کاش با مهرجویی مهربان‌تر بودیم

داریوش مهرجویی یک ویدئو در فضای مجازی منتشر کرده که در آن نسبت به باطل شدن پروانه نمایش فیلم «لامینور» معترض است؛ فیلمی که محصول سال ۱۳۹۸ است، اما به دلیل کرونا و تعطیلی سینما‌ها اکران آن مانند همه آثار سینمایی به تعویق افتاد. آنچه مهرجویی در ویدئوی منتشره به آن معترض است، لغو پروانه نمایشی است که دو سال پیش صادر شده است، اما به زعم مهرجویی حالا باطل شده تا فیلم او از چرخه اکران نوروزی کنار گذاشته شود. هر چند معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی تأکید دارد که فیلم لامینور مجوز دارد و صرفاً از لیست اکران نوروزی کنار گذاشته شده است، اما همین قرار دادن در لیست و سپس حذف آن کافی بود تا مهرجویی پا به سن گذاشته را در ۸۲ سالگی به واکنشی احساسی وادارد. در واقع سازمان سینمایی وقتی خبر بد حذف فیلم از اکران نوروزی را با خبر خوب حضور فیلم جابه‌جا می‌کند، کارگردان پابه‌سن گذاشته را در وضعیت روحی بدی قرار می‌دهد. اگر از ابتدا لامینور در لیست جای داده نمی‌شد، قطعاً کار به جایی نمی‌کشید که مهرجویی به گفته نزدیکانش تحت شوک حذف فیلم کارش به بیمارستان بکشد و در وضعیتی نه چندان طبیعی جلوی دوربین بنشیند و خود را قربانی سال‌ها بی‌مهری مسئولان سینمایی قلمداد کند.
اگر او همین حرف‌ها را در یک مصاحبه عادی و در وضعیتی متعادل بر زبان می‌آورد که البته بار‌ها بر زبان آورده قطعاً تا این اندازه بازتاب منفی به بار نمی‌آورد، اما وقتی پیرمرد با بغض و فریاد حرفش را می‌زند و تظلم‌خواهی می‌کند، به طور عادی مخاطبش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. خوب بود مسئولان سازمان سینمایی در مدیریت اکران نوروزی آنقدر دقت نظر به خرج می‌دادند تا شاهد واکنش تلخ فیلمساز پیشکسوت کشورمان نبودیم. نکته‌ای که مسئولان سینمایی از آن غافلند این است که عده‌ای از اینکه انگشت اتهام وضعیت نه چندان مطلوب سینمای ایران به گردن ممیزی و نظارت بیفتد، خوشحال می‌شوند. همانطور که می‌اندازند. در این نزدیک ۱۵ سالی که مهرجویی فیلم خوب نساخته و همه به آن اذعان دارند، عده‌ای بوده‌اند که ممیزی را متهم اصلی قلمداد کرده‌اند و همین‌ها بدشان نمی‌آید داریوش مهرجویی در وضعیتی قرار بگیرد که با عصبانیت حاکمیت را مقصر بداند. درباره برخی سختگیری‌های بی‌مورد که برای مثال منجر به توقیف بلندمدت فیلم «بانو» شد یا سبب شد فیلم علی سنتوری به محاق توقیف برود، باید حق را به مهرجویی داد. برای یک فیلمساز در جایگاه او توقیف چند ساله یک فیلم که می‌توانست با درایت و نگاهی فرهنگی سر موقع به نمایش عمومی برسد، سخت و تا حدی جانکاه می‌تواند باشد.
این را نمی‌توان منکر بود. فیلم بانو در سال ۷۰ به بهانه عجیب «توهین به انسان و مردم» توقیف شد. فیلم را که حالا پس از ۳۰ سال تماشا کنی از اینکه با چنین ایرادی توقیف شده است، حیرت می‌کنی. مهرجویی سال‌ها بعد درباره بانو در یک مصاحبه می‌گوید: «نامه‌ای نوشتم با این مضمون که چگونه فیلم را ندیده‌اند یا بد دیده‌اند و اینکه برخلاف نظر آنها، سراسر ستایش از انسان است و... به هر حال شورا برای نجات دادن فیلم، آن را فعلاً غیرقابل نمایش اعلام کرد، یعنی برای نجات فیلم، آن را به کل توقیف کرد. چه جور برداشتی از فیلم شده بود، نمی‌دانم. فقط می‌گفتند، چون سال قبل، نمایش فیلم «نوبت عاشقی» باعث شده بود گروه مخالفان به خصوص مهدی نصیری و همفکرانش سخت به جان وزارت ارشاد بیفتند، امسال ارشاد قدری احتیاط می‌کند، زیرا «بانو» هم ممکن است چنین واکنش‌هایی را برانگیزد.» فیلم بانو هفت سال بعد در سال ۷۷ از توقیف درآمد و اکران شد، اما نمی‌توان تأثیر مخرب آن را روی کارگردانش منکر شد.
داریوش مهرجویی یک بار دیگر در دهه ۸۰ با علی سنتوری با دیوار توقیف روبه‌رو شد. یادمان باشد او کارگردان فیلم «گاو» است که پیش از انقلاب و در آن وضعیت فساد فیلمفارسی ساخته شده بود و آن را پس از انقلاب برای امام راحل به نمایش گذاشتند و امام از آن به عنوان نمونه یک فیلم آموزنده و فرهنگی یاد کرده بود. این همان مهرجویی است؛ فیلمسازی که در آن شرایط ترویج فیلمفارسی هم تن به ابتذال نمی‌داد. سرانجام علی سنتوری هم پس از کشمکش‌های فراوان در مرداد سال ۸۹ مجوز اکران ویدئویی گرفت، اما پس از سکته قلبی و مرگ نابهنگام فرامرز فرازمند، تهیه‌کننده فیلم در ۶۵سالگی. نکته‌ای که درباره آثار مهرجویی وجود دارد این است که آثار او هرچه باشد از ابتذال در مضمون و فرم به دور است، اما در همین اکران نوروزی ۱۴۰۰ فیلمی با عنوان قدغن حضور دارد که تنه به فیلمفارسی‌های پیش از انقلاب می‌زند. پیام چنین رویکردی به سینماگران می‌تواند این باشد که چنین آثاری مجوز اکران در بهترین موسم را دریافت می‌کنند و این اصلاً پیام خوبی نیست. فیلم لامینور مهرجویی نیز به احتمال زیاد در ادامه آثار متأخر او قرار داشته و فیلم خیلی خوبی نیست، اما‌ای کاش برای ارج نهادن به فیلمسازی که دست‌کم تن به ابتذال نداد و چند دهه آثاری آبرومند برای سینمای ایران خلق کرد، با او مهربانانه‌تر رفتار می‌کردیم. او فیلم‌های مهمی، چون هامون، اجاره‌نشین‌ها، و سارا و مهمان مامان را در کارنامه دارد.