ژوبین صفاری چشم‌انداز مبهم و اضطراب اقتصادی مردم

با مروری نسبت به گذشته‌های نه چندان دور در می‌یابیم که مشکلات اقتصادی امروز اغلب توسط کارشناسان اقتصادیِ با دانش، پیش بینی شده بود. چه آنانکه امر سیاسی را عامل مهمی برای پیشامدهای کنونی می‌دانستند و چه آنان که نسبت به سیاست‌های اقتصادی در دولت‌های قبل و سایر مسئولان هشدار دادند.
امروز نیز همچنان صدای برخی از آنان در شبکه های اجتماعی شنیده می‌شود در حالی که گویی واقعی عملی به آن نهاده نمی‌شود. واقعیت آن است که جراحی اقتصادی توسط دولت سیزدهم از سخت ترین کارهاست اما حلقه مفقوده سختی آن همچنان در ارتباط کم دولت با مردم و نخبگان اقتصادی است. دانستن اینکه اصلاح فرآیندهای اقتصادی کار یک روز و دور رو‌ز نیست کار سختی نیست اما زمانی که مردم از چگونگی چشم‌انداز دقیق دولت بی اطلاع باشند تنها دچار اضطراب معیشتی برای آینده در کنار سختی معیشتی در واقعیت امروز خود می شوند. نقدی که همواره نسبت به دولت گذشته وجود داشت و بارها بیان شد شکاف بین دولت و واقعیت مردم بود که هر کار مثبتی را نیز با دیده تردید روبرو می‌کرد. امروز نیز در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد. زمانی که مردم نیازمند شفافیت در برنامه‌های اصلاحی دولت هستند، چند صدای متناقض تنها مردم را سرگردان می‌کند. همچنان که شفافیت انتشار لیست بدهکاران بانکی بنا به ملاحظاتی نصف و نیمه باقی ماند و اثرگذاری کمی در سپهر اقتصادی و اجتماعی داشت.
واقعیت آن است که امروز نقدینگی لجام گسیخته تنها از مجرای راهکارهای علمی اقتصادی و با استفاده تجارب سایر کشورها می‌تواند منجر به فاجعه بدتری نشود. کما اینکه بسیاری از کشورها توانستند طی دهه گذشته بر غول تورم فائق آیند می‌توان ظرف چند سال با رویکردهای علمی و استفاده از نخبگان اقتصادی، اقتصاد کشور را از بند تورم رهانید؛ اگر عزم آن باشد.
ناگفته نماند که سیاست خارجی حتما که نقش موثری در متغیرهای کلان اقتصادی دارد که در جای خود بارها در خصوص آن صحبت شده است. با این حال به فرض مهیا بودن همه جوانب آنچه که گم می شود نحوه ارتباط درست مسئولان با افکار عمومی است. اقدامات اصلاحی اگر در گرداب ضدو نقیض گویی‌های غیرشفاف گرفتار شود تنها زخم اضطراب مردم را نسبت به آینده خود عمیق تر می کند. نداشتن چشم انداز معضل بزرگی بوده که طی سال های اخیر باعث مهاجرت بسیاری از نخبگان شده و امروز نیز هنوز رویکردها و روندها بر همان شیوه قبل است.
جراحی اقتصادی دولت که می‌تواند در بطن خود مثبت و کارآمد باشد حتی برای نمایندگان هم نامفهوم است و آن‌ها نیز از همراهی مطلق با آن اِبا دارند. به نظر می‌رسد دولت، امروز برای اصلاح امور نیازمند دو فاکتور مهم یعنی شفافیت با مردم و استفاده از نخبگان بدون در نظر گرفتن اختلافات دیدگاهی است. متاسفانه برخی از اظهار نظرهای خام دستانه برخی مسئولان دولتی سیگنال مثبتی به جامعه نخبگان و مردم نمی‌دهد. در نهایت اینکه جراحی اقتصادی نیازمند همراهی مردمی است که هیچ چیز از آنچه قرار است رخ بدهد، نمی دانند.