میراث شوم نفت!

لیلا مهداد- محو آبی فیروزه‌ای دریا؛ ماموریت لکه سیاه است، به اسارت بردن آبی دریا. قطره‌ای که به هر بهانه‌ای وصله می‌شود به دریا برای پیش‌روی تا جایی که جان داشته باشد. لکه‌های سیاه کوچک و بزرگ که حلقه می‌کنند دریا را.

ظلمت که آبی دریا را پوشاند وقت رخنه به جان دریاست. زمان در کمین نشستن برای گرفتن نفس نهنگ‌ها و دلفین‌ها. ماهی‌ها و خرچنگ‌ها هم به سرنوشت میگوها و لاک‌پشت‌ها محکوم‌اند. پرندگان، گیاهان دریایی و صخره‌های مرجانی همگی محکوم به مرگ‌اند.

مرگ نهنگ‌ها و دلفین‌ها یا محکومیت پرندگان، گیاهان دریایی و صخره‌های مرجانی به مرگ آخر قصه لکه‌های سیاه نیست. پا گذاشتن در ساحل و نفوذ کردن در دل و جان خاک هم هست. گاهی کشتی و زمانی چاه یا تاسیسات ساحلی بهانه‌ای می‌شوند برای پیش‌روی لکه‌های سیاه نفتی.



زمانی خلیج‌فارس و وقتی خرز زخم می‌خورند از لکه‌های سیاهی که هوس شیطنت می‌کنند برای نفوذ به جان دریا. خلیج‌فارس، آبی نیلگونی که سالانه تردد بیش از 55هزار شناور نفتی، تجاری، ماهیگیری و نظامی را تاب می‌آورد. اما در خزر از همسایگان شمالی است. همسایگانی که شیب خزر بهانه‌ای شده تا آلودگی‌های‌شان را به خورد خزر بدهند.

بهانه هرچه باشد آبی دریا به اسارت می‌رود تا نه ماهی‌ها آسایش داشته باشند، نه خاکی که به ساحل نشسته. لکه‌های سیاه سمش را به جان دریا می‌خوراند؛ سرنوشت ماهی‌ها، مرجان‌ها و … معلوم است. اما در میانه، داستان سمی که به جان زنجیره‌ غذایی می‌ماند و تا کجا خواهد بود، قصه ناتمام میراث شوم لکه سیاه نفتی است.

بررسی‌های داخلی از صدور مجوز برای تولید آب‌شیرین از خلیج‌فارس خبر می‌دهند. در این میان حجم تولید آب‌شیرین از خلیج‌فارس استان بوشهر و هرمزگان در مجموع 1653میلیون مترمکعب در سال است. این در حالی است که برای تولید این حجم آب‌شیرین باید حدود سه برابر آن، آب از دریا برداشت شود.

همسایگان و خود‌ی‌ها بلای جانش شده‌اند

خلیج‌فارس؛ دریای نیمه‌بسته، کم‌عمق و حاشیه‌ای از اقیانوس هند. خلیج‌فارس اُنس گرفته با گرمی هوا، تبخیر بالا، شوری و املاح بسیار، نبود رودخانه‌های دائمی و عدم تغذیه مناسب آب‌شیرین.

اما دردهایی که زخم می‌زنند به جان خلیج‌فارس؛ از آب‌شیرین‌کن‌ها، ساخت جزایر مصنوعی و آلودگی‌های نفتی تا فاضلاب‌های شهری و صنعتی. به باور راضیه اشعثی توسعه ساحل‌نشینی، زباله‌های پلاستیکی  و میکروپلاستیک‌ها و… هم بلای جان خلیج‌فارس‌اند. به باور این مدرس جغرافیا و برنامه‌ریزی این آلودگی‌ها از سوی کشورهای هشتگانه مجاور خلیج‌فارس اتفاق می‌افتد. آلودگی‌هایی که در قیاس با سایر دریاها عمر بیشتری در خلیج‌فارس دارند.

آمارهای رسمی سایت www.statista.com در سال 2017 پرده از مصائب همسایگان خلیج‌فارس برداشت. طبق این آمارها تولید آب‌شیرین از طریق سامانه‌های نمک‌زدایی در امارات 1975میلیون مترمکعب در سال است. اگرچه سهم کویت 723میلیون مترمکعب، قطر 602میلیون مترمکعب و بحرین 239میلیون مترمکعب در سال از خلیج‌فارس است. سهم عربستان هم از دو پهنه دریایی خلیج‌فارس و دریای سرخ به میزان 2458میلیون مترمکعب در سال است. میزان تولید آب‌شیرین‌کن‌های عمان هم  298میلیون مترمکعب در سال از دریای عمان است.

بررسی‌های داخلی از صدور مجوز برای تولید آب‌شیرین از خلیج‌فارس خبر می‌دهند. در این میان حجم تولید آب‌شیرین از خلیج‌فارس استان بوشهر و هرمزگان در مجموع 1653میلیون مترمکعب در سال است. این در حالی است که برای تولید این حجم آب‌شیرین باید حدود سه برابر آن، آب از دریا برداشت شود. واقعیت تلخ ماجرا اینجاست که این امر مستلزم برداشت حدود 5میلیارد مترمکعب آب در سال از خلیج‌فارس است. اگرچه این یعنی حدود سه‌ونیم میلیارد مترمکعب پساب بسیار شور وارد خلیج‌فارس می‌شود. «این حجم از برداشت آب و تخلیه شورابه به دریا، اثرات منفی گسترده‌ای بر محیط‌زیست خواهد داشت. اثرات مخرب بر  تنوع‌زیستی و ذخایر آبزیان کشور.»

خطوط لوله انتقال نفت که زیر آب‌های خلیج‌فارس جاخوش کرده‌اند، عمری به درازای 60  تا 70سال دارند. لوله‌هایی که گذر عمر فرسوده‌شان کرده تا احتمال نشت نفت بالا برود. اگرچه شناورهای نفت‌کش هم آلودگی‌های مختلف را به خورد جان خلیج‌فارس می‌دهند.

خطوط لوله‌های به جا مانده از  60 تا 70سال پیش

بنابر برآورد کارشناسان نفتی 57 تا 66درصد ذخایر نفتی جهان در دل خلیج‌فارس و دریای عمان آرمیده‌اند. مناطقی با موقعیت حساس جغرافیایی، سیاسی‌. هرچند شرایط زمین‌شناسی، مدیریت زیست‌محیطی این منطقه باعث شده تا نتوان آنها را  مستقل از ذخایر نفت و گاز در نظر گرفت.

خلیج‌فارس؛ منطقه‌ای که از سویی آلاینده‌های نفتی حیاتش را تهدید می‌کند و از سویی انسان بلای جانش شده. جان خلیج‌فارس از آلاینده‌های نفتی و فاضلاب‌‌های شهری و صنعتی زخم برداشته است. به باور راضیه اشعثی، ماندگاری بیشتر این آلودگی‌ها مهم‌ترین تهدید زیست‌محیطی برای خلیج‌فارس به حساب می‌آیند. «عواقب این آلودگی‌ها بر اکوسیستم ساحلی و دریایی قابل جبران نخواهد بود.»

در این میانه یکی از مهم‌ترین عوامل تهدیدکننده اکوسیستم خلیج‌فارس، آلودگی‌های نفتی است. منطقه‌ای که هفت کشور همسایه‌اش اقتصادشان را برپایه‌های نفت بنا کرده‌اند. خلیج‌فارس؛ بزرگ‌ترین آبراه جهان برای تردد نفت‌کش‌ها، کشتی‌های حامل میعانات گازی و کشتی‌های فله‌بر. این یعنی اکوسیستم و تنوع‌زیستی خلیج‌فارس با انواع مخاطرات روبه‌رو است. «اغلب نشت نفت از میادین اکتشاف نفت و گاز تا کشتی‌ها، پالایشگاه‌ها و تاسیسات سکوهای نفتی صورت می‌گیرد.»

خطوط لوله انتقال نفت که زیر آب‌های خلیج‌فارس جاخوش کرده‌اند عمری به درازای 60 تا 70سال دارند. لوله‌هایی که گذر عمر فرسوده‌شان کرده تا احتمال نشت نفت بالا برود. اگرچه شناورهای نفت‌کش هم آلودگی‌های مختلف را به خورد جان خلیج‌فارس می‌دهند.

نتایج آنالیز خاک گودال هرز آب‌ حفاری، چاه 35 واحد لالی شرکت بهره‌برداری نفت و گاز مسجدسلیمان انسان و آلاینده‌های نفتی بلای جان سواحل

سواحل از گذشته‌های دور بستر تمدن‌ها و محلی برای زیست انسان‌ها بوده‌اند. مکان‌هایی که به دلیل ارتباط آب، خاک و هوا شرایط مناسبی را فراهم می‌آوردند برای فعالیت اقتصادی متنوع. شاید به همین دلیل است که بیشتر جمعیت دنیا در این نواحی زندگی می‌کنند. به گفته راضیه اشعثی آلودگی یکی از مسائل مهم در نواحی ساحلی است که از دو منبع ناشی می‌شود، فعالیت‌های انسانی و آلاینده‌های نفتی.

آلودگى‌های ناشى از فعالیت‌هاى انسان با امواج و جزرومد در سواحل بالا می‌آیند و نشست می‌کنند. آلایندگی مواد نفتى هم در حالت عادى در آب همه دریاها و اقیانوس‌ها حتی مناطق یخ‌زده قطبی وجود دارد. «آلودگی‌هایی که ناشی از حفارى چاه‌هاى نفت در دریاها، شکستن لوله‌هاى انتقال نفت‌خام، تردد و تصادف کشتى‌هاى نفتکش و… هستند.» آلودگی‌هایی که درنهایت در سواحل ته‌نشین‌ شده و موجبات نابودی اکوسیستم و لطمه‌دیدن فعالیت‌هاى توریستی می‌شوند.

فعالیت‌های صنعتی، فاضلاب‌های شهری، زباله‌ها، پلاستیک‌ها و میکروپلاستیک‌ها، فاضلاب‌هاى کشاورزى هم بلای جان سواحل‌اند. آلودگی‌هایی که مواد غذای بسیاری از جمله فسفر را با خود حمل  می‌کنند و باعث از بین رفتن آبـزیان مى‌شوند.

طبق آمار رسمی وزارت نیرو در سالی که گذشت شاخص دسترسی جمعیت شهری ایران به شبکه جمع‌آوری فاضلاب 4/52درصد است. هرچند نبود تصفیه‌خانه کافی باعث شده حدود 80درصد فاضلاب‌ استان‌های شمالی و جنوبی از جمله خوزستان، مازندران و هرمزگان به دریا بریزد. میانگین سرانه دسترسی به شبکه فاضلاب مدرن در کشور به بیش از 50درصد رسیده، این رقم در خوزستان 37درصد است.

تخلیه پسماندها اغلب بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی انجام می‌شود. پسماندهایی که اغلب پاکسازی نمی‌شوند و درنهایت سوزانده می‌شوند.» منابع آبی زیرزمینی خوزستان به دلیل مجاورت با سطح دریا در سطح بالایی قرار دارند. این یعنی بالا رفتن احتمال نشت آلاینده‌ها به آب‌های زیرزمینی.

شکواییه‌های بی‌جواب و محیط‌زیست زخم خورده!

از همان روز که نفت از دل خوزستان بیرون زد، سرنوشتش را گره زد با آلودگی. خوزستانی که در همه حوزه‌ها آلودگی را به خود می‌بیند، البته در سکوت خبری سازمان حفاظت محیط‌زیست خوزستان. مدیرعامل انجمن دیده‌بان جلگه سبز خوزستان از پیگیری‌هایی می‌گوید که از شکواییه‌های تنظیم‌شده در سیستم قضا خبر می‌دهند.

شکواییه‌های اداره کل از برخی شرکت‌های نفتی. «ظاهرا طولانی‌بودن پروسه رسیدگی به پرونده‌های قضائی باعث شده تا امروز این شکواییه‌ها بی‌نتیجه باقی بمانند.» به گفته شبنم قنواتی‌زاده به جز یکی دو مورد همه شرکت‌های نفتی به نوعی آلاینده منابع آبی و خاکی استان هستند.

پسماندهای نفتی بیشترین سهم را در آلایندگی دارند. «شرکت‌های نفتی چاله‌هایی ایجاد می‌کنند برای تخلیه پسماندها. تخلیه پسماندها اغلب بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست‌محیطی انجام می‌شود. پسماندهایی که اغلب پاکسازی نمی‌شوند و درنهایت سوزانده می‌شوند.» منابع آبی زیرزمینی خوزستان به دلیل مجاورت با سطح دریا در سطح بالایی قرار دارند. این یعنی بالا رفتن احتمال نشت آلاینده‌ها به آب‌های زیرزمینی.

نتایج آنالیز ترکیبات نفتی آلیفاتیک خاک گودال سوخت چاه 35 واحد نفت سفید شرکت بهره‌برداری نفت و گاز مسجد سلیمان جان تالاب هورالعظیم و شادگان در خطر است

بعد از گذر از منابع آبی و خاکی و آلاینده‌هایی که بلای جان‌شان شده‌اند، به تالاب‌ها می‌رسیم. تالاب‌هایی که به دلیل فعالیت شرکت‌های نفتی شرایط بدتری را تاب می‌آورند. به گفته قنواتی‌زاده استخراج نفت در بسترهای خشکانده‌شده تالاب‌ها، یک‌سوم تا یک‌چهارم هزینه نسبت به استخراج از تالاب‌های پر آب خواهد بود. «ارزان‌بودن استخراج در محیط خشک نسبت به محیط پر آب، باعث شده این شرکت‌ها دست به خشک‌کردن تالاب‌ها بزنند.»

حال تالاب هورالعظیم و شادگان خوب نیست. هورالعظیمی که در میان مهم‌ترین تالاب‌ها نامش برده می‌شود و تاثیرات بین‌المللی آن بر کسی پوشیده نیست. «بخش زیادی از تالاب هورالعظیم را برای استخراج نفت از حوزه مشترک ایران و عراق خشکانده‌اند!»

تالاب مرزی هورالعظیم به وزارت نفت واگذار شد به سال 87. استخراج نفت، آخرین ضربه بود به پیکره هورالعظیم که قبل از آن با سدسازی و جاده‌های نظامی نیمه‌جان شده بود. استخراج نفت در تالاب‌ هورالعظیم با جاده‌کشی در میانه آن همراه است. جاده‌های به‌جا مانده از دوران جنگ هم البته ماهیت واقعی این تالاب عظیم را مخدوش کرده. هرچند استخراج ارزان‌تر بهانه‌ خوبی است برای جاده‌کشی‌های تازه. جاده‌هایی که اغلب به شکل متقاطع یکدیگر را قطع می‌کنند. «این جاده‌کشی‌ها باعث ایجاد حوضچه‌هایی شده که در حالا حاضر تعدادشان به بیش از 10 حوضچه می‌رسد.»

شادگان هم قربانی نفت می‌شود؟

اکتشاف نفت همچنان در تالاب شادگان و هورالعظیم پیش می‌رود. پرچم‌های سفید و قرمز فاتحانه بر جای‌جای هور خودنمای می‌کنند. جاده‌ها دل تالاب را می‌شکافند برای باز کردن راه. لوله‌های پلاستیکی تا اعماق تالاب رخنه کرده‌اند. کابل‌ها راه‌شان را زیر آب باز می‌کنند تا جای مرغابی‌ها را پر کنند. قایق‌های تالابی که پا باز کردند در میانه تالاب مرغابی‌ها با تالاب‌ها قهر کردند. کاکایی‌ها هم خیلی کم راهی تالاب شدند. پرندگان مهاجر هم از صدای قایق‌ها راه کج کردند از تالاب.

مدیرعامل انجمن دیده‌بان جلگه سبز خوزستان از عریض‌کردن و احداث جاده‌های تازه در میانه تلاب‌ها خبر می‌دهد. «جاده‌های جدیدی که در سال 1400 احداث شدند. اعتراضاتی هم شد، اما بی‌نتیجه ماند.» جاده‌کشی‌های تازه یعنی تغییر ماهیت واقعی تالاب و مرگ باقیمانده کوچک آن. نکته تلخ ماجرا اینجاست که برای احداث جاده‌ها از خاک ارزشمند تالاب بهره برده می‌شود. خاک ارزشمندی که به‌عنوان ماده اولیه جاده‌سازی استفاده می‌شود. ظاهرا این تخلف آشکار با چراغ سبز اداره کل محیط‌زیست استان در حال انجام است.»

مطالعات محیط‌زیستی از 17 جامعه اصلی گیاهی ساکن در تالاب  شادگان خبر می‌دهند. یعنی شادگان مأمن  110 گونه، 40 گونه پستاندار، 174 گونه پرنده است. اگرچه هشت گونه خزنده، سه گونه دوزیست و بیش از 81 گونه از ماهیان هم ساکن این تالاب‌اند. در این میانه این سوال مطرح است تالاب بین‌المللی شادگان هم قربانی نفت می‌شود؟

 

شادگان هم از حوضچه‌ها و پسماندها در امان نیست. تالابی که محلی شده برای تمرکز شرکت‌های نفتی. «در خوزستان با افزایش آمار سرطان روبه‌رو هستیم که دلایل متعددی دارد. البته یکی از دلایل افزایش این بیماری‌های کشنده، کاهش منابع آبی است. دلیل بعدی به گفته متخصصان ریشه در آلاینده‌های جوی دارد.»

آلاینده‌هایی که نفس شهروندان را ‌بُریده

تابستان باشد یا زمستان تالاب‌های خوزستان می‌شوند مأمنی برای مهاجرانی که از سیبری و آفریقا راهی خوزستان می‌شوند. پرندگان مهاجری که پسماندهای نفتی حال‌شان را ناخوش می‌کند تا کمتر راهی خوزستان شوند. «ادامه این روند منجر به یک فاجعه خواهد شد.»

شادگان هم از حوضچه‌ها و پسماندها در امان نیست. تالابی که محلی شده برای تمرکز شرکت‌های نفتی. «در خوزستان با افزایش آمار سرطان روبه‌رو هستیم که دلایل متعددی دارد. یکی از دلایل افزایش این بیماری‌های کشنده، کاهش منابع آبی است. دلیل بعدی به گفته متخصصان ریشه در آلاینده‌های جوی دارد.»

پاییز که به خوزستان پا می‌گذارد، مشکلات تنفسی با اولین بارش پاییزی بیداد می‌کند. اولین باران پاییزی که بزند تعداد مراجعان مشکلات تنفسی به بیمارستان‌ها افزایش می‌یابد. مشکلی که عده‌ای سعی دارند مسئولیت آن را به دوش یک درخت در خوزستان بیندازند. «با اولین بارندگی آلاینده‌های جوی با ترکیبات بخارات آب تشکیل اسیدهای خطرناکی می‌دهد که روی تنفس شهروندان تاثیر سوء می‌گذارد. باران پاییزی که ببارد نفس همگان تنگ می‌شود. اینجا افراد با زمینه بیماری‌های تنفسی و بیماران قلبی جان‌شان در خطر جدی است.»

طلای سیاه خفته در دل خوزستان قرار را بر چرخاندن اقتصاد کشور گذاشت. طلایی که شده بلای جان مردم خوزستان. کافی است گشتی در خوزستان بزنید تا توسعه شهری و روستایی‌اش از فقر مردمان ساکن در شهر نفت و خون بگویند. «به گفته امام راحل، خوزستان دین خود را به اسلام ادا کرده، هر روز با مشکل تازه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند. گویی جنگ در این خطه مظلوم پایان نیافته. هنوز رنج و درد جنگ برایشان پایان نیافته است. همچنان مردم در محرومیت به سر می‌برند.»

لطفا نگاهی دوباره به ماده 38 داشته باشید

صنایع آلاینده؛ مقوله‌ای که گویی هنوز نتوانسته صنعت پتروشیمی را در خود جای بدهد. به باور مدیرعامل انجمن دیده‌بان جلگه سبز خوزستان اولین مسأله این است، آیا پتروشیمی جزو صنایع آلاینده هست یا خیر؟ اگر این صنعت در این مقوله می‌گنجد چرا در اداره کل محیط‌زیست خوزستان در محدوده آلایندگی قرار نمی‌گیرد!

به باور قنواتی‌زاده اولویت اول بررسی مجدد طرح محدوده آلایندگی است؛ طبق ماده 38. بحث‌های مطرح بعدی برمی‌گردد به عوارض آلایندگی و رعایت اصول دفع پسماندها، پساب‌ها، فلرها و … «اغلب این شرکت‌ها در نزدیکی آب مشغول فعالیت‌اند. شرکت‌هایی که اوره و آمونیاک تولیدی‌شان یا جذب خاک می‌شود یا به خورد آب داده می‌شود.»

چراگاه‌های آلوده‌ اغلب دام‌ها را بیمار یا به کام مرگ می‌کشاند. دام‌هایی که گوشت‌شان غیرقانونی در بازار به فروش می‌رسند و این یعنی ادامه چرخه آلودگی. «اوره و آمونیاک دو عامل اصلی ایجاد سرطان هستند. دو ماده‌ای که در آب‌وهوای این مناطق وجود دارند.»

تصفیه پسماند، پساب و ضایعات نفتی باید از اصولی پیروی کنند تا آسیب کمتری متوجه محیط‌زیست شود. «بحث مهمی که وجود دارد پرداخت عوارض آلایندگی این صنایع است. عوارضی که تحت‌عنوان مسئولیت اجتماعی یا عوارض آلایندگی باید پرداخت شوند، اما این اتفاق نمی‌افتد.»

مرگ دسته‌جمعی نخل‌ها

قول‌وقرارها بر حفاری که می‌شود، طبیعت پسماند آن را به جان می‌خرد. یکی از اعضای انجمن دیده‌یان جلگه سبز خوزستان از آب بسیار شوری می‌گوید که حاصل فرآیند حفاری است. به گفته سعید محمدی در حفاری از محتوایی برای دیواره چاه استفاده می‌شود که برای محیط‌زیست خوشایند نیست. «پسماندهایی که از طریق حوضچه‌های تبخیر در آب و خاک منطقه نشت می‌کنند.» و این یعنی آلوده‌شدن منابع زیرزمینی. «در ساخت حوضچه‌ها باید از ژئوممبران استفاده شود تا آلایندگی‌ها نشت نکنند.»

به گفته محمدی اغلب این ژئوممبران دزیده می‌شوند. «حوضچه‌های بتن‌آرمه‌ای هم از میزان نشت آلایندگی‌ها می‌کاهند.» پسماندها، پساب‌ها و … خودشان را به خورد آب و خاک می‌دهند تا خبرها از مرگ نخلستان‌ها و آلودگی زمین‌های کشاورزی بگویند.

به‌کارگیری سیستم مدیریت یکپارچه، سیستم‌های محیط‌زیست و دفع پسا‌ب‌ها یکی از راهکارهای شرکت نفت است. اگرچه به گفته فروتن اندازه‌گیری گازهای فلرسوزی هم در همین راستاست. «فلرسوزی نباید انجام شود، اما در شرایط فعلی کارخانجاتی که از این گازها بهره می‌برند، تکمیل نشده‌اند. تکمیل این کارخانجات بی‌شک شرایط را بهبود خواهد بخشید.»

دوباره همه‌چیز پای تحریم‌ها نوشته شد!

مدیر سابق ساختار مناطق نفت‌خیز با قبول اینکه شرکت نفت به محیط‌زیست آسیب می‌زند، می‌گوید: «در مقابل شرکت نفت راهکارهایی را هم برای جلوگیری در نظر می‌گیرد.»

به گفته فرهاد فروتن به‌کارگیری سیستم مدیریت یکپارچه، سیستم‌های محیط‌زیست و دفع پسا‌ب‌ها یکی از راهکارهای شرکت نفت است. اگرچه به گفته فروتن اندازه‌گیری گازهای فلرسوزی هم در همین راستاست. «فلرسوزی نباید انجام شود، اما در شرایط فعلی کارخانجاتی که از این گازها بهره می‌برند، تکمیل نشده‌اند. تکمیل این کارخانجات بی‌شک شرایط را بهبود خواهد بخشید.»

به باور مدیر سابق ساختار مناطق نفت‌خیز تکمیل فرآیندهای زیست‌محیطی به لحاظ تحریم‌ها تکمیل نشده‌اند و این کار را کمی سخت می‌کند. «چند کارخانه احداث‌شده برای رعایت قوانین و اصول زیست‌محیطی نیازمند یکسری کالا هستند که شامل تحریم‌ها می‌شوند.»

به اعتقاد فروتن بعضی از کارخانجات هم بی‌مبالاتی‌هایی در حوزه پساب‌ها، دفع فیلترهای جامد و … دارند. «شرکت نفت و اداره محیط‌زیست کنترل دارند. هرچند هر دو بر این وفاق رسیده‌اند که بخشی از این کنترل‌ها به دلیل تحریم‌ها و راه‌ نیفتادن برخی کارخانجات قابل اعمال نیست.» ‌