محاسبات پوتین؛ دقیق و حساب شده!


احتمال یک توافق مابین آمریکا و روسیه بر سر اروپا می‌تواند متصور باشد!
آمریکا در ورطه‌ی حسابگری پوتین، برای بیرون ماندن از هر آسیبی می‌خواهد اروپا را قربانی کند؛ این موضوعی است که حتی اگر پوتین نخواهد
او را برنده‌ی واقعی مناقشه‌ی اوکراین معرفی خواهد کرد!
آفتاب یزد - رضا بردستانی: برنده و بازنده واقعی تنش در شرق اروپا مابین روسیه‌ی پوتین و اوکراین زلنسکی کیست؟ سهم آتش بیارانِ معرکه‌ی «کی یف» در برد و باخت و برتری جویی و شرمساری چقدر است؟ اروپای ترسیده از یانکی‌ها بالاخره تسلیم پوتین و کرملین خواهد شد یا اسیر بایدن و کاخ سفید؟!


> پوتین شورای امنیت ملی روسیه را به تشکیل جلسه فراخواند
ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه با توجه به درگیری‌های مسلحانه در دو منطقه جدایی‌طلب اوکراین اعضای شورای امنیت ملی روسیه را به برگزاری نشست فراخوانده است. دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین به خبرگزاری روسی اینترفاکس گفت، این نشست برگزار می‌شود زیرا: «ما نشانه‌ای از تنش‌زدایی نمی‌بینیم.»
ناظران بین‌المللی طی روزهای گذشته از نقض شدید مقررات آتش‌بس که تا کنون رعایت شده بودند، خبر می‌دهند. وضعیت بحرانی در روزهای گذشته در دونباس بالا گرفته است. جدایی‌طلبان مورد حمایت مسکو از چندین کشته خبر داده‌اند. ارتش اوکراین نیز از کشته شدن دو سرباز خود خبر داد. در دو منطقه دونتسک و لوهانسک واقع در شرق اوکراین در نزدیکی مرز روسیه، از سال ۲۰۱۴ درگیری‌های شدید مسلحانه میان واحدهای نظامی اوکراین و جدایی‌طلبان طرفدار روسیه در جریان است. بنا به ارزیابی سازمان ملل تا کنون در این درگیری‌ها بیش از ۱۴هزار نفر کشته شده‌اند.
> روسیه: اوکراین پاسگاه مرزی را نابود کرده است
مقامات مسکو کی‌یف را متهم کردند که نیروهای ارتش اوکراین به سوی یک پاسگاه مرزی روسی تیراندازی و آن را نابود کرده‌اند.
خبرگزاری‌های دولتی روسیه به نقل از اطلاعاتی که سازمان مخفی روسیه اف. اس. بی‌داده است، گزارش دادند که یک خمپاره شلیک‌شده از منطقه‌ای در اوکراین به سوی پاسگاه مرزبانان در منطقه روستف، آن را به کلی نابود کرده است. در پی این ادعای مسکو، ارتش اوکراین اعلام کرد که چنین رویدادی اتفاق نیفتاده است. پاولو کووالچوک، سخنگوی ارتش اوکراین گفت: «ما نمی‌توانیم جلوی تولید خبرهای جعلی آن‌ها را بگیریم، اما همواره تاکید کرده‌ایم که ما به سوی زیرساخت‌های غیرنظامی شلیک نمی‌کنیم، چه منطقه روستف باشد و یا هر جای دیگر.» مقامات کشورهای غربی از مدت‌ها پیش گفته بودند که روسیه قصد دارد با بهانه‌سازی، زمینه یک تهاجم به اوکراین را مهیا کند.
> برنده و بازنده‌ی واقعی غائله‌ی اوکراین کیست؟!
محمدعلی بصیری استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفتگویی تحلیلی با آفتاب یزد ضمن بررسی تنش در شرق اروپا و تاکید بر حسابگری مرموزانه و هوشمندانه‌ی پوتین خاطرنشان می‌کند: چند واقعیت را در این تنش باید لحاظ کنیم تا بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم:
- اولین واقعیت این است که به هر جهت روسیه در زمان آقای پوتین بحث نئوتزاریسم را دنبال می‌کند و گسترش سرزمینی را مد نظر قرار داده است.
- نکته دوم اینکه ارزش‌های سیاست حکومت روسیه به عنوان یک دولت شرقی با ارزش‌های رقبا کاملا در تضاد است علی رغم اینکه روسیه بعد از فروپاشی تمایل داشت به سمت دموکراسی و اقتصاد آزاد حرکت کند اما این مسئله رخ نداد.
- مسئله سوم اینکه غرب به رهبری آمریکا در بحث ناتو به دنبال این است که همچنان هژمونی خود را به عنوان لیدر دموکراسی بر رقبا و دولت‌های مزاحم گسترش هژمونی‌اش تحمیل کند. از جمله بر روسیه بر چین و ایران.
> اوکراین بهانه است، دعوا بر سر نظم نوین جهانی است!
بصیری می‌افزاید: این سه مسئله نشان می‌دهد که چالش جدی است و صرفا دعوا بر سر یک کشور و یک قطعه از کشور نیست بهانه بزرگتر، تنش‌های سرزمینی و دعوای بزرگتر بر سر این است که نظام بین‌الملل کنونی هم چنان تک قطبی یا چند قطبی باشد و مسئله کلان در بحث روسیه و اوکراین وزن کشی و زورآزمایی قدرت‌ها است. این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌سازد: روس‌ها حاضرند هزینه‌های آن را هم پرداخت کنند و محاسبات‌شان ظاهرا حساب شده است که بتوانند به اهداف خود برسند حتی اگر در این میانه شبه جنگی در بگیرد و هزینه‌های نظامی‌ای هم به بار آورده شود.
> جایگاه آلمان و فرانسه در اروپای پسا اوکراین
در بخش دیگری از این مصاحبه به پایان این مناقشه می‌اندیشیم به این که بالاخره این مناقشه هرچند بزرگ، هرچند پیچیده و هرچند مهم، بالاخره در یک جایی باید و حتما تمام می‌شود. در این میانه، دو بازیگر اروپایی بیشتر از همه فاصله‌ی پایتخت‌های خود تا مسکو و کرملین را در رفت و آمد بودند، مکرون فرانسوی و شولتز آلمانی.
حال این سوال می‌تواند مطرح شود که جایگاه آلمان و فرانسه در اروپای پسا اوکراین دچار چه تحولاتی خواهد شد؟
بصیری، تحلیلگر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این پرسش می‌گوید: در این جا باید سه مسئله کلان را در اروپا در نظر بگیریم:
- یکی اینکه در رقابت‌ها و تنش‌های گذشته بین اروپای غربی و شرقی، بریتانیای کبیر و روسیه نقش رهبر و لیدر را داشتند.
بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل افول قدرت بریتانیای کبیر و رفتن از
شرق و خارج کردن نیروهایش از شرق مدیترانه و تا حدودی اروپا نقشش را در تقابل با روسیه از دست داده است. به خصوص در دهه گذشته با دنبال کردن برگزیت و از دست دادن توان اقتصادی و نظامی که از ناتو به دست می‌آورد افول قدرتش در تقابل با روسیه مشهودتر شد. بنابراین انگلستان انگیزه و توان نظامی و حساسیت لازم را در اروپا ندارد که در برابر زیاده خواهی روسیه مقاومت کند.
- مسئله دوم تقسیم‌بندی اروپا در شرایط فعلی و شکاف‌هایی که بین آن‌ها ایجاد شده است که برگزیت در این میان بیشترین ضربه را زد و بحث‌هایی که آمریکایی‌ها به خصوص از زمان جرج بوش پدر و پسر و بعد تا حدودی بقیه روسای جمهور مطرح کردند یعنی اروپای جدید و قدیم. اروپای قدیم که محوریت آن آلمان و فرانسه و تا حدودی انگلستان بود امروز دیگر همراهی لازم را با آمریکا در تنش‌های بین‌المللی و درگیری‌ها انجام نمی‌دهند. تجربه هم این را نشان داد. مثلا در حمله به افغانستان و عراق و همچنین در مسئله ایران، اروپای قدیم به صورت کژدار و مریز با سیاست‌های آمریکا همکاری کرد و حاضر نیست هزینه اقتصادی نظامی و امنیتی و میدانی بپردازد. این را آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند و امروز در تنش اوکراین اگر درگیری شود کمترین انگیزه را اروپای قدیم دارد که بخواهد سرباز بدهد و کمکی انجام دهد و مقاومت کند. لذا به دنبال این است که با مدارا و مذاکره مسئله را حل کنند. چون آن‌ها تجربه جنگ جهانی اول و دوم را دارند و می‌دانند که با روسیه باید یک همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند چون به روسیه نزدیکترند و ضربه پذیرتر هستند.
- نکته سوم اینکه اروپای جدید در تقسیم‌بندی روسای جمهور آمریکا در دهه اخیر گرچه خواهان این است که همراهی و همکاری با ناتو و آمریکا داشته باشد اما بیشتر به دنبال این هستند که هزینه‌اش را بیشتر آمریکا بپردازد نه اروپا. به همین دلیل در این بحران آمریکا تنها است و آمریکا هم نمی‌خواهد به تنهایی هزینه‌ها را پرداخت کند.
> موضوع کریمه زیر زبان پوتین مزه کرده است!
این کارشناس سیاست بین‌الملل و روابط خارجی تاکید می‌کند: روسیه این مسئله را به خوبی درک کرده و بر اساس این واقعیت میدانی دارد گام به گام حرکت و چانه زنی می‌کند و با استراتژی‌هایی که در پیش می‌گیرد مثل کریمه برنده خواهد بود.
بصیری معتقد است این شکاف یعنی شکاف بین اروپای مدرن و آمریکای به نوبت در اختیار جمهوری خواهان و دموکرات‌ها، دارد بیشتر می‌شود ولی ظاهر مسئله آقای بایدن می‌خواهد با دموکراسی این شکاف را ترمیم کند اما واقعیت این است که آمریکایی‌ها حس می‌کنند در یکی - دو دهه اخیر علی رغم فروپاشی شوروی متحدین آمریکا او را همراهی نکردند و هزینه‌هایی که آمریکا کرده است از خزانه خودش خرج شده است. لذا آمریکایی‌ها امروز در تلاش هستند که اگر حرکتی می‌خواهد صورت گیرد اروپایی‌ها هم هزینه پرداخت کنند و آمریکا به تنهایی پرداخت‌کننده نباشد. از آن طرف اروپایی‌ها هم می‌دانند آمریکایی‌ها دنبال تسویه حساب هستند و نمی‌خواهند چنین شود.
> جنگی در کار نیست!
این استاد روابط بین‌الملل در بخش پایانی این گفتگو با تاکید بر این مسئله‌ی مهم که: «جنگی در کار نیست» می‌افزاید: از طرف دیگر روس‌ها و اروپای شرقی هم بر این سناریو واقف هستند. مجموعه این وضعیت این را نشان می‌دهد که اراده جدی در روس‌ها و اروپایی‌ها برای تقابل جدی نیست چون مطمئن هستند در تقابل نظامی‌شان هر دو طرف بازنده می‌شوند و برنده آمریکایی‌ها هستند. اما آمریکایی‌ها این انگیزه را دارند و می‌خواهند بازیگران را به سمت درگیری سوق دهند اما تا الان نتوانستند.
> احتمال یک توافق مابین آمریکا و روسیه بر سر اروپا می‌تواند متصور باشد!
از این استاد دانشگاه می‌پرسیم: «آیا احتمال یک توافق مابین آمریکا و روسیه بر سر اروپا می‌تواند متصور باشدیا نه؟!» که صراحتاً پاسخ می‌شنویم: بله!
بصیری البته بیان می‌کند: این مسئله یا توافق احتمالی بستگی به جناح حاکم بر آمریکا هم دارد. جمهوری خواهان این تفکر را دارند که حوزه سنتی آمریکا در اختیار خودش و حوزه سنتی روسیه در اختیار خودش باشد. اما نگاه دموکرات‌ها در این مسئله متفاوت است چون آن‌ها معتقدند ارزش‌های دموکراسی آمریکایی را باید جهانی کنند ولو در حوزه‌های رقبا حتی با جنگ و تنش!