اخبار ویژه

    ائتلاف چین و روسیه و ایران خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکا «ائتلاف بزرگ چین، روسیه و ایران، خطرناک‌ترین سناریو برای آمریکاست.» روزنامه آفتاب یزد با انتشار ارزیابی فوق نوشت: نورپردازی پرچم چین بر روی برج آزادی تهران به مناسبت «سال نو چینی» با بازتاب‌های خبری متفاوت، با تردید و نوعاً منفی به‌خصوص از سوی رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور مواجه شد. این در حالی است که همین اقدام بر روی برج خلیفه نه‌تنها چنین بازتابی نداشت بلکه حتی پوشش خبری مثبت هم داده شد. پیش‌تر، همین رویکرد در بازتاب تشریفات میزبانی جناب رئیسی توسط پوتین قابل‌مشاهده است.  هماوردی ایران و آمریکا یک هماوردی راهبردی است و یک دعوای سیاسی و تاکتیکی نیست که با رفتن این دولت یا آمدن آن فرد در آمریکا حل‌وفصل فوری و ریشه‌ای شود. آمریکا در تمامی سال‌های گذشته به‌ویژه پس از فروپاشی شوروی کمونیستی و بلوک شرق از جایگاه کدخدای دهکده جهانی خواسته است که به ملت ایران این ادعا و آدرس غلط را تحمیل کند که با آمریکا همه‌چیز برای ایران دست‌یافتنی است و بدون آمریکا همه‌چیز برای ایران از دست می‌رود. ایران در این هماوردی چند استراتژی را همزمان دنبال کرده است: اول) افزایش دائم قدرت بازدارندگی ایران به اتکای خود؛ دوم) تلاش برای خنثی‌‌سازی اثرات جنگ اقتصادی آمریکا؛ سوم) توسعه درازمدت و پایدار روابط با قدرت‌های بزرگ در سطح منطقه و بین‌المللی شامل روسیه و چین؛ چهارم) باز نگه‌داشتن پنجره مذاکره با آمریکا در چارچوب دیپلماسی هماوردی. مدیریت دیپلماسی هماوردی ایران با آمریکا با رهبری ج. ا. ایران است. نشریه فارین‌پالیسی دی‌ماه ۱۳۹۸ از رائول مارک گرشت؛ افسر عالی‌رتبه سابق سیا که سال‌هاست روی مسائل ایران متمرکز و کارشناس‌اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» بوده و به تحلیل مسائل ایران مشغول است و افکار و نگاهی به‌شدت ضدایرانی دارد و یکی از حامیان خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها علیه ایران بوده است و به گفته خودش ۳۰ سال است که درباره رهبر جمهوری اسلامی ایران مطالعه می‌کند، پرسید «رهبر ایران چگونه ترامپ را شکست داد؟»؛ و افسر سیا، اذعان کرد: «من می‌توانم بر مبنای مستندات آماری بگویم که رهبر ایران، قطعاً برتر از ترامپ و در نقطه مخالف او قرار دارد. رهبری او در این ۳۰ سال، هوشمندانه بود. بدون شک، او قهرمانی جدی و موفق‌ترین رهبر خاورمیانه از جنگ جهانی دوم به بعد است. او فوق‌العاده باهوش است و از مهارت‌های ممتاز و استعدادهای عالی برخوردار است». پس از اوج‌گیری همکاری نظامی، امنیتی و سیاسی ایران و روسیه که از سپتامبر ۲۰۱۵ با ورود روسیه به جنگ داخلی سوریه در کنار ایران؛ شکل جدی‌تری به خود گرفت، آمریکایی‌ها با نگرانی جدی از همسویی و همکاری تهران و مسکو بیش‌ازپیش درصدد تضعیف و تخریب روابط این دو همسایه بزرگ برآمدند. کنگره آمریکا در ماه مه سال ۲۰۱۶ به پیشنهاد مایک پمپئو (رئیس‌اسبق سازمان سیا و وزیر خارجه سابق آمریکا و طراح اصلی ترور سردار سلیمانی) قانونی به نام «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» تصویب کرد که بر اساس مفاد آن وزارت دفاع و وزارت خارجه و جامعه اطلاعاتی آمریکا باید با ردیابی و رصد کردن همکاری بین ایران و روسیه، اطلاعات مربوط به سطح و عمق و نوع این روابط را به‌طور منظم گزارش کنند. این قانون مصوب کنگره، مبنای تشدید اقدامات تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی دولت ایالات‌متحده برای انجام ماموریت تضعیف و تخریب گسترش همکاری و تعمیق روابط بین ایران و روسیه قرار گرفته است. پس‌ازاین در یک سال بعد؛ یعنی در ماه ژوئن ۲۰۱۷، «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون کاتسا» (CAATSA) علیه ایران و روسیه در کنگره آمریکا به تصویب رسید تا از طریق تحریم با آنچه اقدامات خطرناک و دشمنانه این کشورها در قبال آمریکا و متحدانش خوانده‌شده، مقابله کند. فصل مشترک سیاست آمریکا علیه ایران و روسیه به مسئله تحریم و به‌نوعی «قانون کاتسا» برمی‌گردد که ایالات‌متحده به‌واسطه نقش‌آفرینی کنگره علیه برخی دولت‌ها که آنها را دولت‌های دشمن تعریف می‌کرد، اعمال کرده است. تصویب هر دو قانون در کنگره آمریکا شامل «قانون گزارش همکاری ایران و روسیه» و «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم‌ها موسوم به قانون «کاتسا» با اکثریت قاطع آرا کنگره و در بستر رویکرد «ایران‌هراسی» و «روس‌هراسی» در مراکز دولتی و مطالعاتی و رسانه‌های آمریکایی در قبال روسیه و ایران صورت گرفته است.  هنگامی‌که ایالات‌متحده پس از جنگ جهانی دوم به یک قدرت بزرگ بین‌المللی مبدل شد، هدف اصلی راهبردی کلان آن، جلوگیری از شکل‌گیری فضای اوراسیای گره‌خورده با منافع و تعاملات مثبت در سطح سیاسی و بازداری از تسلط آن بر آنچه جهان قدیم می‌نامند، بود. این استراتژی در حقیقت بدین معناست که آمریکا تلاش کرد تا اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن» را که در گذشته توسط استعمارگران در کشورهای تحت قیمومیت آنها پیاده می‌شد، این بار در سطح جهانی پیاده کند. ولید شراره در الاخبار نوشته که کابوس برژینسکی و استراتژیست‌های بزرگ و برتر آمریکایی در حال تحقق یافتن است و زشت‌تر این‌که «افتخار» آن تا حدی به دولت‌های آمریکا و یکی پس از دیگری برمی‌گردد. علاوه‌بر برژینسکی، برنت اسکاکرافت (مشاور امنیت ملی، در زمان جورج بوش پدر) و هنری کیسینجر از عواقب خصومت همزمان با روسیه و چین هشدار داده بودند. نزدیک شدن تدریجی روسیه و چین و همچنین نزدیکی آنها به ایران، عمدتاً به دلیل مورد هدف قرار گرفتن این کشورها توسط ایالات‌متحده است. برژینسکی در کتاب «صفحه بزرگ شطرنج» به‌طور بالقوه خطرناک‌ترین سناریو را «ائتلاف بزرگِ» چین، روسیه و شاید ایران می‌داند. یک «ائتلاف ضدهژمونیک» که نه با ایدئولوژی بلکه با نارضایتی‌های مکملِ همدیگر، متحد می‌شود. یک تغییر جهانی در استراتژی ایالات‌متحده در حال حاضر با تغییر نقش آمریکا از «پلیس جهانی» به «رهبری از پشت‌صحنه مغز متفکر» در حال انجام است. خروجی این تغییر استراتژی، ترکیبی از انقلاب‌های رنگی، جنگ‌های غیرمتعارف و مداخلات توسط مزدوران است.   کنایه فعال اصلاح‌طلب به دورهمی خاتمی و روحانی دیدار برخی سیاسیون بانی دولت روحانی، به‌جای تقویت مدعیان اصلاحات، موجب اختلافات تازه میان آنها شد. برخی این اقدام را مفید ارزیابی کرده و برخی دیگر با توجه به کارنامه منفی روحانی نزد افکار عمومی، این اقدام را موجب بیزاری بیشتر مردم نسبت به اصلاح‌طلبان دانستند. جوادی حصار سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با ایلنا و درباره دیدارهای اخیر «روحانی، خاتمی، لاریجانی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی، محمدجواد باهنر و جهانگیری» و اینکه آیا این جلسات به منظور دیدارهای عمومی یا برای کار تشکیلاتی انجام می‌شود، گفت: امیدوارم آقای روحانی حداقل بتواند اعضای دولت خودش را که در تعامل با دیگر جریان‌های سیاسی هستند، فراخوان داده و جمع کند تا بتواند به‌عنوان یک مجموعه مطلع از وضعیت امروز کشور به بالانس برسند. اگر این اتفاق رخ دهد، حرکت مثبتی است. امیدوارم آقای روحانی این انگیزه و روحیه را داشته باشد که بتواند اعضای دولت و حامیان دو دولت گذشته که اکثرا از جریان اصلاح‌طلبان بودند را به گفت‌وگو دعوت کرده و تعامل و تبادل‌نظر داشته باشند و با تجمیع این ظرفیت، می‌تواند در روند آتی کشور تأثیرگذار باشد. وی درباره اینکه اگر روحانی از این حزب برای حضور در کار تشکیلاتی دعوت کند آیا آنها از این دعوت استقبال خواهند کرد یا خیر گفت: مادامی که این دعوت در جهت منافع کشور و در جهت ایجاد بالانس‌های گفتمانی صورت بگیرد، قطعا ما استقبال خواهیم کرد. وی درباره تشکیل دولت سایه از سوی حسن روحانی هم گفت: این‌ها گمانه‌زنی است. دولت در سایه تشکیل دادن، ابزارهایی لازم دارد که فکر می‌کنم زود است بخواهیم بگوییم آقای روحانی می‌تواند این کار را انجام دهد یا خیر. قطعا اگر با اتفاقاتی که در ذهن ایشان است و جریان‌های سیاسی حامی ایشان هم دارند، در گفت‌وگوهای آتی به یک درصد بالایی از هم فکری برسند، چه آن را دولت در سایه یا جریان منتقد رصدکننده دولت فعلی نامگذاری کنیم، در مناسبات سیاسی آینده کشور تأثیرگذار خواهد بود. یادآور می‌شود علیزاده‌طباطبایی، از اعضای حزب کارگزاران سازندگی درباره جلسات افراد مذکور گفته بود: آقای روحانی در روزهای اخیر با آقایان ناطق‌نوری، خاتمی، باهنر و لاریجانی جلساتی داشته است. او همچنین خبر از دیدارهای اخیر محسن هاشمی‌رفسنجانی با روحانی و لاریجانی داده و گفته است که به‌زودی سید‌حسین مرعشی نیز جلسه‌ای را با آقای روحانی خواهد داشت و احزاب همگی دولت در سایه هستند. جلسات مشترکی را در‌خصوص تشکیل دولت در سایه داشته‌ایم و صحبت‌هایی شده است. احزاب اصلاح‌طلب درصدد تشکیل دولت در سایه هستند. احزاب برنامه‌ریزی می‌کنند تا دولت را از دست گروهی که بر مسند کار هستند، بگیرند. اما در همین حال علی صوفی وزیر دولت اصلاحات گفت: دیدار سران اصلاحات و اعتدال را توهم می‌بینم. به نوشته روزنامه صبح نو، این فعال اصلاح‌طلب گفت: عمده نارضایتی‌هایی که الان وجود دارد، به‌خاطر شخص آقای روحانی و دولت ایشان است. صوفی، در پاسخ به این سؤال که هدف حسن روحانی از دیدارهای ماه‌های اخیرش با چهره‌های اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب چیست؟ اظهار کرد: من این دیدارها را به‌عنوان واقعیت‌های جامعه نمی‌بینم و بیشتر توهم می‌بینم. اصلا مگر آقای روحانی میان مردم چه جایگاهی دارد؟ عمده نارضایتی‌هایی که الان وجود دارد، به‌خاطر شخص آقای روحانی و دولت ایشان است. وی اضافه کرد: آقای روحانی یک‌بار امتحان خود را پس داده است. مردم به ایشان رأی دادند اما ایشان به مردم پشت کرد. الان آقای روحانی می‌خواهد چه کند که قرار باشد مردم دوباره به ایشان رو بیاورند؟ به‌نظر من این دیدارها بیشتر برای مطرح کردن خود است. آقای روحانی و امثال آقای روحانی فقط می‌خواهند خودشان را راضی کنند که هنوز هم حضور دارند و تأثیرگذارند. من این دیدارها را صرفا «اعلام موجودیت» و اینکه صرفا «ما هم هستیم» می‌دانم. این مسئله درباره احزاب هم صادق است. این فعال اصلاح‌طلب تصریح کرد: مشکل اصلی در وحدت یا عدم وحدت سران اصلاحات و اعتدال نیست بلکه مشکل اصلی این است که مردم دیگر این جریان‌ها را قبول ندارند و بنابراین، مثل این است که در خانه داماد، عروسی باشد و عروس خبر نداشته باشد.   تکذیب ادعای غربگرایان اعتماد: روسیه از برجام حمایت می‌کند در حالی که القای مخالفت و کارشکنی روسیه علیه برجام در دستورکار نشریات زنجیره‌ای قرار دارد، روزنامه اعتماد تصریح کرد: روسیه از احیای برجام حمایت می‌کند. نشریات زنجیره‌ای برخی سیاسیون همسو بارها ادعا کردند که روسیه دنبال کارشکنی در احیای برجام است. این طیف به جای اینکه آمریکا را به عنوان بانی نقض برجام مذمّت کنند، ترجیح داده‌اند آدرس‌های گمراه‌کننده به مخاطبان بدهند. اما با وجود این فضاسازی رسانه‌ای گسترده، روزنامه اعتماد از حمایت روسیه نسبت به برجام خبر داده و در بررسی چرایی آن نوشته است: روسیه در سال‌های اخیر منافع استراتژیک مشترکی را با ایران دنبال کرده و موفقیت‌های خوبی هم به دست آورده بنابراین برای تداوم کم‌هزینه‌تر این روابط و عدم برخورد با موانع تحمیلی جامعه بین‌الملل از رهگذر ایران هسته‌ای ناچار از تلاش برای استمرار عادی بودن پرونده هسته‌ای ایران است. روسیه به‌دنبال استراتژی مهم امنیت ملی آمریکا در چرخش به شرق در جست‌وجوی پر کردن جایگاه ایالات متحده در منطقه خاورمیانه است به‌ویژه بعد از خروج واشنگتن از افغانستان و عراق و عدم مداخله جدی در سوریه و کاهش تعهدات خود به متحدان عربی - عبری و تخلیه تعدادی از پایگاه‌های نظامی خویش در کشورهای دوست، دولت روسیه بیش از پیش به‌دنبال احیای وجهه هژمونیک خود در این خطه است، مسکو به خوبی می‌داند از نقطه‌نظر اقتصادی توانی برای نفوذ در منطقه ندارد و از این حیث با تقسیم کار با متحد استراتژیک خود چین درصدد است از نظر نظامی و امنیتی نقش اول را به خود اختصاص دهد و امور تجاری، اقتصادی و فناوری را به پکن واگذارد در امتداد پیاده‌سازی این هدف بزرگ روس‌ها به خوبی می‌دانند ادامه بحران هسته‌ای ایران بزرگ‌ترین مانع خروج کامل آمریکا از منطقه است بنابراین با حمایت از برجام می‌توانند در خالی شدن بخشی از کشورهای منطقه از سیطره هژمونیک و نظامی ایالات متحده تسهیل‌گر باشند. این روزنامه می‌افزاید: در آخرین اجلاسیه سازمان همکاری شانگهای پذیرش عضویت دائمی ایران به تصویب رسید. موضوعی که در سال‌های گذشته همواره با سخت‌گیری چین به‌دلیل اقتصاد تحریم‌زده ایران به نتیجه نمی‌رسید حال که اعضای این پیمان در رابطه با عضویت دائم تهران به توافق رسیده‌اند قطعا همه اعضا به‌ویژه چین و روسیه به جهت امکان تداوم همکاری‌های درون‌سازمانی باید از رفع تحریم‌های اقتصادی ایران دفاع کنند. روسیه در امتداد پروژه بلندپروازانه خود در گسترش نفوذ امنیتی، نظامی و دیپلماتیک در خاورمیانه نیازمند جوی آرام‌تر و کم‌هزینه‌تر در اتمسفر سیاسی منطقه است و این مهم بدون توازن قوا در دو جبهه شمال و جنوب مقدور نیست. اگر برجام به نتیجه نرسد توازن نیروها در بین این دو قطب برقرار نمی‌شود و همچنان فضای منطقه جنگی و تنش‌آلود پیش خواهد رفت. چنین مختصاتی برای روس‌ها که توان اقتصادی ضعیفی دارند قطعا مخاطره‌آمیز و غیرقابل پیگیری است. بنابراین حمایت از برجام گام مهمی در ثبوت استراتژی کلان مسکو محسوب می‌شود. اگر مجموع گزاره‌ها و استدلال‌های پیش گرفته را در مقام قیاس وزنی مطمح نظر قرار دهیم به این نتیجه منطقی می‌رسیم که روس‌ها اصولا باید از توافق هسته‌ای حمایت و در راستای تحقق آن تلاش کنند.