جنگ رسانه‌ای (نگاه)

     محمدهادی صحرایی كسانى كه پيام‌هاى خدا را ابلاغ مى‏كنند و از او مى‏ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند. و خدا براى حسابرسى كفايت مى‏كند.  سوره احزاب / 39 جمهوری اسلامی ایران، وارد چهل و چهار سالگی شد. چهل و چهار سالی که به گفتن هم ساده نیست چه رسد به گذر کردن در روز به روز آن. ساده نیست 43 سال جنگیدن و جهاد با هر کژی و ناراستی. تاریخ این نظام را مگر می‌شود گفت و شنفت و نوشت؟ هرگز. آنکه گفت احساس سوختن به تماشا نمی‌شود، آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشم، دیدن را هم کافی ندانست چه رسد به گفت و شنفت و نوشتن. در مورد انقلاب اسلامی که از ایران 42 و با امامت امام خمینی شروع شد هم همین‌گونه است. آنکه هر روز انقلاب اسلامی را خود تجربه کرده اگرچه بهتر از هرکسی می‌داند از کجا به کجا رسیده است ولی باز هم او تنها به‌اندازه سهم خود می‌داند نه سایرین. مردم! می‌دانید از کجا به کجا رسیده ایم؟ گویی روح خدا در کالبد ما مردگان دمیده شد که از قومی ستمکش و محروم و مستضعف که ارزش یک آشپز آمریکایی از شاه ما بیشتر بود به چنان جایگاهی رسیدیم که ارزش کفش یکی از سردارانمان بالاتر از سر رئیس‌جمهور آمریکا شد.  و این مسیر و مراحل دشوار را هرگز بی‌همرهی خضر نمی‌توانستیم تا به اینجا طی کنیم. عزت و اقتداری امروزی که در اختیار هر ایرانی است خون بها و خون دل 58 ساله ده‌ها میلیون ایرانی است که اگر بخواهیم هم نمی‌توانیم نادیده اش بگیریم. نفس خمینی چنان گیرا بود که قوم متفرق و متفرد ایرانی را به وحدت کلمه و در آخر به کلمه واحد الله رساند و همین که امروز می‌بینیم. چنان جمع ما را از تحریم تنباکو و آغاز مشروطه به بعد آشفته کردند که توانستند مشروطه را به انحراف ببرند و نصف کشور را بکشند و رضاشاه بی‌سواد را پادشاه کنند و... و مردم جز تمکین چه کردند؟ اگر مبارزات محدود علما و همراهی بی‌نظیر مردم هم نبود نظر لطف خدا جلب نمی‌شد و مورد عنایت قرار نمی‌گرفتیم و بر سرنوشت خود حاکم نمی‌شدیم. و اگر این نمی‌شد تاکنون، دنباله و تفاله‌های بی‌پشت و نسب پهلوی از سرزمین بزرگ ایران، جز تهران همه را شوهر داده و به اسرائیل و انگلیس و آمریکا بخشیده بودند.  اینکه رسانه‌های دشمن خیال می‌کنند در مقایسه آماری جمهوری اسلامی با دوره طاغوت، به انقلابیون بدل می‌زنند و می‌گویند « اگر پهلوی هم تا امروز مانده بود همین پیشرفت را داشتیم» یا از جهالت است یا از نادانی و یا از نافهمی. آن زمان که محمدرضای پهلوی می‌گفت ما به دروازه‌های تمدن رسیده ایم در شرایطی بودیم که پزشکی ما از هند و پاکستان و سریلانکا و کشورهایی که بعضاً هنوز هم در این عرصه دیدنی نشده‌اند، هم عقب‌تر بودیم. نه در پزشکی تخصصی؛ پهلوی از این کشورها به اسم دکتر عمومی، آمپول‌زن و بخیه کن‌هایی وارد می‌کرد که حتی زحمت یادگرفتن زبان ایرانی را هم به خود نداده بودند و مردم بیچاره با ادابازی به آنها‌ تفهیم می‌کردند که دردشان چیست. از این خفت بالاتر؟ جاهل و نادان و نافهم نامیدن رسانه‌هایی که دنبال طهارت دادن به پهلوی هستند، توهین نیست واقعیت امر و حق مطلب آنهاست.  برخی رسانه‌ها اگرچه از این راه نان می‌خورند ولی خود را به هر قاذوری آلوده می‌کنند تا جمهوری اسلامی را ناکارآمد نشان دهند. خود محمدرضای پهلوی می‌گفت که ما تورم چندصددرصدی داریم و مثلاً در گندم 320 درصد تورم وجود دارد و... و اینها معتقدند که «اعلیحضرت همایونی غلط کرد، ما زمان شاه تورم نداشتیم و 13سال قیمت کبریت یک قِران بود». ولیعهد می‌پذیرد که پدرش دیکتاتوری کرده ولی برخی به همان « غلط کرد» معتقدند. وارونگی دیگر اینجاست که رسانه‌های ایران‌ستیزِ انگلیس و آمریکا و برخی مشتریهای آنها معتقدند که سیاست نگاه به شرق ایران خیانت به آرمان‌های انقلاب 57 مردم است و یا سفرهای استانی رئیس‌جمهور باعث اتلاف بیت‌المال است و... و با این سطح شعورِ پریشان گو، به ایران خرده می‌گیرند. 43 سال است که از مرگ قریب‌الوقوع انقلاب اسلامی می‌گویند و نمی‌گویند اگر این انقلاب در حال مرگ است چرا آنها جان می‌کَنند و یکی یکی آرزو به گور، می‌شوند؟ این‌همه هزینه در این 43 سال برای اسقاط نظامی که می‌گویند در حال مرگ، دلیل دیگری از بی‌خردی آنها نیست؟ حماقت نیست، دشمنانمان برای دیدن جام جهانی فوتبال، از مردم خود پول بگیرند و برای ما مجانی شبکه ماهواره‌ای شبانه‌روزی تأسیس کنند؟  یکی از عرصه‌های مبارزه 43 ساله جمهوری اسلامی، جنگ تمام عیار رسانه‌های جهان سلطه است با انقلاب اسلامی. این فشار اگرچه از ابتدای جمهوری اسلامی بود ولی اکنون؛ پس از ناامیدی ازجنگ سخت دهه شصت و جنگ نرم و هجمه فرهنگی دهه هفتاد و کودتای فتنه و انحراف دهه هشتاد و جنگ نیابتی نفوذیهای دهه نود، تمام همت سران استکبار بر جنگ رسانه‌ای و شناختی علیه انقلاب اسلامی متمرکز شده و این عرصه را جبهه کرده و لشگرش را اردو زده است. جنگ احد و احزاب را باهم تدارک دیده‌اند. اختلافاتشان را کنار زده و برنابودی ما متحد شده‌اند. زنان را به میدان آورده و شیاطینشان در غفلت از تنگه احد طمع کرده و امواج سهمگین دروغ، تحریف و تحقیر را علیه انقلاب مظلوم اسلامی به راه‌انداخته‌اند. غیر از قارون‌های منطقه و غول‌های رسانه‌ای نظیر مرداک و توئیتر و اینستا و تلگرام و... از سلبریتی‌های مالیات‌گریز و بیسواد و پیرزن و پیرمردهای منافق و سعودی‌های بدوی هم غافل نشده و هرچه داشته و هرکه دارند را به میدان آورده‌اند تا شاید در این عرصه کاری کنند.  جنگ روایت‌ها که به وسیله جعل و قلب واقعیت و با هدف شکستن اراده‌هاست، جدی است. و جهاد تبیین و روشنگری هرکه دل در گرو انقلاب اسلامی و ایران و این آب و خاک دارد واجب و هر کوتاهی نابخشودنی است. باید با جهاد تبیین به جنگ دروغگوها رفت. آنکه شکست خفت بار از ویتنام و فرار شرم آور از افغانستان را حماسه ‌سازی می‌کند، می‌خواهد شاه سفاک و جلاد و همیشه پابه فرار را وطن دوست معرفی کند. به این نیز اکتفا نمی‌کند. هرتفکر محترم انسانی اسلامی را مورد هجوم نامردانه قرار می‌دهد. قتلی در یکی از شهرهای ما رخ می‌دهد، به جای بررسی علمی و منطقی، فریاد فاحشه‌های فرهنگی و سیاسی علیه غیرت و ناموس، بلند می‌شود. شکی نیست، آنکه مدعی است ناموس و غیرت نمی‌شناسد، کشتار روزانه و تجاوز به عنف و زنده خواری و باندهای تجارت انسان و اعضای انسان و قتل خاشقچی و گورهای دسته جمعی کودکان سرخپوست کانادا و آمریکا و انگلیس را نبیند و در جست‌وجوی مو در ماستِ ملت مظلوم ایران باشد.  چگونه می‌توان ساکت نشست و « انسانیت سوزی » این حیوانات را دید؟ در همین دهه فجر امسال چقدر دروغ ساختند و به جان افکار مردمان‌انداختند؟ و چه بی‌رحمانه به جان واقعیات تاریخ افتادند؟ در چهار روز اول سال نو میلادی امسال، در آمریکا 400 نفر در خشونت با اسلحه کشته شدند و زنان پلیس بیش از تهدید و تعدّی جانیان، باید مراقب همکاران خود باشند تا به آنها تجاوز به عنف نکند. در کشورهایی که هنوز به حرمت انسان قائلند برای مناظرات رؤسای جمهور آمریکا محدودیت سنی می‌گذارند تا خانواده‌ها از کارنامه حاکمان فاسد مطلع نشوند و... و شبیه اینها که گفته شد بسیار است که تکدّر خاطر می‌آورد ولی رسانه‌های آنها و برخی سلبریتی‌های ما وقیحانه مطالبه حرمت انسانی را از ما مسلمانها دارند. در حادثه قتل افسر نیروی انتظامی لال می‌شوند و با قتلی دیگر، به جای چاره‌اندیشی عاقلانه و پیگیری تعقیب و مجازات باند تجارت انسان و تقبیح بی‌وفایی، هرچه لایق خودشان است را به ایرانیان اصیل و مسلمانان شریف حواله می‌کنند. أُفٍّ لَكُمْ وَ لِماتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلا تَعْقِلُونَ(۱) در جبهه جهاد تبیین باید در روشنگری عمار بود و در شجاعت حمزه. واقعیات را با صدای بلند و رسا گفت و از زوزه‌های دروغین تبهکاران نهراسید. امروز، استثنایی است و اثبات خدمات و دستاوردهای انقلاب اسلامی نفی ماعدا می‌کند. شاهی که 50 سال پیش، شش برابر امروزمان نفت می‌فروخت ولی نتوانست قوت غالب مردمش را زمانی که یک سوم جمعیت امروز بود، از نان و آش دوغ و اشکنه، به مرغ و گوشت ارتقا بدهد یا نالایق بوده یا ناتوان. ولی ما این کار را کردیم و سفره مردم چندین برابر بزرگ‌تر شد. دروغ ثبات قیمت 13 ساله خودکار اگر راست می‌بود، اتفاقاً نشانه فقر و بی‌سوادی و بی‌نیازی جمعیت بزرگ مردم گرسنه آن‌روز به علم و دانش است و برای کشوری که روزانه شش میلیون بشکه نفت می‌فروشد افتخار نیست. افتخار، دستاوردهای انقلاب اسلامی است که با توجه به مقابله 43  ساله دشمنان نظیر ترور رهبران اصلی و محوری انقلاب، جنگ تحمیلی، تحریم‌های بی‌سابقه‌، نفوذ جاسوسها و دوتابعیتی‌ها، تمرکز همه قدرت‌ها در جنگ شناختی و... شگفت انگیز و بی‌نظیر بوده و هرگز قابل مقایسه با هیچ کشور و هیچ دوره‌ای از تاریخ نیست. این پیشرفتها قهری و طبیعی نبودند و حاصل مجاهدت نسل‌های انقلاب اسلامی است. مقایسه طاغوت و هر کشور دیگری با جمهوری اسلامی با لحاظ شرایط، مقایسه‌ای اشتباه است. شرایط بحرانی و بدی که برایمان پیش آوردند منحصر به ما بوده. هرکدام از اموری که گفته شد به تنهایی می‌تواند کشورهای بزرگ را متلاشی کند که امپراتوری عثمانی و اتحاد جماهیر شوروی نمونه معاصر آنهاست که تنها با یک یا دو مورد از موارد گفته شده متلاشی شدند. با این تعریف، مقایسه کشورهای بندانگشتی با ما هم به تبع، تقریباً هیچ است. آنچه مهم است انجام وظیفه روشنگری و روایتگری صحیح است که برعهده ماست و با تأکیدهای مکرر رهبری در همین پنج ماه اخیر برای هر مسلمانی تکلیف شرعی شده و نباید از آن غافل شد. این رسالت خداست که بر عهده ما گذارده شده و باید با توکل به او و استناد به حقایق و دلگرمی به پیروزی، این جبهه بزرگ را نیز به عرصه پیروزی‌های انقلاب اسلامی افزود. و خدا ما را سربازان جهادِ عظیمِ این روزگار که «جهاد تبیین» است، قرار بدهد. إن شاءالله.  ____________________ 1- سوره انبیا، آیه 67