فراحاشيه سفر 60 نفره به مسكو

ممكن است در مورد حاشيه‌هاي سفر آقاي رييسي به مسكو اغراق‌ها يا بي‌انصافي‌هايي از سوي منتقدان صورت گرفته باشد. از سوي مدافعان دولت نيز دفاعيات بلاوجه فراواني مطرح شده. اما آنچه مسلم است بسياري از ايرانيان، خدشه‌دار شدن غرور ملي را به عنوان يك حس مشترك با خودشان دارند. اين حاشيه‌هاي پررنگ‌تر از متن ان‌شاءالله در سفرهاي آتي رييس‌جمهور تكرار نخواهد شد و فشار افكار عمومي در مدت اخير موجب مي‌شود پروتكل‌ها، از قبل مو به مو كنترل و شأن رييس‌جمهور و ملت ايران رعايت شود.  اما گردوخاكي كه در فضاي مجازي و رسانه‌هاي رسمي ايجاد شد، موجب گرديد متن سفر و اهداف و دستاوردهاي آن كاملا تحت‌الشعاع قرار گيرد و نكته قابل ‌اعتنايي از آن به بيرون درز نكند.  آيا روشن است هدف سفر هيات شصت‌نفره به مسكو چه بود؟ كدام قراردادي مكتوب شد و بين كدام وزراي ايراني ـ روسي به امضا رسيد؟ چه آينده‌اي (نه به ‌صورت حرف‌هاي كلي بلكه با جزييات) ترسيم شد؟ آيا در زمينه سكوت روسيه در برابر حملات رژيم صهيونيستي به مواضع ايران در سوريه تذكري داده شد؟ آيا درباره مذاكرات وين، قول همكاري از مسكو براي فشار به امريكا به منظور رفع تحريم‌ها گرفته شد؟ آيا در مورد خريد موشك مذاكره‌اي صورت گرفت؟ آيا قراري گذاشته شد تا هيات‌هاي دو طرف، مذاكرات سران را در جزييات پيگيري كنند؟ آيا توافقي براي تداوم و گسترش روابط صورت گرفت؟  به ‌نظر مي‌آيد دولت آقاي رييسي در زمينه همكاري با روسيه كوتاهي مي‌كند، زيرا ظريف در طول هشت سال تصدي وزارت خارجه دست‌كم سي ديدار با مقامات روسيه داشته و وزير خارجه دولت سيزدهم در اين زمينه بسيار كم‌كار است. اين در حالي است كه دولت قبل متهم به غرب‌گرايي مي‌شد و دولت كنوني، اهل تعامل با شرق معرفي مي‌شود! شايد اگر دولت، وزارت خارجه و وزيراني كه آقاي رييسي را در سفر به مسكو همراهي كرده‌اند رهاوردهاي سفر را بيان كنند، حاشيه‌ها به كنار بروند و برق شادي در چشم اقتصاد كشور تلألو كند.