آرین احمدی فرهنگ؛ حلقه گمشده این روزها

این روزها کمتر کسی دغدغه‌اش فرهنگ و حفظ و حراست از آن است. اکثر مردم گویی، بیشتر دغدغه معیشت دارند تا فرهنگ! تصور می‌کنند کیفیت زندگیشان بیشتر به شرایط اقتصادی مرتبط است و اصولا توجه چندانی به این که فرهنگ در کیفیت زندگیشان دخیل است ندارند! از اتفاقات عجیب و غریب فرهنگی در کوچه و خیابان گرفته تا نحوه کنش‌ها در مناسبات اجتماعی همگی شاهد این مدعاست که این روزها وارد فاز تازه‌ای از پارادوکس‌های رفتاری و فرهنگی شده ایم؛ امری که در صورت عدم تمرکز صحیح روی آنها، می‌تواند خسارت‌های جبران ناپذیری را بر روح و روان آحاد جامعه وارد کند.
آیا به راستی می توان از ایجاد اضطراب حاصل از پارادوکس فرهنگی و رفتاری که در روح و روانمان خدشه وارد می کند به راحتی گذشت؟ ذهن ما تا چه میزان می تواند در برخورد با این بد فرهنگی ها تاب آورده و شکیبایی کند؟ اساسا آسیبی که از این نوع رنجش به روح انسان وارد می شود، جبران پذیر است؟
شاید بتوان درد گران شدن اقلام مصرفی را با کمتر خریدن و خوردن به امید بهتر شدن اوضاع اقتصادی تحمل کرد و گذراند و نهایتا امیدوار بود با بهتر شدن اوضاع اقتصادی آن درد ترمیم شود؛ اما رنجش حاصل از عدم رعایت اصول فرهنگی که مستقیما بر روح و روان افراد جامعه تاثیر می گذارد را نمی توان به صورت تقلیل گرایانه نگریست و به راحتی به ترمیم آن امیدوار بود. در واقع سوال اساسی این است که چرا با وجود نهادهای فراوان فرهنگی در کشور، باید شاهد بروز چنین اتفاقاتی باشیم؟ اتفاقاتی که شرایط فرهنگی خاص خود را ایجاد کرده و در کیفیت زندگی افراد جامعه تاثیر قابل ملاحظه ای دارد.
ممکن است در پاسخ به این سوال و علل بروز پارادوکس های فرهنگی، برخی تورم و مشکلات اقتصادی را از جمله عوامل بنیادی دانسته و معتقد باشند: اوضاع نابسامان اقتصادی سر حلقه عدم تمرکز مردم در رعایت اصول فرهنگی است. با این حال سوالی که به وجود می‌آید این است که آیا در تمامی کشورهایی که با مشکلات اقتصادی و تورم دست و پنجه نرم می کنند نیز چنین میزانی از پارادوکس فرهنگی وجود دارد؟


آنچه در مورد خاص کشور ما وجود دارد، این است که نهادهای فرهنگی متعدد در ایران با وجود بودجه‌های کلانی که به آنها اختصاص یافته به میزان قابل توجهی قادر به بهبود شرایط فرهنگی نبوده و حتی در بسیاری از موارد، موازی کاری‌های ناشی از تعدد نهادها، باعث بروز بی‌نظمی، کندی و سردرگمی در اقدامات فرهنگی شده است.
به همین دلیل است که ما در این نقطه با سه مسئله مهم روبرو هستیم. نخست اینکه با توجه به شرایط اقتصادی و گران قیمت بودن اغلب اقلام فرهنگی، بخش قابل توجهی از اقشار جامعه از حداقل های محصولات و کالاهای فرهنگی بی بهره مانده اند. بنابراین به نظر می رسد لازم و ضروری است، همانطور که برای بنزین یا کالاهای اساسی یارانه تعلق می‌گیرد، برای امور فرهنگی و هنری نیز چنین یارانه‌ای در نظر گرفته شود.
دومین مساله این است که با توجه به بودجه و سرمایه کلانی که در نهادهای متعدد فرهنگی صرف شده و حاصلی جزء موازی کاری و سردرگمی نداشته، به نظر می رسد که جهت صرفه جویی در هزینه‌ها و توقف بخشی‌نگری در رویکردهای فرهنگی، اکنون زمان مناسبی برای تصمیم گیری جهت ادغام نهادهای فرهنگی باشد.
مسئله سوم و پایانی نیز این است که فرهنگ و اقتصاد در کنار هم مهم و مکمل یکدیگر هستند و هر نوع مخاطره برای هر یک از آنها منجر به از بین رفتن تعادل جامعه خواهد شد؛ لذا در همین رابطه است که باید فارغ از هرگونه سیاست شعاری، همزمان با حمایت اقتصادی در جهت حفظ فرهنگ و امنیت فرهنگی افراد نیز گام های اساسی، عملی و اصولی برداشته شود.
سایر اخبار این روزنامه
تسهیلات تکلیفی دولت به بانک‌ها بازنگری می‌شود افزایش وام بانکی شفابخش یا تورم‌زا؟ آرین احمدی فرهنگ؛ حلقه گمشده این روزها امیر عبداللهیان: ایران در انزوا نیست مذاکرات برای مذاکرات نه، برای توافق خوب آری امامیان چه چالش‌هایی داشت؟ میراث رئیس سابق «ساترا» برای رئیس جدید مناقشه اوکراین در فازی جدید؛ اروپایی‌ها انتقام گرفتند فرمان پوتین برای روسیه گران تمام شد؟ کدام یک از بازارها برای سرمایه‌گذاری در سال 1401 مناسب است؟ تقویت بخش واقعی اقتصاد در صورت احیای برجام «صیانت» طرحی که اکثر جریان‌های فکری و سیاسی با آن مخالفند مجلس مقابل خواست متخصصان و مردم؟ رئیس جمهوری در جلسه هیئت دولت: دولت تاکید دارد اینترنت با کیفیت و پرسرعت در اختیار مردم باشد معاون اول رئیس جمهوری واردات لوازم خانگی درصورت عدم همکاری تولیدکنندگان آزاد می‌شود پوتین: سلاحی داریم که مشابه آن هنوز در جهان موجود نیست مسکو: با جدیت به تحریم‌های جدید آمریکا پاسخ می‌دهیم آژیر خطر در سفارت آمریکا در بغداد به صدا درآمد دیپلماسی همسایگی در «دیوان امیری» قوی‌تر شد