در انتظار نفس‌های گرم استاد فاطمی‌نیا

 او با بهره‌گیری از چه عواملی اقشار مختلف مردم و به ویژه جوانان را مجذوب منبر و وعظ خود کرده‌است؟   جواد نوائیان رودسری – سه چهار سالی است که مردم صدای دلنشین و کلام خوش‌آهنگ او را نشنیده‌اند؛ از سال 1397 که خبر بیماری آیت‌ا... سیدعبدا... فاطمی‌نیا منتشر شد، آرزوی دوستداران کثیر او این بوده‌است که استاد، سلامت جسم خود را باز یابد تا همگان به برکت حضور و سخنش، توشه‌ای برای جهاد با نَفْس خود برگیرند. او معلم اخلاقی است که سخنانش بوی امید می‌دهد و بر دل می‌نشیند.  چند باری که توفیق نشستن پای منبر او را داشتم، این را با همه وجود حس کرده‌ام؛ استاد فاطمی‌نیا، نه یک منبری بلکه یک معلم تمام عیار است و شاید مصداق همان حدیث مشهور امام صادق(ع) که فرمود: «کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم، لِیَرَوا مِنکُمُ الوَرَعَ وَ الاِجتِهادَ وَ الصَّلاةَ وَ الخَیرَ، فَإِنَّ ذلِکَ داعِیَةٌ»(کافی، ج2، ص78)؛ مردم را با غیر زبان خودتان [به خیر] دعوت کنید، تا پارسایى، سخت‌کوشى، نماز و خوبى را از شما ببینند؛ [زیرا این‌ها،] خود بهترین وسیله برای تبلیغ هستند. طی ماه‌های اخیر، اخبار جسته و گریخته‌ای درباره وضعیت سلامت استاد منتشر شده‌است و گاه و بی‌گاه، خیل عظیم دوستداران او را که در این چند سال، دل به سخنرانی‌های قدیمی وی خوش داشته‌اند، نگران کرده‌است؛ همه ما، چشم‌ به راه دَم گرم او هستیم تا باز هم، با موعظه‌هایی که از دل بر می‌خیزد و بر دل می‌نشیند، جانمان را جلا دهد و معنویت را به فضای زندگی‌مان بیاورد. امروز به یاد استاد فاطمی‌نیا و با آرزوی سلامتی عاجل برای وجودش، می‌خواهیم به زندگی و خدمات او نظری بیندازیم، تا راز محبوبیت اش را بیشتر بشناسیم. شاگرد با واسطه سیدعلی قاضی استاد سیدعبدا... فاطمی‌نیا، متولد تبریز است، سال 1325ش؛ فرزند مرحوم سیداسماعیل اصفیائی شندآبادی، از علما و عرفای نامدار معاصر که از استادان مبرّز حوزه علمیه تبریز بود. او در سال 1368ش درگذشت و در مقبرةالعلمای شهر مقدس قم، به خاک سپرده شد. استاد فاطمی‌نیا، مقدمات را در زادگاه و محضر پدرش و دیگر استادان حوزه علمیه تبریز گذراند و قریب به 30 سال، در کنار فراگیری علوم فقهی و حوزوی، به تربیت نفس و فراگیری عرفان عملی، نزد آیت‌ا... سیدحسین مصطفوی تبریزی، از شاگردان مبرّز مرحوم سیدعلی قاضی، عارف نامدار معاصر پرداخت. این دوره طولانی، برای استاد فاطمی‌نیا، دورانی ارزنده و بسیار تأثیرگذار بود. او در عرصه عرفان عملی و نظری، به حد صاحب‌نظر رسید؛ بسیاری از اهل فن، وی را شاگرد باواسطه مرحوم سیدعلی قاضی می‌دانند. تأثیر این دوران را می‌توان در حضور مداوم استاد در جلسات درس بزرگانی که هر کدام، از اعاظم عرفان و فقاهت محسوب می‌شدند، آشکارا مشاهده کرد؛ او حضور در جلسات درس نامدارانی همچون علامه طباطبایی و برادر بزرگوارش، آیت‌ا... سیدمحمدحسن الهی را تجربه کرده و در محضر آیات عظام محمدعلی اراکی، محمدتقی بهجت و آیات محمدتقی آملی و سیدرضا بهاءالدینی، حاضر شده‌است؛ بزرگانی که افزون بر قرار داشتن بر قله فقاهت و علوم عقلی، در عرفان نظری و عملی نیز، صاحب جایگاه رفیعی بودند. بازتاب این حضور را می‌توان در سخن و عمل استاد فاطمی‌نیا دید. او طی سال‌های عمرش، یک لحظه از آموختن فروگذار نکرده‌؛ حتی در بستر بیماری و در ایام حضور در بیمارستان نیز، کتاب، مونس همیشگی اوست. با وجود این‌که استاد هرگز سخنی درباره احاطه‌اش بر علوم نقلی، مانند علم رجال، بر زبان نیاورده اما کسانی که او را می‌شناسند، اذعان دارند که تسلطی کم‌نظیر بر این دانش دارد و اشارات گاه و بی گاهش در سخنرانی‌ها به برخی ظرایف علوم نقلی، از این تسلط فوق‌العاده حکایت می‌کند. محبوب خاص و عام با این‌حال، آن‌چه شخصیت استاد سیدعبدا... فاطمی‌نیا را جذاب‌ و منبر و وعظ وی را شنیدنی می‌کند، تنها آگاهی وی از مباحث مختلف علوم عقلی و نقلی و دَرکَش از عرفان علمی و نظری نیست؛ او را باید به تمام معنی کلمه، عالمی مردمی بدانیم؛ با وجود همه دانشی که دارد، خودش را در حصار شاگردان و مجالس درس و بحث پنهان نمی‌کند و فقط اهل علم از وجودش محظوظ نیستند. صدای گرم، بیان دلنشین و تلاش استاد برای عرضه مفاهیم بلند دینی با ساده‌ترین شکل ممکن، از او خطیبی بسیار توانمند ساخته‌است؛ خطیبی که می‌تواند دل‌های مردم را مشتاق معارف الهی کند و در همان حال، به اصلاح فکر و اندیشه آن ها بپردازد. بنابراین، باید این ساده‌گویی و بیان شیرین را در زمره اصلی‌ترین دلایل گرایش مردم و به ویژه جوانان به استاد بدانیم. مثلاً او وقتی می‌خواهد درباره ابوالفضل العباس(ع) و جایگاه آن حضرت سخن بگوید، از پیوند تاریخ و علقه‌های معنوی، جملاتی می‌سازد که هر شنونده‌ای را سخت منقلب می‌کند: «آقا امام زمان(عج) یک تبسم به روی آدم بکند، آدم چه می‌شود؟ مجسم کنید که شما امام زمان (عج) را نگاه کنید و حضرت بخندد فقط، هیچی دیگر؛ تمام نَسْلَت خوشبخت می‌شود. آن وقت می‌دانید امام زمانِ قمربنی‌هاشم (امام حسین(ع)) به او چه گفت؟ گفت: بنفسی أنت؛ جان من به قربانت.» دلبسته اخلاق عملی آیت‌ا... سیدعبدا... فاطمی‌نیا، صریح‌اللهجه است؛ این را همه کسانی که پای سخنانش می‌نشینند، می‌دانند. وقتی پای معارف دینی و دفاع از حقانیت مذهب اهل‌بیت(ع) در میان باشد، او اهل تعارف و تسامح نیست و از اظهار عقیده نمی‌هراسد؛ سخنانش درباره برخی باورهای غیرمستند رایج، مانند انتقاداتی که به روضه‌های بدون سند و مکشوف می‌کند، شهرت فراوانی دارد. استاد از بیان روایات مربوط به واقعه عاشورا و مصیبت اهل‌بیت(ع) که از منظر روایی و تاریخی محل تشکیک هستند، سخت ابا دارد و مداحانی را که در رعایت این مهم، سهل‌انگارند، به سختی مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهد: «توجه کنید، مصائبی را که به اهل‌بیت(ع) وارد شده‌است  ما باید به مردم بگوییم؛ اما اگر مثلاً این‌طور بود که هیچ کس هیچ مصیبتی را نشنیده بود، ما دل به دریا می‌زدیم، همه مصیبت‌ها را بی‌پرده می‌گفتیم، ولی معمولاً مردم مصیبت‌ها را می‌دانند؛ بنابراین، مصیبت مکشوف خواندن درست نیست، مصیبت بی‌پرده خواندن درست نیست.»‌ با این حال، در بیان این انتقادات، هرگز پا را از حیطه اخلاق و ادب بیرون نمی‌گذارد. گفتم اخلاق و یادم آمد که در زندگی استاد فاطمی‌نیا، اخلاق فقط در بُعد نظری‌اش حضور ندارد؛ او بیش از آن‌که در پی اخلاق نظری باشد، دلبسته اخلاق عملی است؛ سفارش‌های فراوانی برای تهذیب نفس دارد، برای از بین بردن رذایل اخلاقی، از بخل و تکبر بگیرید تا دیگر گناهان و همه این سفارش‌ها، برگرفته از روایات و احادیثی است که او به صحت آن ها اطمینان پیدا کرده. اصلاً فرزندان و اطرافیانش، استاد فاطمی‌نیا را با فضایل اخلاقی او می‌شناسند و معرفی می‌کنند؛ این‌که مهربان است و بردبار، خوش‌برخورد است و شاکر نعمات الهی. استاد توجه ویژه‌ای به مقوله حق‌الناس دارد؛ حتی حواسش به حقوق کودکان است؛ یک بار در یک سخنرانی، کلی وقت گذاشت تا به حاضران بیاموزد که نباید هنگام ذبح گوسفند، اجازه بدهند کودکی حضور داشته‌باشد. عشق به نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه استاد فاطمی‌نیا، دلبستگی ویژه‌ای به نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه دارد و این دلبستگی را می‌شود در تفسیرهای او بر فرازهای این دو میراث مقدس، مشاهده کرد. سال 1395 بود که به یکی از جلسات درس اخلاق او گوش می‌دادم. موضوع درس، دعای پانزدهم صحیفه سجادیه بود؛ دعا برای بیماری و اندوه و بلا : «وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا مَرِضَ أَوْ نَزَلَ بِهِ کَرْبٌ أَوْ بَلِیِّةٌ». بحثی ظریف و در عین حال عمیق و پرمعنا؛ آیت‌ا... فاطمی‌نیا در تفسیر فرازی از این دعا می‌گفت: «خداوند می‌فرماید حالا که بنده‌ من مریض شد، بگذار نامه‌ اعمال او را از چیزهایی پُر کنم که اصلاً انجام نداده و خبر ندارد. این عجیب است که انسان متوجه شود مریض هم که می‌شود چه مزایایی دارد، بعد هم مگر بخشیدن گناهان کم چیزی است؟!» این‌ها را گفتم تا بگویم که او، در همین ایامی که گرفتار بیماری است هم، جز این نمی‌اندیشد و جز شکر خدا نمی‌کند؛ این را کسانی از دوست و غریبه می‌گویند که اطراف اویند. گزافه نیست اگر منبر استاد فاطمی‌نیا را، منبرِ تراز بدانیم؛ یعنی همان منبری که انتظار داریم دیگر اهل علم نیز، صاحبش باشند. برای استاد، برای مردی که سال‌های سال پای منبرش نشستیم و آموختیم، آرزوی صحت و سلامت داریم.