی در ایران تجلی یافت. تمام ابرقدرت‌ها تلاش کردند انقلاب اسلامی ایران که تحقق پیدا کرده، شکست بخورد اما با تجلی غیرت دینی مردم در بزنگاه‌های تاریخی، توطئه‌های بسیاری خنثی شد. جنگ تحمیلی ۸ ساله یا به تعبیری جنگ جهانی سوم را علیه انقلاب راه انداختند اما موفق نشدند و تاکنون که 43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌‌گذرد، می‌بینیم حمله‌ها، تحریم‌ها، نزاع‌ها، دعواها، اختلافات داخلی، شیطنت منافقین و... همگی به لطف الهی و برکت خون شهدا به سبب جوشش غیرت و حساسیت دینی مردم ناکام مانده است.  یکی از ویژگی‌هایی که حضرت امام(ره) به فرمایش رهبر معظم انقلاب دارا بود، غیرت دینی و انقلابی بود. امام(ره) نسبت به ارزش‌های انقلاب اسلامی ایران مثل اسلامیت، جمهوریت، عدالت، مبارزه با فساد و انحطاط، مبارزه با استبداد و استکبار، استقلال و توسعه عقلانی و معنوی ایران و بلکه جهان اسلام غیرت جدی داشت. البته باید در نظر داشت این ارزش‌ها همگی منبعث از اسلام ناب و مولود تفکر اسلام انقلابی است. امام(ره) نیز در سخنانش هیچ‌گاه ارزش‌‌های انقلاب را بدون استناد به اسلام و ارزش اسلامی بیان نمی‌کرد. امام(ره) وقتی از ارزش‌های انقلاب سخن می‌گفت، ارزش‌های انقلاب مستخرج از ارزش‌های اسلام بود. بنابراین اگر کسی بخواهد بگوید من از ارزش‌های اسلام دفاع می‌کنم ولی با ارزش‌های انقلاب کار ندارم، معلوم است که این شخص یا ارزش‌های اسلام را نفهمیده یا منافقانه سخن می‌گوید. وقتی می‌گوییم امام(ره) غیرت انقلابی داشت، یعنی غیرت دینی داشت و در درون غیرت دینی، غیرت انقلابی، ملی و انسانی نهفته است. منظور از غیرت دقیقا همین است: «حمیت و تلاش فوق‌العاده برای نگهداری و حفظ ارزش‌های اسلامی». حمیت یعنی تلاش در نگهداری آنچه ضروری است. حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی ضرورت دارد و اگر ارزش‌های انقلاب اسلامی آسیب ببیند و انقلاب اسلامی به انحراف کشیده شود، ارزش‌های اسلام هم متزلزل خواهد شد. سیره پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) هم همین بوده است. نبی گرامی اسلام نسبت به ارزش‌های اسلامی و ارزش‌های انقلاب نبوی، غیرت داشت. امیرالمومنین علی(ع) که تسلیم هیچ جریان انحرافی مثل اصحاب ناکثین و مارقین و قاسطین نشد، به خاطر همان غیرت انقلاب علوی بود. حضرت علی(ع) بعد از 25 سال انحرافاتی که توسط خلفا ایجاد شد، یک انقلاب علوی کرد و نسبت به آن انقلاب علوی هم غیرت انقلابی داشت.  حضرت امام(ره) به تبع نبی گرامی اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) در واقع درد دین داشت. وقتی کاپیتولاسیون را تصویب کردند، امام خمینی(ره) اعتراضات فراوانی کرد و فرمود این قانونی که استقلال کشور را آسیب می‌زند باید تعطیل شود اما دستگاه حاکمه گوش نداد و امام شروع کرد به نامه‌نگاری به علما و روحانیون برجسته تا پیرامون این مساله تبیین و روشنگری کند. جهاد تبیینی که حضرت آقا در چند ماه اخیر بر آن تاکید می‌کند، همین کاری بود که امام در قضیه کاپیتولاسیون انجام داد. امام چند روز درس خود را تعطیل و با نامه‌نگاری به علما و شخصیت‌های متعدد تلاش در ارشاد و هدایت جامعه کرد. جهاد تبیین و روشنگری اصلا یکی از مصادیق همین غیرت دینی و انقلابی است.   امام(ره) از آغاز انقلاب یعنی از سال 1342 نسبت به این ارزش‌ها غیرت و حمیت داشت تا وقتی که از دنیا رفت.  نکته مهم و قابل توجه برای امروز ما این است که حضرت امام(ره) غیرت دینی را تنها در تبیین کلی ارزش‌های انقلاب اسلامی یعنی جمهوریت، اسلامیت، عدالت و مبارزه با انحطاط و استبداد و استعمار نمی‌دید، بلکه مصادیق آنها را هم ذکر می‌کرد و ورود‌‌های مصداقی متعددی داشت. برای مثال در مصادیق مختلف در حوزه عدالت در کشاورزی و اشتغال، مردم‌سالاری، استکبارستیزی یا استبدادستیزی یا جنگ تحمیلی و... ورودهای متعددی داشت. به عبارتی هم غیرت دینی نسبت به تبیین این مفاهیم داشت و هم غیرت دینی ورود در مصادیق آنها. امام خمینی را می‌توان قهرمان و اسوه‌ای حسنه در زمینه غیرت دینی دانست که این غیرت، دین را در مردم نیز زنده و پویا نگه می‌داشت. * استاد حوزه و دانشگاه *** جوشش غیرت دینی مبدأ انقلاب اسلامی امام خمینی: 15 خرداد مبدأ جنبش بود برخی محققان تاریخ انقلاب اسلامی معتقدند مبدا اصلی حرکت انقلابی مردم ایران از قیام 15 خرداد سال 42 رقم خورد؛ قیامی که مستقیما منبعث از غیرت دینی بود و توانست هیبت پوشالی رژیم شاهنشاهی را از بین ببرد و راه را برای اقدامات انقلابی آتی بگشاید. خون‌های پاکی که در آن روز بر زمین ریخت هر کدام بذری شد که رویش‌های بعدی آن، رژیم سلطنتی پهلوی را از ریشه کند. اساسا این سنت الهی است که هر دستگاه سیاسی که برای حفظ قدرت خود دست به کشتن انسان‌های بیگناه و مستضعف بزند، دیر یا زود باید منتظر فروپاشی و سقوط خود باشد.  قیام ۱۵ خرداد ۴۲ گویای این واقعیت بود که اگر ملتی مورد تجاوز و زورگویی‏‌های عده‏ای قدرت‌طلب دیکتاتورمآب قرار گیرد، تنها اراده آن ملت است که می‏تواند در مقابله با ظلم‌ها و ستم‌ها ایستادگی کند و سرنوشت خود را رقم بزند و ۱۵ خرداد، روز ورق خوردن سرنوشت مبارکی بود که اگر چه به خون‏ جوانان پاک این سرزمین آغشته شد اما مبدأ تحولی بزرگ در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی جامعه بود. درسی بزرگ در این قیام نهفته است و آن این است که دین خدا و حکم خدا نه فراموش‌شدنی است و نه خاموش‌شدنی، اگر چه دژخیمان رژیم ستمشاهی با یورش به خانه گلین و بی‌آلایش امام(س)، ایشان را دستگیر کردند تا فریاد حق‌‏طلبی و مخالفت او با رژیم ستمشاهی را خاموش کنند اما چون هدف او الهی بود و راه او حقیقی، مردم با غیرت دینی خود، به نشانه اعتراض، به کوچه و خیابان‌ها ریختند و آزادی رهبرشان را خواستار شدند. مرور بیانات امام خمینی در وصف 15 خرداد نشان‌دهنده جایگاه و اهمیت این قیام در پیروزی انقلاب اسلامی است. مرور این بیانات بخوبی گواه این است که چگونه جوشش غیرت دینی می‌تواند تومار یک نظام سیاسی را در هم بپیچد و نظام دیگری را برای برپایی قسط و عدل بنا کند.    * مبدأ جنبش ۱۵ خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود. از همان وقت و جلوتر از آن وقت، روحانیون قیام کردند و به دست روحانیون نهضت شروع شد؛ از قم شروع شد و ۱۵ خرداد یک انعکاسی بود از همان قیام. روحانیت را گرفتند، قریب تمام علمای تهران را گرفتند و حبس کردند. (صحیفه امام، ج‏۱۲، ص ۳۹۷)   * دستاورد نهضت قیام ۱۵ خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانه‌ها و افسون‌ها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز سد عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست کرد. خون سلحشوران کوخ‌‏نشین، کاخ‌های ستم را در هم کوبید. ملت عظیم‌الشأن ایران با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را برای نسل‌های آینده گشود و ناشدنی‌ها را شدنی کرد. (صحیفه امام، ج‏۱۹، ص ۲۶۷)   * فصل خونین مبارزه اولین و مهم‌ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای ۱۵ خرداد رقم خورد. در ۱۵ خرداد ۴۲ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود، مقابله را آسان‏ می‏کرد، بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی گلوله حیله و مقدس‌‌مآبی و تحجر بود؛ گلوله زخم‌زبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را می‌‏سوخت و می‌‏درید. (صحیفه امام، ج‏۲۱، ص ۲۸۰)   * عزای عمومی من روز ۱۵ خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‏کنم و برای بزرگداشت شهدای خویش در این روز بزرگ در مدرسه فیضیه به سوگ می‏نشینم (صحیفه امام، ج‏۸، ص ۵۱)‏. *** امام(ره) تجسم غیرت دینی رهبر حکیم انقلاب در دیدار تصویری مردم قم به مناسبت قیام 19 دی بحث کلیدی «غیرت دینی» را مطرح کردند و آن را یکی از اصلی‌ترین عوامل قیام مردم ایران علیه حکومت ستمشاهی پهلوی دانستند: «نقش غیرت دینی مردم را در این قضیه نباید نادیده گرفت. علت اینکه من روی این تکیه می‌کنم، این است که انسان می‌بیند تبلیغ می‌شود و در واقع تلاش فرهنگی وسیعی انجام می‌گیرد برای اینکه چیزهایی که ناشی از غیرت دینی است، به بی‌منطقی و خشونت‌های بی‌منطق متهم کنند. من می‌خواهم عرض بکنم که نه! قضیه این جور نیست». ایشان سپس با مرور حوادث و رخدادهایی که غیرت دینی ملت ایران باعث چرخش حرکت تاریخ به نفع مردم و اسلام شد، توصیه موکدی مبنی بر حفظ این غیرت و حساسیت دینی به مردم ایران کردند: «عزیزان من! کسانی که این سخن را از این بنده‌ حقیر می‌شنوید! غیرت دینی را حفظ کنید؛ غیرت دینی را حفظ کنید. عامل نجات کشور در بزنگاه‌های مختلف، غیرت دینی ملت ایران بوده. غیرت دینی است که تهدیدها را به فرصت تبدیل می‌کند. یک نمونه‌اش جنگ تحمیلی و دفاع 8 ‌ساله که یک تهدید بزرگ بود [اما] غیرت دینی مردم، غیرت دینی جوان‌ها، غیرت دینی پدران و مادران و همسران موجب شد جوان‌های ما بروند به جبهه و در این جنگ در واقع بین‌المللی، ‌که آمریکای آن روز، شوروی آن روز، ناتوی آن روز، ارتجاع منطقه در آن روز، همه با هم همدست شده بودند که ایران را شکست بدهند و امام را به زانو در بیاورند و نهضت را نابود کنند، همه‌ اینها را شکست داد و توانست پیروز شود. منشأ این، غیرت دینی بود». ایشان در همین سخنرانی متعلقات غیرت دینی را نیز روشن و تبیین کردند و نسبت به حفظ حساسیت مردم و مسؤولان در قبال این متعلقات غیرت دینی یعنی ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب که منبعث از اسلام ناب است، هشدار دادند: «توجه کنید که یکی از کارهایی که امروز بشدت در برنامه‌ریزی‌های دشمنان انقلاب و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مطرح است، عبارت است از حساسیت‌زدایی نسبت به اصول و بینات و مبانی انقلاب. مردم حساسند دیگر؛ مردم نسبت به مسائل اساسی انقلاب حساسند؛ کسی به این مبانی تعرض کند، مردم موضع می‌گیرند. می‌خواهند این حساسیت را بتدریج کم کنند؛ این هم باز از راه همین تبلیغات وسیعی است که این روزها در فضای مجازی، در رسانه‌های جمعی بیگانه به انواع مختلف انجام می‌گیرد. گاهی حرف بعضی افراد گوناگون را، آدم‌هایی را که خیلی ارزشی هم ندارند - نه حرف‌شان، نه فکرشان- برجسته می‌کنند و بزرگ می‌کنند. افراد کم‌مایه و پرمدعایی هستند که همین مبانی انقلاب را، اصول انقلاب را، زیر سؤال می‌برند. اصول انقلاب در درجه‌ اول، مثل حاکمیت دین. اصلا جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، برای حاکمیت دین خدا تشکیل شد؛ اصلا برای این است که جامعه با شکل و هندسه‌ دینی زندگی کند و تنظیم شود. حکومت با هندسه‌ دینی تنظیم شود و حرکت کند و پیش برود و اقدام کند؛ این جزو بینات انقلاب بود. مردم جان دادند، خون خودشان را تقدیم کردند، نثار کردند برای اینکه این اتفاق بیفتد؛ این جزو اصول انقلاب است؛ این را تضعیف می‌کنند. یا مثلا عدم تسلیم در برابر دشمن مستکبر؛ این جزو اصول انقلاب است. تسلیم نباید شد؛ زورگویی دشمن را نباید تحمل کرد؛ اینکه ما با دشمن من‌باب ‌مثال یک وقتی مذاکره کنیم، صحبت کنیم، تعامل کنیم، این یک حرف دیگر است. انقلاب به ما می‌گوید در مقابل زورگویی و حرف زور دشمن، نباید تسلیم شد؛ تا حالا هم به توفیق الهی تسلیم نشده‌ایم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ این جزو اصول است. این را تضعیف می‌کنند، [می‌گویند] مثلا «آقا چرا، چه مانعی دارد، چه اشکالی دارد؟» یعنی کمرنگ کردن یک چنین اصول برجسته‌ای. یا استقلال کشور، یا مبارزه‌ با فساد، مبارزه‌ با بی‌عدالتی و امثال اینها؛ اینها اصول انقلاب است».  اما به جرات می‌توان گفت قهرمان و اسوه مسلم حساسیت و غیرت نسبت به ارزش‌های اسلامی و دینی معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) است. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای که خود شاگرد برجسته مکتب امام خمینی هستند، قله غیرت دینی را حساسیت حضرت امام نسبت به ارزش‌ها و فرهنگ اسلامی دانستند: «غیرت دینی اساسا ناشی از بصیرت است، که بصیرت یک شعبه‌ای از عقلانیت است و نشان‌دهنده‌ عمق دینداری است و در اغلب موارد این غیرت دینی وقتی شما نگاه می‌کنید، می‌بینید که با عقلانیت همراه است. شخصیت‌هایی که بیشترین غیرت دینی را دارند، اینها غالبا دارای عقلانیت بالا هستند؛ نمونه‌اش شخص امام بزرگوار؛ اوج غیرت دینی بود، واقعا هیچ‌‌کس را ما ندیدیم و نشناختیم که از لحاظ غیرت نسبت به دین و فرهنگ دینی و زندگی دینی و سبک زندگی دینی و احکام دینی مثل امام بزرگوار باشد؛ در عین حال در اوج عقلانیت بود؛ خردمند، عاقل و دانشمند». *** جلوه‌های غیرت دینی در سیره حضرت امام(ره) سراسر زندگی حضرت امام، جلوه‌گاه بروز و ظهور غیرت دینی است. لازم است قبل از ورود به بحث اصلی، به تفاوت غیرت دینی و تعصب مذموم بپردازیم. حساسیت دینی هم از این مقوله است و نشأت‌گرفته از ایمان به دین. به هر مقدار که ایمان به دین در افراد بیشتر و عمیق‌تر باشد، حساسیت و غیرت دینی آنان نیز بیشتر خواهد بود. اما داوری ارزش نسبت به این موضوع بستگی به حقانیت آن مکتب و ارزش‌هایی دارد که انسان برای آنها تعصب و غیرت می‌ورزد، لذا در فرهنگ اسلامی هیچ‌گاه به تعصب و غیرتمندی به طور مطلق ارزش داده نشده، بلکه در مواردی نکوهش و در مواردی دیگر ستایش به عمل آمده است. امام خمینی در کتاب چهل حدیث می‌فرماید: «عصبیت یکی از اخلاق باطنه نفسانیه است که آثار آن مدافعه کردن و حمایت نمودن از خویشاوندان و مطلق متعلقان است؛ چه تعلق دینی و مسکلی باشد یا تعلق وطنی آب و خاکی ...اما اظهار حق و ترویج حقیقت و اثبات مطالب حقه ... یا عصبیت نیست یا عصبیت مذمومه نیست. میزان در امتیاز اغراض و مقاصد و قدم نفس و شیطان و حق و رحمان است. بنابراین آن غیرت و حساسیتی در فرهنگ اسلام مورد ارزش است که در جهت حفظ و حراست از ارزش‌های اسلامی و انسانی قرار گیرد. این همان چیزی است که از آن به غیرت یا حساسیت دینی و گاه تعصب در دین یاد می‌شود». سراسر زندگی امام خمینی جلوه گاه حساسیت‌های دینی است. غیرت دینی آن بزرگوار در میان همه خصال از برجستگی خاصی برخوردار بود. آنجا که امری از امور دین به خطر می‌افتاد یا دورنمای بدعتی را احساس می‌کرد، به خروش می‌آمد و برای جلوگیری از آن قد بر‌می‌افراشت. سخن می‌گفت، می‌نوشت، فریاد می‌کشید و مسلمانان را به یاری می‌طلبید. این حساسیت برخاسته از عمق آگاهی و عشق به دین و ارزش‌های دینی او بود. ایشان با اینکه نسبت به دشمنان شخصی گذشت داشت و از اشتباهات دوستان چشم‌پوشی می‌‌کرد، افتراها و اهانت‌های بدخواهان را به چیزی نمی‌گرفت و با کسانی که از روی ناآگاهی کافرش خواندند، مدارا می‌کرد ولی در برابر حفظ دین و ارزش‌های آن حساسیت فوق‌العاده داشت. قلبش در غم از کف رفتن عالمان دینی می‌شکست و از غربت اسلام و بی‌سرپرستی مسلمین مداوم در تشویش بود. بر سر مسائل مکتبی اهل معامله نبود. زندگی آن بزرگوار سرشار از نمونه‌‌هایی است که بیانگر غیرت دینی آن حضرت است که به ذکر نمونه‌هایی از آن می‌پردازیم. 1- دفاع از کیان اسلام نگاهی گذرا به سخنان و آثار امام از آغاز تا انجام ما را از استدلال بی‌‌نیاز می‌کند. در روزگاران غربت اسلام که قلم به دستان مزدور هجوم همه‌جانبه را در راستای انهدام اسلام آغاز کرده بودند، امام در مقابل آنان به تنهایی قدعلم کرد و با کنار گذاشتن درس و تحقیق به دفاع برخاست. با نوشتن کتاب کشف‌الاسرار رخنه‌هایی را که سرآغاز هجوم به شریعت بود، سد کرد. با این کار به سایر مدافعان اسلام شجاعت بخشید. در صحنه دیگر رژیم دست‌نشانده پهلوی بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی به پندار خود زمینه را آماده یافت و خودش را برای مبارزه با اسلام و کنار گذاشتن احکام آن آماده می‌کرد. در اولین گام در مهرماه 1341 لایحه‌ای به تصویب هیات وزیران رساند. در آن لایحه قید اسلام و سوگند به قرآن ملغی شده بود. این کار که می‌رفت سرآغازی برای مبارزه علنی با اسلام محسوب شود، موجب جریحه‌دار شدن قلوب عموم مردم و جامعه روحانیت شد. ترس و وحشت حاکم نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرد و بسیاری را از مخالفت باز داشت ولی غیرت دینی و حساسیت امام راحل در برابر منکر، ایشان را واداشت مخالفت خود را با این لایحه شوم اعلام دارد. این فریاد برخاسته از حساسیت مقدس دینی به دیگران نیز جرات بخشید. آن فرزانه و یاران باوفا تا عقب‌نشینی رژیم از این قانون ضدالهی غیرتمندانه پای فشردند. رایحه‌ای از آن حساسیت و غیرت مقدس در تلگراف امام به نخست‌وزیر وقت به مشام می‌رسد: «در تعطیل طولانی مجلس دیده می‌شود که دولت اقداماتی را در نظر دارد که مخالف شرع مقدس و مباین صریح قانون اساسی است... الغاء شرط اسلام از انتخاب‌کننده و انتخاب‌شونده و تبدیل قسم به قرآن مجید به کتب آسمانی، تخلف از قانون مذکور است و خطرهای بزرگی را برای اسلام واستقلال مملکت دارد...». 2- حساسیت نسبت به عزت و شوکت مسلمانان از موضوعات دیگری که امام همواره نسبت به آن حساس بود، تجاوز به حیثیت اسلامی و خدشه‌دار شدن عزت مسلمانان بود. قلب شریف ایشان همواره در پی عزت مسلمانان می‌تپید. ایشان همواره با بیان عظمت گذشته مسلمین و ذلت کنونی، آنان را به بازگشت به قرن و به کف آوردن عظمت دیرینه فرا می‌‌خواند. از اینکه می‌دید کفار و طواغیت در عزتند و با مسلمانان و حاکمان کشورهای اسلامی همچون بردگان رفتار می‌شود، رنج می‌برد و به خروش می‌آمد: «شاه بله قربانگو بود. و من این را مکرر گفته‌ام و از بس متاثرم باز هم پیش شما عرض می‌کنم که من وقتی عکس شاه را پهلوی جانسون دیدم که جانسون عینکش را برداشته و از این طرف دارد چشمایش آنطور نگاه می‌کند و به او نگاه نمی‌کند و او آن‌طرف میز او سر جای خودش ایستاده بود... مثل یک بچه مکتبی که ایستاده پیش معلمش... من همچو متأثر شدم که ما در چه حالی هستیم که این اول شخصی مملکت ما به اصطلاح هست». نمونه دیگر قضیه ذلت‌بار کاپیتولاسیون است. رژیم شاه در سال 43 پس از اعمال خشونت‌های فراوان چنین پنداشت که صداها در گلو بریده شده و دیگر کسی را یارای اعتراض به برنامه‌هایش نخواهد بود. در نتیجه به این اندیشه افتاد که امتیازات بیشتری را به آمریکاییان بدهد. در این راستا در مجلس طرح کاپیتولاسیون مطرح شد؛ بدین قرار: تمام مستشاران نظامی آمریکا با کارمندان فنی  و اداری با همه وابستگان آنان در ایران مصونیت دارند و مقامات قضایی ایران حق رسیدگی به جرائم آنان را نخواهند داشت. این امتیاز ذلت‌بار و سلطه‌آفرین خشم امام را برانگیخت. امام با خطابه‌ای مهیج و کوبنده مردم را به قیام و مخالفت با این قانون ذلت‌بار فراخواند: انالله و انا الیه راجعون. من تاثرات قلبی خودم را نمی‌توانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده‌ام، خوابم کم شده، ناراحت هستم. قلبم در فشار است. با تاثرات قلبی روزشماری می‌کنم که چه وقت مرگ من پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردند... ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند. قانونی در مجلس بردند... که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده‌های‌شان با کارمندان فنی‌شان با کارمندان ادارات‌شان با خدمه‌شان... هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. اگر یک خادم آمریکایی... مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد...». این خطابه تاریخی و کوبنده بخوبی بیانگر غیرت دینی آن بزرگوار است که همانند جدش مردن را بر چنین زندگی ذلت‌باری ترجیح می‌دهد. 3- همدردی با محرومان و مستضعفان امام با آنکه شجاع و باصلابت بود، قلبی رئوف داشت. از رنج و محنت محرومان در غم بود. با مستمندان همدردی می‌کرد و در زمان تمکن و قدرت به دستگیری آنان می‌شتافت. در تمام یا اکثر سخنرانی‌های امام مسائل مستضعفان مطرح بود. این حمایت‌ها نه از موضعی مقطعی یا دستاویزی برای رسیدن به قدرت یا حفظ آن، که از غیرت و حساسیت دینی آن بزرگوار سرچشمه می‌گرفت و از چشمه «رحماء بینهم» سیراب می‌شد. ایشان به عنوان یک مسلمان غیرتمند، محرومیت و بیچارگی مسلمانان را نمی‌توانست تحمل کند. «خدا می‌داند که من گاهی وقت‌ها که به فکر می‌افتم که... زمستان آتیه چه خواهد شد، خب! ناراحت هستم. ما ناراحت هستیم... اینها... آیا نان دارند؟ ندارند؟ امسال هم که وضع خواربار خوب نیست... چه خواهد شد؟ این زمستان سیاه به این ملت فقیر و بدبخت».