اقتصاد سياسي با نگرشي ديگر

جامعه امروز كشور حول دو محور اقتصادي و سياست خارجي كشور متمركز شده است؛ حذف ارز ترجيحي  و پيامدهاي آن كه منجر به دو تصميم مهم در صحنه اقتصادي كشور شده است. قيمت رسمي برخي از اقلام روزمره زندگي همه خانوارها از جمله روغن، مرغ و تخم‌مرغ افزايش يافته و از سوي ديگر دولت به منظور كاهش فشار تورمي ناشي از اقلام فوق افزايش يارانه‌ها براي دهك‌هاي درآمدي تا 90 درصد جامعه به ميزان 300 تا 400 هزار تومان براي هر نفر در ماه را افزايش داده است. بحث اقتصادي در اين زمينه كه آيا اين افزايش پوشش لازم را براي كاهش معاش خانوارها دارد يا خير، مبحثي است كه نياز به نوشتار ديگري دارد مضاف بر آنكه مي‌بايستي مشاهده كرد، در آينده نرخ تورم چند درصد افزايش يافته و نيز آيا ساير كالاها، اقلام و خدمات ديگر به چه ميزان افزايش خواهد يافت. بر مبناي نظريه‌هاي اقتصادي اگر تصور شود قيمت ساير كالاها و خدمات ثابت مي‌ماند با صراحت بايد اعلام كرد در جامعه‌اي كه در سال‌هاي اخير تورم در حدود 30 تا 40درصد است چنين تصوري خطا است و در آينده‌اي نزديك شاهد افزايش قيمت‌ها خواهيم بود. محور ديگري كه مورد توجه قرار گرفته سفر انريكه مورا به ايران براي احياي برجام است. ملت ايران نيك مي‌داند كه موضوع هسته‌اي به مدت 20 سال است كه اگر نگوييم مهم‌ترين موضوع سياست خارجي كشور بوده، يكي از اهم موضوعاتي است كه نه تنها سياست خارجي درگير آن است، بلكه اقتصاد كشور را تحت تاثير قرار داده است. آنچه به نظر مي‌رسد سياست خارجي كشور به جاي تفاهم و تامل با غرب، تقابل و تخاصم را برگزيده است نيز اقتدارگرايي را بر تعقل و تفكر و ژرف‌انديشي در جهان پيچيده امروز در اولويت قرار داده است. با نگاهي اجمالي به روند مذاكرات هسته‌اي حداقل بعد از اجراي كوتاه‌مدت برجام در چند سال اخير مي‌توان چنين ارزيابي نمود كه نه روسيه و نه امريكا خواهان به نتيجه رسيدن برجام هر كدام نسبت به منافع ملي خود نيستند. امريكا با توجه به سابقه استعماري خود با عنايت به اين مهم كه روند عادي‌سازي روابط با جمهوري اسلامي ايران را دور از ذهن مي‌پندارد...
 ترجيح مي‌دهد به هر بهانه‌اي مذاكرات را طولاني كرده تا كشور ايران نتواند به يك كشور عادي و بدون مساله از نظر آنان تبديل شود، زيرا منافعي از سوي ايران براي خود در آينده نمي‌يابد. با توجه به سياست نگاه به شرق ايران و نيز روسيه با اين تصور كه اگر موضوع هسته‌اي حل شود، جايگاه روسيه در نزد ايران تضعيف شده حتي اگر رابطه با امريكا برقرار نشود، زيرا بر آن باور است رابطه ايران با اتحاديه اروپا گسترش خواهد يافت. لذا مناسب است اكنون با نگاهي با تفاهم و تامل به جاي تقابل و تخاصم با كل جهان و به جاي اقتدارگرايي سياست تعقل و تفكر و دورانديشي در جهان متلاطم امروزي را جايگزين كنيم. چه بسا نه تنها گشايش مهم در سياست خارجي رخ خواهد داد، قطعا زمينه اوليه براي رشد و شكوفايي اقتصاد فراهم خواهد شد.