ایران و چین؛ منافع متقابل

ولادیمیر ساژین، پژوهشگر ارشد موسسه شرق شناسی، آکادمی علوم روسیه در مقاله ای نوشته است که جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین از نظر سیاسی، راهبردی و اقتصادی برای هم مهم هستند از این رو تهران و پکن روابط دیپلماتیک روز افزونی را در پیش گرفته اند.
به گزارش ایرنا، ولادیمیر ساژین، پژوهشگر ارشد انستیتو شرق شناسی آکادمی علوم روسیه و محقق تاریخ روز سه شنبه در مقاله‌ای با عنوان: «ایران و چین؛ منافع متقابل» که در مجله روسی «حیات بین الملل منتشر کرده است، می نویسد: در تاریخ ۲۷-۲۸ آوریل ( ۶ - ۷ اردیبهشت) سفر «وی فنگ هه» وزیر دفاع جمهوری خلق چین به جمهوری اسلامی ایران انجام شد که از فعال شدن ارتباطات نظامی و نظامی-فنی ایران و چین در چارچوب «برنامه جامع همکاری ایران و چین» حکایت دارد.
وزیر دفاع جمهوری خلق چین در تهران با همتای ایرانی خود سرتیب محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ملاقات کرد. سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز وی را به حضور پذیرفت.
به گفته این پژوهشگر روس این دیدار یک رویداد مهم در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین و در درجه اول در تاریخ روابط نظامی آنها است. «وی فنگ هه» وزیر دفاع چین در آن سفر از آمادگی ارتش خلق چین برای ایجاد ثبات و حفظ «حاکمیت دولتی و عزت ملی ایران» در سراسر جهان خبر داد.


از آنجایی که رهبران نظامی دو کشور در مورد گسترش همکاری‌های نظامی و نظامی-فنی در پس‌زمینه تغییرات اساسی در دنیای مدرن و در عین حال بسیار آشفته، گفت و گو کردند، طرفین یک چارچوب جدید توافقنامه نظامی-استراتژیک را امضا کردند که اطلاعات کمی در مورد آن وجود دارد.
سابقه روابط دو کشور
چین و ایران وارثان دو تمدن هستند که مدت‌ها قبل از عصر جدید با هم ارتباط داشتند. در تاریخ معاصر، این کشورها پس از انعقاد پیمان دوستی در سال ۱۹۲۰، در سال ۱۹۳۷ روابط دیپلماتیک خود را به طور رسمی برقرار کردند. تا سال ۱۹۷۱ این روابط پراکنده بود، اما در آن سال بود که ایران جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت.
تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، چین دولت جدید و سپس جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت. مرحله جدیدی در روابط ایران و چین آغاز شد و اگر چه این مناسبات دارای فراز و شیب هایی بود اما در سال‌های اخیر، دیدگاه‌های تهران و پکن در مورد بسیاری از مسائل سیاست جهانی، هرچند با سایه‌هایی برخاسته از ویژگی‌های منافع ملی هر یک از طرفین، مطابقت داشته است.
منافع متقابل دو کشور
چین شریک خارجی ایده آل ایران است. جمهوری خلق چین یک قدرت جهانی است و در عین حال، هرگز در تاریخ روابط دوجانبه با آن کشور درگیری ای که غرور ملی ایرانیان را خدشه دار کرده باشد، نداشته است و در حال حاضر چین برخلاف آمریکا و دیگر کشورهای غربی در امور داخلی ایران دخالت نمی کند.
علاوه بر این، چین متحد ایران در مبارزه با هژمونی آمریکاست. اما نکته اصلی این است که چین برای ایران یک بازار عظیم و قابل اعتماد فروش نفت و در عین حال منبعی از فناوری، کالاهای مهم استراتژیک، سرمایه گذاری، به طور کلی، یک همراه بالقوه در نوسازی اقتصاد و زیرساخت های ایران است.
پکن نیز به نوبه خود هم به منبع نفت و هم به بازار فروش کالاهای خود در ایران چشم دوخته و علاقمند استفاده از قلمرو این کشور به سمت عرب است.
ایران از نظر سیاسی و استراتژیک نیز برای چین مهم است. در سال‌های اخیر، ایران به عنوان یکی از ارکان سیاست بزرگ در خاورمیانه فرصت‌های بی‌نظیری برای چین برای گسترش نفوذ خود در منطقه خاورمیانه فراهم کرده است.
از آنجایی که نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه رو به کاهش است، این برای چین در پرتو اجرای برنامه استراتژیک جهانی - یک کمربند - یک جاده که پروژه های کمربند اقتصادی جاده ابریشم و جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم را ترکیب می کند، ضروری است. در این پروژه بزرگ، چین نقش نسبتاً مهمی برای ایران قائل است.
چین در راستای اجرای طرح یک کمربند، یک جاده، در حال توسعه اقتصادی در کل منطقه ای است که این جاده از آن عبور می کند و بر ایجاد زیرساخت های حضور خود تمرکز دارد.
بدون شک، خاورمیانه به عنوان منبعی از منابع انرژی برای پکن مورد توجه خاص است و بدون آن توسعه اقتصادی بیشتر چین امیدبخش نیست. در عین حال، چین به دنبال تضمین امنیت و تداوم دسترسی به این منابع در این منطقه آشفته است. به گفته کارشناسان سیاسی، موفقیت پروژه یک کمربند، یک جاده در گرو امنیت خطوط دریایی استراتژیک و حیاتی مانند تنگه هرمز، دریای عمان، دریای سرخ، تنگه باب المندب و کانال سوئز است که تحت کنترل کشورهای خاورمیانه می باشد.
در عین حال، چین با پایبندی به استراتژی سنتی خود مبنی بر عدم ورود به هیچ ائتلاف نظامی-سیاسی، روابط تجاری خوبی با همه کشورهای خاورمیانه از جمله ایران دارد.
اما دقیقاً چرا ایران در خاورمیانه توجه ویژه چین را به خود جلب کرده است؟
پژوهشگر روس نوشته است: احتمالاً دلایل مختلفی برای پاسخ به این سوال وجود دارد. اول، ضدآمریکایی بودن ایرانیان، که برای جمهوری خلق چین بسیار به موقع و عملی است. ثانیاً، حداقل مخالفت رقابتی سایر کشورها در ایران که همچنان تحت فشار تحریم‌های غرب قرار دارد و نیز رویکرد مساعد تهران که امتیازات خاصی را برای چینی‌ها فراهم می‌کند که در شرایط محاصره واقعی تسلیم تهدیدات آمریکا نمی‌شوند و در نهایت اهمیت منطقه ای و جهانی ۸۳ میلیونی ایران در تمامی ابعاد ژئواستراتژیک، سیاسی، اقتصادی و نظامی برای چین قابل توجه است.
همکاری های نظامی گذشته و حال ایران و چین
نگارنده در مقاله خود آورده است: رهبر معظم ایران، آیت الله خامنه ای، به نوبه خود، جهت گیری های استراتژیک سیاست ایران، اعم از خارجی و نظامی را تعیین می کند. در حال حاضر بر اساس این مفهوم است که رهبر بیان می‌کند: «یکی از اولویت‌های امروز ما در سیاست خارجی، ترجیح دادن شرق نسبت به غرب، کشورهای همسایه و مردمان دوردست و کشورهایی است که دارای ویژگی‌های مشترک با آنها هستیم. بنابراین، تهران دقیقاً در تعمیق مشارکت با همسایگان خود - با چین، روسیه و هند - فعال است. البته این مشارکت مبتنی بر مبانی مختلفی است که مولفه‌های سیاسی، تجاری، اقتصادی، نظامی، نظامی-فنی به نسبت‌های مختلف غالب است.
یک واقعیت مهم برای ایران این است که «چین در انتخاب شرکای تجاری هیچ محدودیتی ندارد، زیرا پکن توافقنامه‌هایی را امضا نکرده که این کشور را از ارسال سلاح به هیچ کشوری در جهان منع کرده باشد. بنابراین، به طور سنتی، مشتریان صنایع نظامی چین دولت‌هایی هستند که فروشندگان دیگر نمی خواهند با آنها تجارت کنند.
در واقع، همکاری نظامی-فنی ایران و چین در دهه ۸۰ قرن بیستم آغاز شد.
در این مقاله آمده است: در سال های اخیر روابط نظامی ایران و چین تقویت شده است. این امر البته با انعقاد توافق هسته ای - برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تسهیل شد. در ژانویه ۲۰۱۶، بیانیه مشترک مشارکت استراتژیک جامع منتشر و در نوامبر، توافقنامه همکاری نظامی امضا شد.
درباره برنامه جامع همکاری ایران و چین
این سند اغلب با عنوان «پیمان راهبردی ایران و چین» شناخته می شود. (به احتمال زیاد، چارچوب توافقنامه ای که در سفر اخیر ژنرال وی فنگ هه به ‌ایران امضا شد، توسعه ایده های این پیمان است). مرکز این پیمان راهبردی سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در اقتصاد ایران طی ۲۵ سال در ازای عرضه نفت ایران و همچنین همکاری‌های نظامی و نظامی-فنی است. مقدمات این پیمان از سال ۲۰۱۶ و با سفر رسمی شی جین پینگ رئیس جمهوری چین به تهران آغاز شده بود.
برای پکن، ایران یک شریک بسیار جذاب و امیدوار کننده در اجرای همکاری های نظامی-فنی است.
پکن که «پیمان راهبردی ایران و چین» را با تهران امضا کرده است، کاملاً قادر است تجهیزات نظامی خود را در اختیار ایران قرار دهد، علاوه بر این، بر اساس این پیمان، طرفین می توانند اشکال و روش های پرداخت قابل قبولی را پیدا کنند.
در پایان این مقاله نتیجه گرفته شده است که “برنامه جامع همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین” هنوز تا اجرا فاصله دارد. اما سفر ماه آوریل وزیر دفاع جمهوری خلق چین به ایران گواه بر احیای روابط نظامی و نظامی-فنی ایران و چین در چارچوب این پیمان است.
در عین حال تهران این سند را مبنای اتحاد استراتژیک با چین علیه آمریکا می‌داند. به نوبه خود، پکن در اینجا به دنبال منافع خود است و به وضوح آن را یکی از ابزارهای دستیابی به تسلط اقتصادی و نظامی خود در خاورمیانه می داند که باید اجرای پروژه سیاسی و اقتصادی جهانی یک کمربند - یک جاده را تضمین کند.