ما و تنش سیاسی در پاکستان

طی چند روز گذشته، جهان شاهد وقوع یک بحران سیاسی بزرگ در پاکستان بود. بحرانی که به گفته عمران‌خان نخست‌وزیر برکنار شده این کشور با نقش‌آفرینی مستقیم وزارت خارجه ایالات متحده رخ داده است!اما ماجرا از کجا شروع شده و دلیل آن چیست؟ بهترین پاسخ به این سوال در یک جمله نهفته است: "چین و سیاست‌های وزارت خارجه آمریکا".پاکستان در پی جنگ‌های بزرگ خود با هندوستان بر سر منطقه مورد مناقشه کشمیر همواره به دنبال یک شریک راهبردی برای مقابله با هندوستان بود، در این میان کشور چین با توجه به برنامه‌ توسعه اقتصادی خویش و با نظر به اهمیت ژئوپلیتیکی بندر کراچی و دریای عمان بر طرح اقتصادی خود با آغوش باز از این نیاز پاکستان استقبال کرده و این دو کشور تبدیل به دو هم پیمان نظامی-تجاری بزرگ در سطح  جهان  شدند. توسعه بندر کراچی توسط چینی‌ها برای تبدیل شدن به یکی از اضلاع موثر جاده نوین  ابریشم به وقوع یکی از بزرگ‌ترین جنگ‌های هیبریدی منطقه در حوزه دریای عمان منجر شده تا جایی که دولت هندوستان به عنوان کشوری که همزمان با چین و پاکستان مشکلات بزرگ نظامی-امنیتی دارد اقدام به سرمایه‌گذاری مستقیم در بندر چابهار ایران کرد تا بتواند یک آلترناتیو اقتصادی دیگر را برای ضربه به طرح بندر کراچی پاکستان معرفی کند. در این میان، دولت بایدن نیز پس از شکست‌های مختلف در منطقه جنوب غرب آسیا و آسیای میانه(انزوا در عراق و سوریه و خروج از افغانستان) و پس از ابربحران اوکراین و با فرض این که جهان در حال کلید زدن نظام چندقطبی است، سعی بر ایجاد یک زمین بازی جدید در قاره آسیا دارد.اهمیت این زمین بازی برای آمریکا در درجه اول اثرگذاری مستقیم بر دولت و ارتش چین به عنوان حامی درجه یک دولت پاکستان است، عملی که سعی دارد با مشغول کردن سیستم امنیتی-اطلاعاتی چین به خود، کمی از بار احتمال وقوع جنگ در تایوان بکاهد، واقعه‌ای که در صورت وقوع آمریکا را با یک شوک و بحران بزرگ روبه رو خواهد کرد. هندوستان نیز  به عنوان دشمن دیرین پاکستان سعی بر اثرگذاری در این تنش داشته و میل آن را دارد که با روی کار آمدن یک دولت غربگرا در اسلام‌آباد، در صورت وقوع یک جنگ بزرگ بین خود و پاکستان، از نداشتن حضور و کمک نظامی چین در آن درگیری آسوده خاطر شود و زمین را برای کنش فعالانه در کشمیر باز ببیند. هم راستا با این تحولات  به نظر می‌رسد بعد از حمله روسیه به اوکراین  نوعی جنگ سرد جدید در جهان در حال وقوع است و صف بندی‌ها نیز  به همین نسبت تنظیم می‌شود دراین میان با توجه به عملکرد دولت عمران خان در این ماجرا و حضور وی به عنوان اولین رئیس دولت در مسکو بعداز حمله پوتین به اوکراین و محکوم نکردن این حمله، آمریکا و جناح غربی این بلوک بندی راعصبانی  کرده است که تاثیرات عینی آن در فضای سیاسی پاکستان به موازات کاهش حمایت ارتش از دولت عمران خان و برکناری وی قابل مشاهده است. تاریخ  پاکستان  نشان می‌دهد چرخه قدرت همیشه در دست حزب مردم به رهبری خاندان بوتو و حزب مسلم لیگ به رهبری نوازشریف بوده است.اما در انتخابات ۳سال پیش عمران خان با حزب تحریک انصاف پاکستان  و حمایت ارتش برنده انتخابات شد.اما گویا اکنون ورق برای او برگشته و ارتش دوباره با همان ترفند همیشگی و به وسیله حزب دیگری در حال کنار زدن اوست که بنا برگزارش‌ها قرعه دوباره به نام خاندان شریف افتاده است.  اگرچه عمران خان فرصتی 90 روزه برای کسب دوباره رای مردم این کشور دارد که متغیر‌های مختلفی در رای دوباره به  حزب عمران خان در پاکستان و همچنین احتمال حضور او در دولت آینده پاکستان وجود دارد. با این حال جمهوری اسلامی ایران در دوره عمران‌خان روابط خوبی را با پاکستان برقرار کرده و در کنار اعتراض به برخی رفتارهای سوء این کشور در قبال جنگ یمن و بحران افغانستان و طالبان همواره سعی بر حفظ و تقویت این روابط داشته است. تنش امروز پاکستان که به منحل شدن مجلس و برکناری نخست‌وزیر و انتظار برای انتخابات زودهنگام منجر شده شرایط خاصی را برای کشور ما به وجود می‌آورد، شرایطی که در آن باید دستگاه سیاست خارجه و امنیتی جمهوری اسلامی با چشمان باز مراقب تحولات داخلی این کشور باشند. تقویت امنیتی مرزهای جنوب شرق برای جلوگیری از فعالیت تجزیه‌طلبانه در فضایی که آن‌ها با سوء استفاده از گپ امنیتی به وجود آمده در خاک همسایه شرقی، حمایت کامل از شیعیان پاکستان به عنوان یک اقلیت مورد تعرض همیشگی و مراقبت از امنیت بندر مهم و راهبردی چابهار می‌تواند پاسخ مناسبی به تهدیدات احتمالی در این ناحیه جغرافیایی باشد.