از تبار آنان که از پایگاه فقاهت به دفاع از نظام اسلامی پرداختند

در دورانی که هجوم اهل باطل، بصیرت و پایمردی اصحاب حق را می‌طلبد، رحیل عالمانی که هر یک به تنهایی، سدی استوار در برابر راهزنان ایمان و عقیده اند، خسارت‌بار می‌نماید. در برخی روایات به «ضیق گشتن زمین در آخرالزمان اشارت رفته» که بسا اهل دقت و تفسیر آن را به مرگ دانشوران و فق‌ها بازگردانده‌اند! با این همه حق وعده فرموده است: هیچ آیه‌ای را بر نمی‌داریم، مگر آنکه بهتر از آن و یا همانندش را جایگزین خواهیم کرد!
و ما نیز دعایی جز این نداریم.
زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سید محمدعلی علوی گرگانی را از دوران نوجوانی شناختم. پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌های هر هفته به تهران می‌آمد و در مسجد فاطمیه واقع در خیابان ناصری، در حوالی منزل پدری وعظ و خطابه‌هایی مؤثر داشت. در همان حوالی نیز صندوق قرض الحسنه‌ای تأسیس کرد که فراوان به کار ضعفای خلق خدا می‌آمد. آغاز تحصیل این قلم در حوزه تقریباً همزمان با آغاز مرجعیت وی بود. هم از این روی و در آغازین سالیان دهه ۷۰ هر گاه با جمع طلاب مسافرت به قم نصیب می‌گشت، درک محضرش را مغتنم می‌شمردیم. در شخصیت و کارنامه آن بزرگ دو نکته مهم و برجسته می‌نمود:
یک: او طی سالیان طولانی، مکانت والای علمی را با سفر‌های تبلیغی در هم آمیخت. امری که معمولاً در سیره فق‌ها کمتر مشاهده می‌شود. افزون بر این، وی در تعامل با مردم از هر صف و صنف، خلقی نیک و جذاب داشت و همین، برکاتی را موجب گشت. در سالیان عزیمت تبلیغی به تهران روزی صاحب مغازه خیاطی نزدیک به مسجد، نزد وی آمد و گفت یهودی است و می‌خواهد مسلمان شود! مرحوم علوی از او پرسید: «چرا اسلام را برگزیده‌ای»، پاسخ گفت: «جذب اخلاق و تواضع شما شده‌ام و دریافتم دینی که چنین متولیانی دارد، حتماً برحق و صواب است!» آن فرد پس از اسلام آوردن، به دلیل بی فرزندی، تمامی اموال خود را به آیت‌الله علوی بخشید تا در مسیر خیر صرف کند. آن عالم عامل نیز آن را مایه تأسیس یک قرض‌الحسنه کرد که در سطور فوق بدان اشارت رفت. او به توصیه معصومان بیش از گفتار با کردار خویش خلق خدا را مجذوب دین می‌ساخت و در این مسیر توفیقات فراوان داشت.
دو: حمایت قاطع از نظام جمهوری اسلامی و رهبری آن، از نکاتی بود که هیچ‌گاه از نظر آن فقیه فقید دور نماند. او گذشته از نقش‌آفرینی در انقلاب اسلامی و عضویت در دادگاه عالی قم و نیز حضور خود و شاگردانش در جبهه‌های جنگ، در دهه نخست استقرار نظام اسلامی، از آغاز مرجعیت تا پایان حیات، هیچ‌گاه در حمایت از اصل نظام اسلامی و مواضع راهبر حکیم آن عقب ننشست. مواضع آن بزرگ در ادواری، چون تسلط دولت موسوم به اصلاحات و جنگ روانی آنان علیه مبانی اسلام و انقلاب، فتنه ۱۳۸۸، تئوری پردازی‌های جریان موسوم به انحرافی و دعوت عموم مردم به پایمردی در برابر توطئه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دشمنان از سرفصل‌های مهم حیات سیاسی وی به شمار می‌رود. این همه اما، نافی تذکار‌های وی به مسئولان، برای بهبود شرایط معیشتی مردم و تلاش بیشتر برای کاستن از آلام آنان نبود که هر از گاه و در دیدار با متولیان امر، فرصت را برای تکرار آن مغتنم می‌شمرد. از این جنبه رحلت این شخصیت نامور، خسارتی برای برای نظام اسلامی و بدنه انقلابی جامعه ایران به شمار می‌رود؛ و بالاخره امید می‌بریم که بقیه امامت و عصمت (عج)، در آستانه نیمه شعبان، به کارنامه این سرباز مخلص و متخلق خویش، با نظر رضا و قبول بنگرد و او را در جوارصدیقان و مقرّبان جای دهد.