سوال‌هایی از جراحان اقتصادی

جعفر گلابی روزنامه‌نگار  
 
از زمان خاتمه جنگ تاکنون نه تنها اقتصاددانان که دولت‌ها با گرایش‌های متفاوت برحذف یارانه‌ها از روی کالاها هم‌نظر بوده‌اند تا قیمت‌ها راه تعادل خود را براساس عرضه و تقاضا در پیش گیرند. اما این امر ضروری مرتبا و تحت تاثیر شرایط سیاسی و اجتماعی کشور به تعویق افتاد تا بالاخره دولت آقای رئیسی وارد این کارزار شد تا در نهایت از تنگناهای سخت اقتصادی کم کند. اکنون دو سوال مهم و سرنوشت‌ساز مطرح است که اولا آیا زمان مناسبی برای این عمل که تعبیر جراحی اقتصادی از آن می‌شود انتخاب شده است و دوم اینکه آیا این سیاستی موفق خواهد بود و خواهد توانست نظام تعادل مطلوب در اقتصاد را ایجاد کند و انواع نابسامانی‌ها که فشار اصلیش متوجه مردم است را کمترکند؟در پاسخ به سوال اول ظاهرا بیش از آنکه معایب گسترده اقتصاد دولتی مملو از انواع رانت‌ها و هرز رفتن منابع و ازدیاد مفاسد اقتصادی مد نظر باشد فشار روزافزون هزینه‌های مختلف، تصمیم گیران را به این نتیجه رسانده که دیگر امکان تخصیص ارز 4200 تومانی وجود ندارد و باید هرچه زودتر آن را اصلاح کنند! دراین صورت سوال دوم هم پاسخ خود را پیدا می‌کند که احتمالا امکانی برای یافتن زمان مناسب علمی وکارشناسانه‌تر برای این منظور وجود نداشته است. به تعبیری اگر طی 35 سال گذشته دولت‌ها شرایط و زمان مناسبی برای این جراحی اقتصادی پیدا نکردهاند به شدت نگران عوارض آن بوده‌اند.پس ازجنگ جهانی دوم بسیاری ازکشورها برای عبور از اقتصادهای دولتی و آزاد ساختن بازار بعضا سال‌ها مقدمات کار را فراهم کردند و آرام و با احتیاط و ضمن انواع تمهیدات در بهترین زمان ممکن چترحمایتی خویش روی اقشار مختلف جامعه را برداشتند. اگر فقط برای همین جراحی بزرگ برجام را به نتیجه می‌رساندند کاری لازم وبه غایت عقلایی و دوراندیشانه کرده بودند. افزایش قیمت بنزین نشان داد که دست دولت‌ها برای انجام این جراحی‌ها هرچند ضروری باز نیست. متاسفانه ما از اقتصاد سالم و شفافی برخوردار نیستیم و مجموع عوامل اجتماعی و عرفی و انواع حساسیت‌های درست و نادرست و حضور دست‌های پیدا و پنهان و پیش‌بینی‌ ناپذیر بودن رفتار بخشی از مردم نتایج هرکار اقتصادی را با ابهام روبه‌رو می‌کند. عوامل موثر بر بازار ایران بقدری زیاد وآکنده از روابط پیچیده هستند که برخی از اقتصاددانان از انطباق قواعد پذیرفته شده علمی بر اقتصاد ایران طفره می‌روند! با چنین مقدماتی اقتدار اقتصادی دولت و نه قدرت سیاسی او برای این منظور وکاهش عوارض احتمالی آزادسازی اقتصادی نیازی مبرم و ضروری بود. مهمتر از خزانه‌ای پر و پیمان و روابط بدون تشنج وخصوصا داشتن حامیان یا دوستان قوی اقتصادی که برای این امر مورد احتیاج است. با همه مقدمات گفته شده و ابهام‌ها وپیچیدگی‌ها اینکه مدیریت کنونی بتوانند از پس این کار مهم برآیند خود موضوع مستقلی است که امیدواریم متولیان کشور روی آن فکرکرده باشند. در هرصورت حتی اگر همه امور به‌خوبی پیش رود تردیدی نیست که فشار اصلی این برنامه متوجه مردم است که باید جامعه هدف کمک‌های دولت باشند. در طرح یادشده تاکنون به هیچ امتیازی برای خانواده‌های زیرپوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی اشاره نشده است. افزون برآنها به نظر نمی‌رسد که جامعه ما دارای 3 طبقه کاملا مشخص باشد که 10 درصد آنها نیازی به یارانه نداشته باشند و بقیه نیازشان بین 300 تا 400 هزارتومان درگردش باشد. حتی درمیان خانواده‌های زیرپوشش نهادهای امدادی بعضا تفاوت بسیار است، مثلا بعضی از خانواده‌های بهزیستی دارای 2یا 3فرد معلول هستند و کاملا واضح است که درشرایط سخت اقتصادی چنین خانواده‌هایی چه فشارهایی را دریافت می‌کنند. در دولت آقای روحانی انصافا خانواده‌های زیرپوشش کمیته امداد و سازمان بهریستی مورد توجه قرار گرفتندکه البته کاملا ضروری و حیاتی بود. اکنون هم دولت باید متوجه آسیب پذیرترین اقشار جامعه خصوصا دو قشر یادشده وخانواده‌های دیگری که زیرپوشش خیریه‌های خصوصی هستند باشد. از وجوه مهم دیگر این طرح که بازهم تا کنون پیرامون آن اشاره‌ای صورت نگرفته است جنبه‌های اخلاقی آن است. اگر برخی مسئولان در همه مراحل کمال صداقت را در پیش گیرند و در همه برخوردهای فردی و گروهی از مراجعه به ادارات مربوطه گرفته تا انتقادهای رسانه‌ای و گروهی جانب کرامت را بگیرند و انتقاد و اعتراض قانونی را حق همه بدانند مسلما در تلطیف فضا موثر است و کمکی شایسته به طرح خواهد کرد. این جراحی سخت درست مثل یک جراحی پزشکی با حداکثر بهداشت، طبیبان مختلف، پرستاران حاذق و باتجربه، تقویت همه جانبه بیمار و توجه لحظه به لحظه به همه علائم سلامت اوست.