دور‌همی‌ها مستدام

محمد‌جواد بیژنی: چندین سال پیش گروهی از جامعه‌شناسان ژاپنی به ایران آمدند تا درباره این سوال بیندیشند که فردگرایی ایرانی‌ها، چرا با تمام دنیا متفاوت است. ایرانی‌ها در عین حال که در خانواده هستند و عاشق خانواده، به خود فکر می‌کنند و استقلالی را نیز درون خود و جامعه پیگیری می‌کنند. چگونه می‌شود هم باشند و هم نباشند! به قول جناب سعدی: هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای؟! آنها چندین ماه در میان دانشکده‌های علوم اجتماعی کشور و بین مردم تحقیق و تفحص کردند و به دنبال نمونه‌ای از تقلید می‌گشتند که همانند فردگرایی نئولیبرالی آمریکایی نباشد! تا اینگونه بتوانند وجود «خانواده» را در کشور خود احیا کنند. نتیجه آن شد که این جامعه‌شناسان متحیر و سرگشته، نتوانستند این تقلید را در ژاپن اجرا کنند و به جای آن، سال 1399 شمسی وزارت «تنهایی» را در کشورشان تاسیس کردند. در قدیم‌الایام در ایران دورهمی شب‌ها، حول محور بزرگ‌تر خانواده، با شاهنامه، داستان‌ها یا چیستان‌های محلی زنده نگه داشته می‌شد. مهران مدیری در فصل پنجم دورهمی همین موضوع را که سال‌ها در جامعه ایرانی وجود داشته با ابزار مدرنیته آپدیت کرده است؛ اینگونه که سعی داشته با فرمی جدید به سراغ محتوایی قدیمی برود. ابزار تنوع آن کلام‌ها و شوخی‌ها نیز خودش است که با چاشنی کمدی درهم آمیخته است. مهران مدیری نبض جامعه ایرانی را می‌داند. با پرستیژ شوخی می‌کند؛ جوک‌ها، خنده‌ها و کلماتی که زمان و مکان ندارد. نه به قومی می‌خورد، نه به فردی، نه به مکانی و به صنفی، بلکه در هوا مخاطب را می‌خنداند. این خنده نیز باعث می‌شود که در دورهمی، بین یک فرد در کنار عزیزان و خانواده‌اش، انرژی و محبت رد و بدل شود. جامعه شفاهی ایران به دنبال کلام است؛ کلامی نه فقط جدی و فاخر، بلکه قابل فهم و با چاشنی خنده و محبت. بنابراین بهترین گزینه در چیدمان میز برنامه دورهمی، همان مهران مدیری است که در وسط گود بنشیند و خانواده و دوستانی دور آن حلقه بزنند و حول یک محور خاص (در اینجا مسابقه) با هم حرف بزنند. هر چند شایعاتی درباره سوالات ویکی پدیایی آن است ولیکن قضیه این است که حتی مهم نیست سوالات چه باشد! یعنی مهم این نیست که چه چیزی پرسیده شود و سوگیری سوال‌ها چگونه باشد، سوال‌ها راحت باشد یا سخت! کسی پاسخ دهد یا ندهد. مهم آن است که چندین نفر بتوانند حول یک محوری دورهمی داشته باشد و محبت و خنده بین آنها جریان داشته باشد و این انرژی نیز به مخاطبان برسد. مدتی گوشی‌های همراه کنار گذاشته شود و به یک دورهمی دوستانه توجه شود. برنامه دورهمی به خودی خود ارزشی ندارد، بلکه ارزش آن در افرادی است که دور هم جمع شده‌اند. عامل برنده و جلب توجه مخاطب به این فصل از دورهمی نیز همین است. برای همین مانند تمام دیگر کارهای مدیری اگر به جای دیده‌شدن از قاب تلویزیون، از رادیو هم شنیده شود، هیچ تفاوتی نمی‌کند! در همان اوان با شب‌های برره تاکنون در تمام کارهای مهران مدیری این «کلام» است که در محوریت قرار دارد. هر چند در زبان بدن ایشان در دورهمی جدید می‌توان نشانه‌هایی از اهمیت «تصویر» را نیز متوجه شد، در نوع نگاه و آرامش در تقلب‌هایی که درباره پاسخ به سوال‌ها دیده می‌شود. البته نکته‌ای که حائز اهمیت است فهم و آگاهی مهران مدیری به عنوان مجری و کارگردان این کار است که می‌داند به هدف رسیدن و به نقطه یا آرمانی رسیدن و برنده شدن در زندگی نمی‌تواند رمز کشف زندگی باشد، بلکه این مسیر است که اهمیت دارد. این اهمیت مسیر طی سال‌های اخیر در جهان و بالطبع ایران گم شده است. در دورهمی فصل پنجم سعی بر آن است که با گفت‌وگو و آرامش در برخورد با غلط و درست بودن، موفق یا موفق نشدن در مسابقه، به یک فهمی از اهمیت «مسیر» در زندگی رسید. نکته دیگری در این فصل از دورهمی مورد توجه بود و اقبال عمومی بیشتری را به نسبت فصل قبل نصیب این برنامه کرد؛ سرتیم‌هایی که انتخاب شده بودند نیز تاثیرگذاری خود را در این فصل به طور مشهود داشتند، چرا که مخاطبان، درون افرادی که می‌بینند اگر همزاد ‌پنداری بیشتر و احساس آشنایی بیشتری داشته باشند بیشتر به آن فرد و به طور جامع‌تر برنامه متمایل می‌شوند. این موضوع در میان ایرانی‌ها که ساختاری ایلی، سنتی‌تر و خانوادگی داریم بیشتر از بقیه دنیا است؛ که این عنصر نیز در فصل پنجم مهران مدیری مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان نکته آخر درباره برنامه دورهمی با محوریت کارگردان و مجری، می‌توان گفت مهران مدیری پخته شده است. مجرب است و سوار بر کلمات و اجراست. از سوی دیگر مودب است. در برنامه‌ای که اساس آن با دورهمی و خانواده است تنها یک شخص مودب و پخته می‌تواند در وسط کادر بنشیند و مخاطبان را با خود همراه کند.