هندسه نوین جهانی و الزامات نقش‌آفرینی ایران در آن

روند تحولات جهانی طی سال‌های اخیر شتاب بی‌سابقه‌ای به خود گرفته که نوید‌دهنده تغییر نظم فعلی و استقرار یک هندسه نوین جهانی در آینده‌ای نزدیک است؛ حقیقتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی طی سال‌های گذشته بار‌ها به آن تحت عنوان «قرار گرفتن در پیچ تاریخی» و «تغییر نظم جهانی» اشاره و به لزوم آماده شدن و برنامه‌ریزی برای آن تأکید کرده‌اند.
همه‌گیری بیماری کرونا، شکست سیاست‌های امریکا در غرب آسیا و روند خروج امریکا از این منطقه، پیروزی محور مقاومت در جبهه‌های مختلف از سوریه تا عراق و یمن و توسعه کمی و کیفی آن، قدرت‌یابی بی‌سابقه مقاومت فلسطین، شکست سیاست فشار حداکثری و تحریم علیه ایران و رشد و توسعه فناوری هسته‌ای ایران و به خصوص انجام غنی‌سازی با درصد بالا بدون نگرانی از واکنش امریکا و غرب، رشد فزاینده اقتصاد‌های نوظهور و رشد بالای اقتصاد چین، خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و تشدید واگرایی در این اتحادیه، تعمیق شکاف‌های اجتماعی و سیاسی داخل امریکا و کشور‌های اروپایی و در نهایت تصمیم روسیه به پایان دادن به توسعه‌طلبی ناتو و جبران تحقیر تاریخی این کشور در فروپاشی شوروی بخشی از این روند‌های شتابناک و نشانه‌های تغییر در حال روی دادن است.
شواهد موجود نشان می‌دهد نظم فعلی که ماحصل جنگ جهانی دوم بوده در حال پوست‌اندازی و تغییر اساسی است. پس از فروپاشی شوروی، امریکایی‌ها خود را یکه‌تاز نظم نوین جهانی و یگانه ابرقدرت جهان معرفی کردند و طی چند دهه بعد تلاش نمودند با قدرت اقتصادی و به خصوص قدرت نظامی و با تهاجم فرهنگی به ملت‌ها، این ابرقدرتی را تثبیت کنند و قدرت و سلطه خود را افزایش دهند. البته این احساس ابرقدرتی یکه‌تاز زمان زیادی دوام نیاورد و تحولات جهانی و به خصوص تغییر شرایط در کشور‌هایی، چون ایران و چین، وضعیت را متحول کرد. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران که به بیداری ملت‌های منطقه انجامید و ماحصل آن، تشکیل جبهه مقاومت در برابر سلطه غرب و در برابر رژیم صهیونیستی به عنوان پایگاه منطقه‌ای غربی‌ها بود اولین خاکریز را در برابر توسعه سلطه‌جویانه امریکایی‌ها بنا کرد. در کنار آن، رشد اقتصادی خیره‌کننده کشور چین، تداوم برتری و تسلط اقتصاد امریکا در جهان طی سال‌های آینده را با تردید جدی مواجه کرد.
از طرفی به قدرت رسیدن پوتین در روسیه و تلاش این کشور برای احیای عظمت گذشته و جبران شکست‌ها از غرب نیز که این روز‌ها در منازعه اوکراین خود را نشان می‌دهد، آخرین نشانه از افول قدرت امریکا و یکه‌تازی این کشور است. روسیه پس از سال‌ها سکوت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب و توسعه روزافزون ناتو به نزدیکی مرزهایش با هدف ایجاد ترتیبات امنیتی جدید در اروپا مطابق با اراده خود و تغییر در نقشه اروپا و مهار ناتو در حوزه آتلانتیک به اوکراین حمله کرد. این حمله ابتکار عمل را از امریکا در حوزه اروپای شرقی و آسیای میانه سلب کرده و با انگیزه جبران بخشی از شکست‌های ژئوپلتیک ناشی از فروپاشی شوروی انجام شده است؛ مدلی که همه کارشناسان معتقدند به زودی از سوی چین نیز برای تغییر ژئوپلتیکی در محیط راهبردی خود به خصوص در مسئله تایوان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.


این تحولات به روشنی نشان می‌دهد که از سویی بازیگران فعال رقیب به تولید و انباشت قدرت بالایی دست زده‌اند و از دیگر سو قدرت اعمال اراده امریکا کاهش محسوسی پیدا کرده که این واقعیت به خوبی از طرف دیگر بازیگران فهم و درک شده است. به همین دلیل بسیاری از نظریه‌پردازان معتقدند که دوره تک قطبی بودن جهان سپری و جهـان بار دیگر وارد دوران انتقال قدرت شده است. نقش‌آفرینی مؤثر و قرار گرفتن در جایگاه مناسب در این دوران که بسیاری از آن به عنوان «عصر پساامریکا» و شکل‌گیری جهان چندقطبی نام می‌برند نیازمند توجه و برنامه‌ریزی جدی سیاست‌گذاران و مسئولان است. برخی از الزامات ایران برای مواجهه با این تغییرات به صورت تیتروار عبارت است از:
۱. لزوم برنامه‌ریزی حاکمیتی برای شناخت ابعاد تغییر هندسه جهانی و الزامات نقش‌آفرینی مؤثرتر در آن
۲. لزوم روزآمدسازی و تولید ادبیات نو مناسب تغییرات جهانی از منبع گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن برای مردم ایران، منطقه و جهان
۳. لزوم توجه جدی‌تر به مقوله آینده‌پژوهی در حوزه راهبردی و کلان و تلاش برای آینده‌نگاری مناسب جایگاه کشور
۴. لزوم شناسایی بازیگران برتر آینده و برنامه‌ریزی برای ارتقای روابط و اثرگذاری در سیاست‌های آن‌ها و افزایش تعاملات راهبردی
۵. برنامه‌ریزی و اقدامات فعالانه برای تغییرات احتمالی در ساختار‌های بین‌المللی برای به دست آوردن نقش مناسب شأن و جایگاه ایران
۶. برنامه‌ریزی ویژه و تلاش مضاعف برای ارتقای وجوه قدرت ملی در همه جنبه‌های علمی، نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
۷. تلاش ویژه برای ایجاد یک مفاهمه ملی درباره نقش و رسالت اساسی ملت ایران در شکل دادن به نظم آینده
۸. تلاش برای شکل دادن به سازمان و اتحاد رسمی منطقه‌ای با حضور کشور‌های همسو و متحد با محور مقاومت برای قرار گرفتن جهان اسلام به عنوان یک قطب اساسی قدرت آینده
۹. بازنگری اساسی در نقش‌آفرینی فرهنگی کشور و تلاش برای ارتقای جهانی تولیدات فرهنگی برای اثرگذاری در تحولات آتی.
در مورد اصل در پیش بودن تغییر هندسه جهانی، در بین نظریه‌پردازان اجماع وجود دارد و تفاوت‌ها صرفاً ناشی از چگونگی این تغییر و شکل و صورت نظم آتی است. ایده تغییر در هندسه قدرت جهانی از ایده‌های اصلی انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن بوده است و مواجهه هوشمندانه با آن و نقش‌آفرینی مؤثر و قرار گرفتن در جایگاه مناسب در نظم آینده، نیازمند برنامه‌ریزی و اقدامات مناسب مسئولان و آحاد مردم ایران است.