فرصت تاريخی؛ -غرب تشنه گاز ايران است

آرمان ملی: توافق هسته‌ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در شرایطی قرار دارد که به همان میزان که احتمال احیا و از سرگیری آن می‌رود؛ به همان میزان نیز احتمال فروپاشی و از بین رفتن این توافق وجود دارد. خواسته‌های فرا برجامی آمریکا از ایران و عدم توجه به خواسته‌های ایران باعث شده تا مذاکراتی که می‌رفت در پایان دور هشتم به توافق منجر شود نیمه کاره رها شده تعلیق گردد و هیأت‌ها نیز به پایتخت‌های خود برگردند. حال پس از اینکه بیش از یک ماه از تعلیق مذاکرات می‌گذرد اروپایی‌ها آخرین تیر ترکش خود را برای از سرگیری مذاکرات رها کردند و انریکه مورا را به تهران فرستادند تا شاید کورسوی امیدی برای از سرگیری مذاکرات وین بیابند. در این میان مورا به تهران آمد، مذاکرات خود را انجام داد و پیشنهادات غربی‌ها را نیز به طرف ایرانی ارائه داد که به اذعان جوزپ بورل ایرانی‌ها نیز نگاه مثبتی به این پیشنهاد یا پیشنهادات داشته‌اند.حال با این تفاسیر باید دید تکلیف احیای برجام و از سرگیری مذاکرات چه خواهد شد. در این راستا برای بررسی نتایج سفر انریکه مورا به تهران، شرایط برجام و حواشی پیرامون آن و تاثیر اروپایی‌ها بر مذاکرات «آرمان ملی» با علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بین‌الملل و استاد دانشگاه به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. شرايط احياي برجام را با توجه به سفر اخير آقاي انريکه مورا به تهران و اظهارات اروپايي‌ها در خصوص موفقيت‌آميز بودن اين سفر را چگونه تبيين مي‌کنيد؟
برخلاف آنچه که گفته شده سفر انريکه مورا به تهران با موفقيت همراه بوده غربي‌ها نتايج مثبتي را که در انتظارش بودند به دست نياوردند. بنابراين به رغم آنچه که جوزپ بورل گفت اين سفر خيلي موفقيت‌آميز نبوده و آقاي بورل مي‌خواهد فضا را تلطيف کند. لذا به نظر مي‌رسد که نتايج مطلوبي به دست نيامده باشد و ايران از سطح انتظاراتش قدمي اين طرف‌تر نگذاشته باشد. فضاي اقتصادي کشور چندان مساعد نيست و بنابراين بايد به سمت و سويي برويم که شرايط براي از سرگيري مذاکرات فراهم شود. اين فضا وضعيت را براي کشورمان و حتي اروپايي‌ها نيز مشکل کرده است. البته اين نوع سمت گيري ايران‌که از ابتدا صرفا به دنبال احياي برجام بوده امر درستي است که بايد پيگيري شود و طرفين ديگر مذاکره نيز بايد همين مساله را دنبال کنند و فقط به دنبال احياي برجام باشند و مسائل حاشيه‌اي و فرا برجامي را به ميان نياورند. ايران براي بازگشت به مذاکرات وين آماده است همان‌طور که مسئولان کشورمان نيز بارها به اين مساله تاکيد داشتند که اگر آمريکايي‌ها تصميمات درست بگيرند آمادگي لازم براي از سرگيري مذاکرات و رسيدن به توافق وجود دارد، هرچند خواسته ايران براي خروج سپاه از ليست گروه‌هاي تروريستي و تحريم‌هاي آمريکا درست است و براي از سر گيري مذاکرات و رسيدن به توافق آمريکا بايد به اين خواست ايران احترام بگذارد. البته طبق برخي گمانه‌زني‌ها و تحليل‌ها آمريکايي‌ها نيز حاضرند سپاه پاسداران را از ليست تحريم‌ها خارج کنند. گرچه از آنجا که سپاه پاسداران در حوزه‌هاي مختلفي فعاليت دارد و در فعاليت‌هاي اقتصادي با شرکت‌هاي مختلف همکاري مي‌کند برداشتن تحريم از سپاه بايد شرکت‌هايي که با اين نهاد همکاري مي‌کنند را نيز شامل شود. آنچه که مسلم است هر دو طرف نيازمند حل اين موضوع هستند. مخصوصا اروپايي‌ها که حجم مبادلات خود را با ايران از دست دادند. مجموعه حجم مبادلاتي که بين ايران و کشورهاي اروپايي مخصوصا فرانسه و آلمان وجود داشته از مجموع مبادلات تجاري ما با روسيه و چين بيشتر است. با توجه به اين مشکلاتي که در اروپا هم به وجود آمده و از طرف ديگر نيازمندي به نفت ايران اروپا را بيشتر تحريک مي‌کند به اينکه ايران را به سر ميز مذاکره بنشاند و ايران نيز از اين موقعيت استفاده مي‌کند تا خواسته‌هاي خود را به غربي‌ها تحميل کند.
اساسا از ديدگاه شما اظهار نظرات و اعلام مواضع برخي مقامات طرف مذاکره چه ميزان بر از سرگيري مذاکرات بر‌اي احياي برجام تاثير مي‌گذارد؟
فشار‌هايي که از سوي کنگره به بايدن وارد مي‌شود را اگر بخواهيم با بدبيني بنگريم که معمولا مسائل سياسي را اينگونه مي‌بينند؛ در اين فشارها گوشه چشمي هم به ايران نشان داده مي‌شود که اگر براي حل اين مشکل تن به مذاکرات ندهيد ما مي‌توانيم در سال 2024 اين مساله را مثل دوره‌ ترامپ کان لم يکن بکنيم. از طرف ديگر با توجه به وعده‌ها و قول و قرارهايي که بايدن در روزهاي اول براي حل مساله برجام گذاشته تاکنون نتوانسته موفق باشد و ميزان محبوبيتش به زير 40 درصد رسيده و اين براي يک رئيس‌جمهور حداقل در 50 سال گذشته سابقه نداشته است. لذا بايدن هم تلاش مي‌کند که اين مساله را به صورتي حل کند که در آستانه انتخابات کنگره حزب حامي او بتواند راي بيشتري بياورد و نماينده‌هاي بيشتري را به کنگره بفرستد. حال ايران اين مساله را فهميده و مي‌خواهد امتياز بيشتري به دست آورد و موفقيت‌هايي را به‌دست آورد و آمريکايي‌ها نيز تا حدي عقب‌نشيني کنند. اينکه آيا بايدن تن به اين کار مي‌دهد و به رغم مخالفت‌هاي کنگره به سمت توافق با ايران مي‌رود که در انتخابات آتي ميزان محبوبيتش کمتر نشود و نتواند در انتخابات سناتورها و نمايندگاني را به کنگره بفرسند؟ البته اين مساله در مورد کشورمان نيز بعضا وجود دارد و با توجه به شرايط اقتصادي موجود دولت بايد درصدد باشد تا به توافق برسد. بنابر‌اين من بر اين اعتقادم که ايران نيز مي‌تواند مقداري انعطاف‌پذيري نشان دهد. من بر اين باورم که مي‌توانيم مقداري در استراتژي‌هاي جهاني تجديدنظر کنيم.


ايران صرفا احياي برجام منعقد شده در سال 2015 را دنبال مي‌کند، اما آمريکا به دنبال فراتر از برجام است و پرونده هسته‌اي را صرفا بخشي از برجام قلمداد مي‌کند؛ اين تناقض و تعارض ميان طرفين را چگونه تحليل مي‌کنيد؟
سال 2015وقتي برجام انجام شد پس از چندي برخي صحبت از برجام 2 و 3 کردند که مقام معظم رهبري در همان زمان اعلام کردند ما برجام دو و سه نداريم. هرچند منظورها از برجام دو و سه بحث حضور ايران در منطقه، قدرت دفاعي کشورمان و حقوق بشر بود که اساسا مذاکره در باب اين مسائل هيچگاه در دستور کار کشورمان نبوده است. البته اينکه برخي مي‌گويند نبايد اقتصاد کشور را به برجام گره بزنيم امکان چنداني ندارد. يعني اگر سال‌ها با همين وضعيت اگر بخواهيم فعاليت اقتصادي کنيم با همين مشکلاتي که در حال حاضر داريم خواهيم داشت بنابراين بايد فضا را براي سرمايه‌گذاري‌هاي خارجي بازتر کنيم و سطح توليد را با سرمايه داخلي افزايش دهيم.
برجام چارچوب‌ها و ضوابط خود را داشته و امروز همه به دنبال احياي آن هستند؛ اساسا خواسته‌هاي فرا برجامي آمريکايي‌ها که باعث شده مذاکرات اين مدت به تعليق بيفتد نوعي زياده‌خواهي متناقض با روح برجام تلقي نمي‌شود؟
آقاي کري و آقاي ظريف قبل از اينکه اين قرارداد امضا شود گفتند که ما فقط در چارچوب برجام در حال مذاکره هستيم و به خارج از برجام کاري نداريم. در خصوص ايران نيز وقتي با تغيير دولت و تيم مذاکره کننده آقاي باقري به عنوان رئيس تيم مذاکره ايران به وين رفت گفتيم که فقط صحبت بر سر حل مشکلات برجام است. حال اگر آمريکايي‌ها به دنبال اين هستند که در قالب مذاکرات احياي برجام مسائل ديگري را مطرح کنند فقط حاشيه‌اي بر متن برجام وارد خواهند کرد و اساسا خواسته‌هاي فرا برجامي آنها پذيرفته نخواهد شد و ايران نيز چيزي جز آنچه در درون برجام بوده را نپذيرفته و مذاکره نخواهد کرد.
در مذاکرات دوره‌هاي هفتم و هشتم وين ايران شروط 3 گانه‌اي را مبني بر لغو تحريم‌ها، راستي آزمايي و تضمين مطرح کرد که مورد قبول ساير طرفين نيز قرار گرفت، اما هنوز آمريکايي‌ها نسبت به آن اعلام موضع نکرده‌اند از ديدگاه شما با توجه به شرايط فعلي مي‌توان اميدوار بود که با پذيرش اين شروط بتوانيم به احياي برجام اميدوار باشيم؟
گرچه در متن برجام چنين شروطي نيامده است، اما از آنجا که آمريکايي‌ها يک جانبه و غيرقانوني از برجام خارج شده‌اند اين شروط ايران براي آن است که آنها اگر بخواهند به توافق برگردند شرايطي را طي کنند که دوباره هوس خروج از برجام به سرشان نزند. لذا شروط ايران کاملا طبيعي است که تحريم‌ها برداشته شود، راستي آزمايي گرديده و آمريکايي‌ها نيز نسبت به اين مساله که از برجام خارج نخواهند شد تضمين دهند. هرچند که اساسا در نظام حقوقي آمريکا چنين مسائلي وجود ندارد و آمريکايي‌ها نيز از اين جهت با چالش مواجه‌اند و هنوز نتوانسته‌اند اين شروط را پذيرفته و اجرايي کنند. البته آنطور که به نظر مي‌رسد آمريکايي‌ها تحت فشار و تاثير عربستان و رژيم صهيونيستي به هيچ وجه آمادگي ندارند که فقط به مساله حل برجام قناعت کند، چراکه برجام براي عربستان چندان اهميتي ندارد و آنها به دنبال منافع خود هستند که در منطقه بتوانند حوزه نفوذ خود را گسترش دهند. البته پيش از اين نيز بارها گفته شده که با حل مساله برجام مشکلاتمان با غرب حل نمي‌شود. لذا شرايط مقداري پيچيده شده که بايد با مقداري انعطاف پذيري از سوي دو طرف مساله حل و فصل شود. بسياري بر اين باورند که موضوع منازعه ميان روسيه و اوکراين تاثير مستقيمي بر مذاکرات وين و احياي برجام داشته است؛ اساسا نوع و تاثير بحران اوکراين را بر از سرگيري مذاکرات وين چگونه مي‌بينيد؟
البته مساله بحران اوکراين در نگاه ايران و آمريکا تفاوت دارد. اما اگر امروز به جهت تحريم گاز روسيه به اروپا بتوانيم فضا را براي خودمان باز کنيم مي‌توانيم از اين شرايط بهره مناسب را ببريم. اروپا تشنه لب نفت و گاز ماست. اگر از اين موقعيت استفاده نکنيم و براي افزايش توليد گازمان جذب سرمايه خارجي نکنيم کشورهاي ديگر خواهند بود که اين فضا را به تصرف خود درمي‌آورند. لذا مساله اوکراين حتما با برجام ارتباط دارد و تاثير‌گذار است و آقاي اوليانوف نيز اظهارنظر دلسرد کننده‌اي داشت که حتما در فضاي تصميم‌گيري ما نيز تاثير‌گذار است. مجموعه اينها باعث شده که برجام به يک کلاف سردرگمي تبديل شود و به نظر نمي‌رسد که به نقطه مطلوبي برسد.
نقش و تاثير تروئيکاي اروپايي را در پيشبرد مذاکرات چگونه ارزيابي مي‌کنيد و اساسا اروپايي‌ها توانايي تغيير مسير مذاکره يا اثر‌گذاري بر مواضع ديگر طرف‌ها را دارند؟
اروپا به جهت حجم مبادلات تجاري خود با ايران که بيش از چين و روسيه با ايران است و مخصوصا اينکه صادر کننده تکنولوژي به کشور ما بودند از اهميت بيشتري برخوردارند. مساله دوم اينکه با توجه به اينکه امروز نفت و گاز مشکل اصلي اروپايي‌هاست براي اينکه ايران را جايگزين روسيه کنند تحرکات بيشتري را در جهت از سرگيري مذاکرات براي احياي برجام و نزديک کردن مواضع طرفين انجام مي‌دهند و سفت و محکم دنبال برجامند. اين دو دليل باعث شده تا اروپايي‌ها بيشتر فعاليت کنند و در حقيقت آقاي انريکه مورا نيز بيشتر از طرف اتحاديه اروپا وارد اين مساله شد. البته نبايد اين مهم را از ياد برد که اروپايي‌ها به هيچ وجه اين توانايي را ندارند که بخواهند تاثير زيادي بر مذاکرات يا مواضع طرفين بگذارند. آخرين باري که وزير خارجه فرانسه نيز جلسه را ترک کرد گفت که ما ديگر هيچ کاري نمي‌توانيم انجام دهيم. بنابر اين مساله برجام ديگر به اروپا بستگي ندارد و به ايران و آمريکا مربوط مي‌شود. بنابراين اروپايي‌ها نقش واسطه‌گري دارند و اينکه سازنده باشند و بخواهند وصل کنند مقداري در اين امر ناتوان هستند. لذا چندان نبايد به قول و فعل اروپايي‌ها دل بست و آنها صرفا به دنبال منافع خود مي‌گردند.
چه ميزان امکان دارد که با توجه به شرايط فعلي و نياز طرفين به احياي برجام و رسيدن به توافق شاهد تلطيف فضا و مواضع طرفين باشيم؟
يک اصلي در علم سياست وجود دارد که مي‌گويد سياست محاسبه ناپذير است و نمي‌تواند محاسبه کند و خيلي سخت است که در مساله‌اي بخواهيم رسيدن به موفقيت را درصد بندي کنيم. هم ايران و هم آمريکا علاقه‌مند هستند که اين مشکل را حل کنند، اما سطح انتظارات اينها خيلي با هم تفاوت مي‌کند و ايران نيز به اين نتيجه رسيده که بايدن بابت انتخابات آينده کنگره بيشتر به حل مساله برجام احتياج دارد و از اين رو دنبال امتيازگيري بيشتر است. اما اگر طرفين روي همين خط و با همين فرمان جلو بروند اميدي چنداني به حل مساله برجام وجود ندارد.