دنیایی چنین رسوا کجا شایسته رؤیاست؟! (یادداشت میهمان)

  دکتر محمدحسین محترم
سخنان نوروزی امسال رهبر معظم انقلاب حاوی نکات پندآموز فراوانی بود از جمله درخصوص رسوایی‌های دنیای غرب که تصریح داشتند: «در ماجرای اوکراین، نژادپرستی غرب را همه با چشم‌باز دیدند. صریحاً در رسانه‌هایشان اظهار تأسّف می‌کنند که این دفعه جنگ در خاورمیانه نیست، در اروپا است! یعنی اگر جنگ و خونریزی در خاورمیانه باشد اشکال ندارد امّا در اروپا که باشد اشکال دارد. این نژادپرستی به این وضوح، به این روشنی! امروز یکی از رسواترین و فاش‌ترین مقاطع دوران معاصر است»!
۱- آنچه تاکنون در بحران اوکراین رخ داده علی‌رغم ادعای وادار کردن پوتین به تسلیم ظرف چند هفته، موجب آشکارتر شدن ضعف و ناتوانی آمریکا و رسوایی بیشتر نظام لیبرال دموکراسی غربی و دنیای ساخته شده بر مبنای این نظام و در نتیجه موجب فروپاشی همه ارزش‌های مدعی آن شده است.
۲- بایدن قصد داشت در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای ماه نوامبر برای خود دستاورد‌سازی کند و با بحران‌آفرینی و تنش‌زایی در اوکراین، شکست‌های آمریکا در سال‌های اخیر به‌خصوص در غرب آسیا، خروج خفت‌بار از افغانستان بدون هیچ دستاوردی، ناتوانی در مهار قدرت دفاعی جمهوری اسلامی، عجز در مقابله با تلاش‌های مقاومت برای اخراج این کشور از منطقه به‌ویژه عراق و همچنین ناتوانی از دفاع از سعودی‌ها در مقابل حملات بی‌امان یمنی‌ها به‌خصوص در حملات علیه تأسیسات نفتی عربستان را که همه اینها موجب تسهیل افول ابرقدرتی آمریکا و بی‌اعتمادی هرچه بیشتر افکار عمومی جهان به واشنگتن شده، تحت‌الشعاع قرار دهد و موجب ترمیم چهره ترسیم شده از خود به‌عنوان ضعیف‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا شود. در این سناریو بایدن با وعده‌های دروغین نه فقط به مردم اوکراین و دنیا بلکه به مردم کشور خودش و متحدان اروپایی‌اش هم خیانت کرد که به یکباره همه این خیانت‌ها آشکار شد. بایدن که در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری‌اش ادعا کرده بود


«در صورت رئیس‌جمهور شدن، پوتین جرأت حمله به اوکراین را نخواهد داشت» و در قبل از عملیات نظامی روسیه با فضا‌سازی و تنش‌آفرینی القا می‌کرد «پوتین را از حمله به اوکراین منصرف کردیم»، اکنون با ترکیدن آن توهمات با یک شکست سیاسی بزرگ و چالش متناقض و فریبکارانه روبه‌رو شده و به‌دلایل ملاحظات سیاسی و نظامی و امنیتی و مهم‌تر اقتصادی و چالش‌های داخلی نه توانست جلوی عملیات نظامی روسیه را بگیرد و نه می‌تواند دست به اقدامی حتی ایجاد منطقه پرواز ممنوع بزند!
۳- در فریبکاری ادعای حمایت از اوکراین برای بازیچه قرار دادن این کشور جهت رسیدن به اهداف خائنانه خود همین بَس که در نزدیک به ۲۰ سال هم دولت‌های متوالی آمریکا در پشت صحنه تلاش کردند از پیوستن اوکراین به ناتو ممانعت کنند و هم اروپایی‌ها با پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا مخالفت می‌کردند، اما اکنون برای تنش‌زایی با روسیه منافقانه و در تناقضی آشکار، هم ادعای رسواکننده پیوستن اوکراین به ناتو و هم به اتحادیه اروپا را مطرح کرده‌اند! البته رسوایی مهم‌تر این است که علی‌رغم این ادعاها با خالی کردن پشت اوکراین فقط بر دفاع از خاک ناتو تأکید و اعلام کردند «نه با روسیه می‌جنگیم و نه هواپیماها و نیرو به اوکراین می‌فرستیم»!
۴- آنچه آمریکا و غربی‌ها ادعا داشتند فقط یک پروپاگاندا بود و در حالی قصد داشتند با بازی گفت‌وگوهای تلفنی پی‌درپی و شوی دیدارهای مکرر تبلیغاتی و فضا‌سازی‌های سیاسی- رسانه‌ای، روسیه را بترسانند و وادار به تسلیم کنند که از نگاه هر فرد غیر تحلیلگر و کارشناسی نیز تناقض‌ها و رسوایی‌ها و فریبکاری‌های آنها در فضا‌سازی و پروپاگاندای رسانه‌ای‌شان آشکارتر می‌شد. توهین‌ها و ادعاهای غلو‌کننده رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه «اقتصاد روسیه همانند زباله و آشغال و در حال نابودی است»، در کنار ادعاهای فانتزی
«تحریم روس‌ها برای خرید قایق‌های تفریحی و کالاهای لوکس و کالاهای مجلل و بازی‌های ورزشی و ممنوعیت واردات الماس از روسیه» و «خروج مک دونالد» و... نشان داد که تنها سلاح آنها فضا‌سازی و پروپاگاندا علیه روسیه است. تا جایی که بلینکن و بورل همزمان با ادعای اعمال تحریم‌ها مجبور به اعتراف شدند که «پوتین برای مقابله با آنها نقشه‌هایی طراحی می‌کند و تحریم‌ها تأثیر معجزه‌آسایی نخواهد داشت»! در این پروپاگاندا وقاحت را تا بدان جا رساندند که حتی اتحادیه اروپا برای اولین بار در طول تاریخ یک تابو را شکست و رسماً و علناً اعلام کرد «مواد مرگبار» در اختیار کشور ثالثی (اوکراین)، آن هم در حال جنگ قرار می‌دهد!
۵- آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها قصد داشتند با پروپاگاندای رسانه‌ای، خود را هماهنگ و متحد علیه روسیه نشان دهند و تحریم‌ها را کارساز القا کنند، اما اولاً؛ اینکه در مقابل توهین‌های بایدن به پوتین، مقامات اروپایی سعی می‌کردند از عبارت «آقای رئیس‌جمهور پوتین، همکار گرامی» استفاده کردند، نشان از یک اختلاف شدید بین آنها دارد. ثانیاً؛ مجبور شدند رسماً اعلام کنند «فعلاً قطع سوئیفت به دلیل نگرانی وام‌دهندگان اروپایی مبنی بر عدم بازپرداخت میلیاردها دلار وام‌های معوق آنها در روسیه، غیرممکن است!». ثالثاً؛ افزایش 6۳ درصدی قیمت گاز در اروپا نشان داد که وعده بایدن برای جبران انرژی و گاز اروپا نیز وعده‌ای توخالی و تزریق برخی ذخایر نفت هم فقط برای مهار قیمت سوخت در داخل آمریکا بود! رابعاً؛ با دروغ از کار درآمدن وعده بایدن و متعاقب آن با فرمان پوتین مبنی بر دریافت روبل به‌جای دلار، شوک بزرگی به بازار گاز و خود اروپایی‌ها وارد شد. البته خیلی تلاش می‌کنند پیامدهای آن را سانسور کنند که نشان می‌دهد قادر به اعمال تحریم‌های اعلامی نیستند. با این فرمان قیمت گاز برای معاملات آتی در اروپا به هزار و ۴۵۰ دلار افزایش یافت و کشورهای اروپایی را مجبور به افزایش تعرفه‌های برق و گاز کرد. برای مثال در انگلیس با افزایش بیش از ۹۲۰ دلاری، هزینه متوسط تعرفه خانوارها به ۲۵۹۰ دلار در سال رسید و نخست‌وزیر هلند هم اذعان کرد «به دنبال تحریم‌های روسیه با افزایش ناگهانی و بی‌سابقه قیمت انرژی و تورم شدیدی روبه رو شده ایم که دولت قادر نخواهد بود این زیان‌ها را جبران کند و در آینده نزدیک همه ما فقیرتر خواهیم شد»! البته این فقط پیامد ناشی از اعلام دریافت روبل به‌جای دلار است و هنوز تحریم واردات انرژی از روسیه در عمل اعمال نشده و در صورت اعمال که غیرممکن است، وضع به‌گونه دیگری خواهد شد. خامساً؛ البته پس از وارد شدن
شوک انرژی، پوتین با درک واقعیت‌های موجود، اکنون به فکر وارد کردن شوک مواد غذایی به اروپایی‌ها و آمریکایی‌هاست. وی با بیان اینکه «روسیه حواسش به صادرات مواد غذایی به کشورهای غیر دوست هست» هشدار داده که «تحریم ما دنیا را با بحران غذا و افزایش قیمت مواد غذایی روبه رو می‌کند». روسیه علاوه‌بر اینکه بزرگ‌ترین تأمین‌کننده انرژی اروپاست، بزرگ‌ترین صادرکننده گندم و یکی از اصلی‌ترین تولیدکنندگان کودهای شیمیایی در دنیاست. قبل از پوتین، چین نیز همین هشدار را داده بود. سادساً؛ آمریکا همان‌گونه که با قرارداد آکوس با انگلیس و استرالیا به فرانسه خیانت کرد، با وعده و ادعای حمایت از ناتو و ترساندن اروپایی‌ها از جنگ جهانی سوم توانست سر آنها کلاه گشادتری بگذارد. هم تسلیحات و نیروهای بیشتری در کشورهای اروپایی مستقر کرد و از نظر روانی وابستگی بیشتر آنها به خود را به رخ کشید و تحقیرشان کرد و هم تسلیحات بیشتری به آنها فروخت. تا جایی که رویترز خبر داده «درگیری‌ها در اوکراین، کشورهای اروپایی را به بزرگ‌ترین متقاضی خرید تسلیحات آمریکایی تبدیل کرده و ارزش سهام شرکت‌های اسلحه‌‌سازی آمریکا را بالا برد و بودجه دفاعی – نظامی این کشورها دو برابر شده است» و این تحققِ همان شعار ترامپ برای سرکیسه کردن اروپایی‌ها به دست بایدن است که گفته بود، اروپا مثل عربستان باید هزینه تأمین امنیت خود را بپردازد!
۶- هرچند آمریکا و غربی‌ها در رسوایی دیگری جهت کنترل پیامدهای تحریم‌ها علیه خودشان مجبور شدند منافقانه برای حل موقتی بحران انرژی دست به دامن کشورهایی شوند که به دنبال براندازی و کودتا و انقلاب‌های مخملی و جنگ‌های نظامی و اقتصادی و روانی و... علیه آنها بودند، رسوایی دیگرشان این بود که همزمان با سفر لاوروف به هند، معاون مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه‌شان را به دهلی‌نو فرستادند تا مقامات این کشور را با یک تهدید خودساخته و خنده‌دار از دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه روسیه بترسانند. در حالی که نه قرائن و شواهدی وجود دارد و نه به مخیله هیچ کارشناس و تحلیلگری خطور کرده، دلیپ سینگ و لیز تراس بحث حمله چین به هند را مطرح و ادعا کردند «در صورت حمله چین به خاک هند، روسیه به کمک هند نخواهد آمد»! نکته مهم این بود که علی‌رغم این تهدیدات، مقامات هندی با درخواست بایدن و جانسون برای ممنوعیت واردات انرژی و سایر کالاها از روسیه مخالفت کردند و حتی خرید نفت از عربستان را کاهش و از روسیه افزایش دادند و عملیات نظامی روسیه در اوکراین را محکوم نکردند! ۷- آمریکایی‌ها با القای ترس از جنگ جهانی سوم نیز تلاش داشتند دیگر کشورها را همراه خود القا کنند که در این مورد نیز رسوا شدند تا جایی که در پی ارائه قطعنامه به شدت ضدروسی خود در سازمان ملل، کشورهای عضو با مفاد آن مخالفت و به‌جای «محکومیت حمله روسیه به اوکراین»، از عبارت «اظهار تأسف» استفاده کردند و به‌جای نام بردن از شخص پوتین از کشور روسیه نام بردند و بند مربوط به بند هفتم منشور سازمان ملل را نیز حذف کردند. هرچند برخی از کشورها به همین قطعنامه اصلاح شده هم رأی ندادند و یا رأی ممتنع دادند و خود روسیه هم آن را وتو کرد. در مورد عضویت روسیه در شورای حقوق بشر هم برخی از کشورها مثل جمهوری آذربایجان و ارمنستان در رأی‌گیری شرکت نکردند و ۸۴ کشور از جمله چین و عربستان و امارات با رأی منفی یا ممتنع با آن مخالفت کردند.
۸- در بحران اوکراین ترس همراه با نفاق صهیونیست‌ها هم آشکارتر شد. مقامات صهیونیستی که قبل از این با لفاظی‌های احمقانه و دیدارهای نمایشی با مقامات روسی قصد فضا‌سازی علیه جمهوری اسلامی را داشتند، در ابتدا به صراحت علیه روسیه موضع و طرف آمریکا را گرفتند، اما در میانه بحران ترس از خشم پوتین آنچنان نخست‌وزیر این رژیم را فرا گرفت که مجبور شد ادعای نقش میانجیگری کند و بگوید «در برابر دو طرف خنثی هستیم»! وی همچنین در نفاقی آشکارتر با خالی کردن پشت اوکراین به زلنسکی توصیه کرد «پیشنهاد‌های پوتین برای پایان دادن به جنگ را بپذیرد و به زندگی مردم خود فکر کند»!
۹- گوش دنیا را از ادعای حقوق بشری خود در حمایت از اوکراین پر کردند در حالی که با حمایت همه‌جانبه از صهیونیست‌ها و صرب‌ها و داعش و سعودی‌ها که صدها هزار انسان بی‌گناه را به فجیع‌ترین وضع و به شیوه قرون وسطایی در فلسطین و بوسنی و عراق و سوریه و یمن و...کشتند و در مقابل دوربین‌ها سر بریدند و به نوامیس آنها تجاوز و میلیون‌ها انسان را معلول و آواره کردند و چشم حقوق بشری‌شان را بر روی این همه جنایات بستند و هیچ‌گونه تحریمی علیه این جنایتکاران جنگی و تروریست‌های دولتی و تکفیری اعمال نکردند. تا جایی که شهید سلیمانی می‌گفت «مادری را دیدم که داعشی‌ها کودکش را کباب کردند و در ظرف پلو برایش فرستادند»! حال وقتی به ازای هر صد خبر از اوکراین، شاید یک خبر از کشتار مردم سوریه و عراق و یمن و بوسنی و فلسطین در رسانه‌های آنها منعکس نشد و نمی‌شود، چگونه باور کنیم این حجم از پرداختن رسانه‌ها درخصوص اوکراین و تحریم روسیه به دلایل انسانی و صداقت ادعاهای حقوق بشری‌شان است؟! لذا به فرمایش رهبری «این قضایا را وقتی انسان نگاه می‌کند، احساس می‌کند دنیا دست چه گرگ‌های خون‌خواری است که ادّعای حقوق بشر هم دارند و با این ادّعا از کشورهای مستقل باج‌خواهی و باج‌گیری می‌کنند». افتضاح رسوایی دنیای غرب تا بدان حد است که شورای آتلانتیک وابسته به پنتاگون و سیا که مثل دیگر مقامات و محافل سیاسی- رسانه‌ای آمریکا در مذمت جنگ و محکومیت ورود روسیه به جنگ اوکراین ده‌ها نشست برگزار و صدها مطلب منتشر کرده بود، در سرمقاله خود با زیر‌پا گذاشتن تمام آن ادعاها، به بایدن توصیه کرده وارد جنگ شود و بدون توجه به اینکه چه تعداد مردم بی‌گناه کشته می‌شوند، در جایی که منافع غرب ایجاب می‌کند، از اقدام نترسد!
۱۰- افشای اسناد آزمایشگاه‌های مخفی ساخت سلاح‌های زیستی در اوکراین که از سوی پسر بایدن مدیریت می‌شد، نیز از دیگر نتایج رسوایی‌های بزرگ جنگ اوکراین است.
۱۱- مخالفت برخی مجامع جهانی با تحریم‌های فانتزی آمریکا علیه روسیه از جمله مخالفت انجمن جهانی المپیک (WOA) با حذف ورزشکاران روسی از مسابقات بین‌المللی، هم رسوایی پروپاگاندای ادعای تحریم‌ها را آشکارتر کرد.
۱۲- افتضاح دیگر ادعای مقاومت مردم اوکراین بود که به شدت زیر سؤال رفت. اینکه رئیس‌جمهور اوکراین از جنگجویان و داوطلبان خارجی طلب کمک و آمدن به اوکراین برای جنگیدن با ارتش روسیه کرده، خود نشان می‌دهد که مردم وارد میدان مقاومت و جنگیدن نشدند چراکه اگر مردم یک کشور وارد میدان دفاع از کشور خود شوند دیگر نیازی به مزدوران خارجی نیست! نکته تحقیرآمیز برای زلنسکی این بود که بعد از این درخواست، انگلیس که مثل آمریکا فریبکارانه ادعای حمایت از اوکراین را دارد، رفتن انگلیسی‌ها به جنگ علیه روسیه را «غیرقانونی» توصیف و آنها را تهدید به مجازات کرد.
۱۳- نکته بسیار مهم در ادعای منافقانه و فریبکارانه آمریکایی‌ها این است که از هم اکنون برای قربانی کردن زلنسکی آماده شده‌اند. آمریکا قبلاً نیز ادعای حمایت از دولت‌های دست نشانده در افغانستان و عراق و عربستان و امارات و لیبی و... و تأمین امنیت این کشورها را داشت و این دولت‌ها پز یادگیری دموکراسی را به ما می‌دادند، اما اکنون نه امنیتی برای این کشورها باقی‌مانده و نه به پیشرفتی رسیده‌اند و نه اثری از برخی از این دولت‌ها و رؤسای آنها باقی‌مانده و آنهایی هم که باقی ماندند مستأصل و درمانده دست به دامن جمهوری اسلامی شدند و به دنبال مذاکره و رابطه با ایران هستند تا از یک سو از توطئه‌های آمریکا و از سوی دیگر از خشم قدرت مقاومت در امان بمانند! آری در چنین دنیایی رسوا، چگونه اعتماد و دل بستن به آمریکا و غرب شایسته است؟!