تقلید امریکایی

تفاوت تصویری را که در همین چند روز از تبعات جنگ در شبکه‌های اجتماعی از سوی فعالان منتسب به این جریان سیاسی نسبت به جنگ روسیه و اوکراین ایجاد شده است می‌توان با مجموع آنچه طی نزدیک به هفت سال در جریان حمله ائتلاف عربی...

گروه سیاسی/   حل مشکلات از طریقی به جز «جنگ»، موضوعی است که این روزها در میانه درگیری روسیه و اوکراین یک بار دیگر محور اصلی موضعگیری‌های مقامات رسمی و نیز طیف گسترده‌ای از فعالان سیاسی و اجتماعی ایران نیز قرار گرفته است. چنان که موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران چه در بیان مقامات عالی دیپلماتیک و چه صاحبان تریبون‌های مختلف تأکید بر ضرورت توقف درگیری‌‌‌ها و مذاکره فوری برای راه حل سیاسی حل و فصل بحران بوده است. رویکرد استانداردی که در ادوار مختلف از سوی مقامات کشورمان پیگیری شده و در بسیاری از منازعات منطقه‌ای به تلاش ایران برای ارائه راه حل‌های سیاسی منتهی شده است.
استاندارد‌های دوگانه برخی جریان‌ها


با این حال شعار «نه به جنگ» در نگاه مقایسه‌ای به رویکردی که برخی جریان‌های سیاسی طی سال‌های دور و نزدیک در قبال آن داشته‌اند، شعاری با استاندارد دوگانه به نظر می‌رسد. به طور مشخص مقایسه مواضع کلی اصلاح‌طلبان در قبال آنچه در سال‌های گذشته در عراق، افغانستان و حالا در یمن رخ می‌دهد با آنچه آنها این روزها در قبال عملیات نظامی روسیه در اوکراین بیان می‌کنند از تفاوتی چشمگیر حکایت دارد. تفاوتی که بیش از هر چیز ناشی از آن است که این طیف از فعالان سیاسی اجتماعی به جای برخورداری از نگاه مستقل و مبتنی بر منافع ملی از زاویه نگاه رسانه‌های غربی و جریان غالبی که آنها در شبکه‌های اجتماعی رواج می‌دهند، پیروی می‌کنند.  
حاصل همین رویه بود که سبب شد کشورگشایی‌های امریکا در عراق و افغانستان که به قیمت کشته و آواره شدن میلیون‌ها نفر از شهروندان این کشورها تمام شد از سوی این طیف سیاسی نه فقط با سکوت که حتی گاه با تحلیل‌هایی مبتنی بر ایجاد توسعه سیاسی در این کشورها و ذیل پروژه دموکراسی‌سازی امریکا در خاورمیانه مورد تأیید ضمنی قراربگیرد.
تفاوت تصویری را که در همین چند روز از تبعات جنگ در شبکه‌های اجتماعی از سوی فعالان منتسب به این جریان سیاسی نسبت به جنگ روسیه و اوکراین ایجاد شده است می‌توان با مجموع آنچه طی نزدیک به هفت سال در جریان حمله ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان علیه مردم بی دفاع یمن رخ داده است، مقایسه کرد.
از روی دست امریکا
چرایی این شکاف عظیم در استانداردهای مواجهه اصلاح‌طلبانه با رویدادهای واقعی جهان پیرامون را شاید به طور خلاصه بتوان در این چند جمله از گزارش خبرنگار شبکه امریکایی سی ان ان از جنگ در اوکراین خلاصه کرد، آنجا که گفت: «با احترام باید بگویم که اینجا عراق یا افغانستان نیست که چند دهه جنگ جریان داشته است، اینجا «نسبتاً متمدن» هستند، نسبتاً «اروپایی»؛ البته من باید کلماتم را هم با احتیاط انتخاب کنم. در این شهر انتظار چنین چیزی (جنگ) نمی‌رفت؛ ولی آنها از واقعیت هم فرار نمی‌کنند.» این نگاه خبرنگار امریکایی با بن‌مایه نگاه رسانه‌های غربی به مردم خاورمیانه اما آنجا دردناک‌تر می‌شود که در نحوه موضع‌گیری طیفی از سیاست ورزان و فعالان رسانه‌ای ایرانی بازتولید می‌شود.
قلب واقعیت موضع رسمی ایران
وجه دیگر انتقاد برانگیز نوع مواضع اغلب اصلاح طلبان در قبال حضور نظامی روسیه در اوکراین طی سه روز گذشته، قلب واقعیت موضع رسمی ایران در قبال این منازعه است. آنها در حالی دولت جمهوری اسلامی ایران را متهم به حمایت از اقدام مسکو می‌کنند که موضع رسمی و اعلامی کشورمان منطبق بر چهارچوب‏‌های کلی حاکم بر سیاست خارجی کشورمان، اعلام بی طرفی و در عین حال تأکید بر پایبندی به حقوق بین‌الملل و دیپلماسی برای توقف درگیری‌ها بوده است. موضعی که جمهوری اسلامی ایران آن را مستقل از روابط راهبردی میان تهران- مسکو و با آگاهی از همراهی غیر قابل انکار کی‌یف با سیاست‌های غرب علیه ایران اتخاذ کرد. علی رغم این واقعیات، وزیر امور خارجه موضع جمهوری اسلامی ایران درخصوص جنگ را به صراحت اعلام کرد و گفت: «ما توسل به جنگ را راه حل نمی‌دانیم. برقراری آتش‌بس و تمرکز بر راه حل سیاسی و دموکراتیک یک ضرورت است.»
با این حال آنجا که تأکید ائمه جمعه در ایران بر این موضع بود که «همه کشورهای درگیر را به گفت‌وگو و خویشتنداری دعوت کنیم» و «نگرانی ما کشته شدن بیگناهان است وهیچ کاری به دین آنها نداریم»، برخی رسانه‌های ضدانقلاب تیتر زدند: «حمایت هماهنگ امامان جمعه در ایران از حمله روسیه به اوکراین»؛ گویا باید بر اساس آنچه پیش‌تر اشاره شد انتظار داشته باشیم که اذهان نامستقل با پیروی از همین خطوط رسانه‌ای، جمهوری اسلامی و کشور خود را متهم کنند.
جای خالی منافع ملی
با همه آنچه گفته شد هنوز یک حقیقت بر ناگواری مواجهه با موضعگیری‌های این طیف سیاسی می‌افزاید؛ جای خالی منافع ملی و درک واقعی از سیاست در عرصه بین‌الملل. همراهی با جریان غالب رسانه‌های غربی در قبال حضور نظامی روسیه در اوکراین که سعی دارد ریشه و سهم اصلی تحریکات امنیتی ناتو در به وجود آمدن این بحران را انکار کند، سبب بازتولید همین نگاه در نظرات اصلاح‌طلبانه شده است.در حالی که گسترش ناتو به سوی شرق و پیوستن 14 کشور به این پیمان امنیتی دفاعی طی دو دهه اخیر به عنوان یکی از دلایل اصلی ایجاد نگرانی در مسکو که بیم آن دارد با پیوستن اوکراین به ناتو به محاصره اعضای این پیمان و تحت مخاطره قرار گیرد؛ عامل اصلی بروز بحران جاری بود. چنان که نمی‌توان حضور مخرب و خونبار ناتو در خاورمیانه به بهانه‌های مختلف را انکار کرد. سابقه‌ای که دغدغه امنیتی روسیه نسبت به گسترش ناتو را به امری قابل درک و مشترک برای ایران تبدیل می‌کند.این تهدید حتی از سوی مقامات ترکیه به عنوان عضو ناتو، به رسمیت شناخته شده است. تا جایی که سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه در گفت‌وگو با هفته نامه دی ولت آلمان با تأکید بر درک احساس تهدیدی که در مسکو وجود دارد گفت: ما امروز به قوانین و مقررات جدید برای روسیه و غرب نیاز داریم تا احساس امنیت کنیم.این آن درک واقعی از ژئوپلیتیک پیرامونی است که در پیروی از زاویه دید رسانه‌های غربی در تحلیل برخی فعالان سیاسی رنگ می‌بازد و «نه به جنگ» را به دستاویزی انتزاعی تبدیل می‌کند که در اوکراین وجاهت دارد اما در مقابل واقعیت بحرانی ساختن بیش از پیش وضعیت کشورهای منطقه و در مخاطره قرار گرفتن شهروندان این کشورها به فراموشی سپرده می‌شود.