گنج معادن افغانستان؛ -ايران از چين عقب افتاد

آرمان ملی: سفر اخیر معاون وزیر صمت به افغانستان و انجام مذاکرات با مقامات این کشور برای آغاز مشارکت‌های معدنی شرکت‌های ایرانی با این کشور می‌تواند به نوعی نقطه عطفی در بخش معدن و صنایع معدنی ایران محسوب شود. در واقع افغانستان به دلیل برخورداری از ذخایر و ظرفیت‌های بالای معدنی‌که به بیش از 1400 نقطه بالغ می‌شود در چند سال اخیر مورد توجه اکثر کشورهای منطقه و البته قدرت‌های بزرگ قرار داشته است و پس از خروج آمریکا از این کشور که در آن زمان برنامه‌های اکتشافی زیادی را در معادن افغانستان اجرا کرده بود هم اکنون چین، پاکستان و هند سه ضلع مثلثی را تشکیل داده‌اند که به نوعی معادن افغانستان را انحصارا در اختیار گرفته‌اند و متاسفانه به‌رغم تمامی تاکیدات کارشناسان مبنی بر ظرفیت‌های بالقوه معادن افغانستان به ویژه در حوزه سنگ آهن که تحقق اهداف فولادی ایران در افق 1404 به تامین آن وابسته است اما تعلل دولت‌ها همگام با عدم تضمین امنیت در این کشور باعث شده تا ایران سهمی از معادن بکر افغانستان در اختیار نداشته باشد حال اگرچه حضور مقامات وزارت صمت و مذاکره با دولت این کشور می‌تواند باب تازه‌ای را در این حوزه باز کند اما به اعتقاد کارشناسان با توجه به اینکه چینی‌های از طریق پاکستان و هند مبادلات خود را انجام می‌دهند احتمالا حضور شرکت‌های ایرانی را با اما و اگرهای زیادی مواجه خواهد کرد.
آغاز مذاکرات
بر اساس این گزارش محتشمی پور معاون معدنی و فرآوری مواد وزارت صمت در چند روز اخیر با اعضای خانه معدن افغانستان و خانه معدن کابل، وزیر معادن و پترلیوم و معاونان وی، مسئولان وزارت خارجه، رئیس انجمن سنگ‌های قیمتی افغانستان دیدار و گفت‌وگو کرده است تا از این طریق امکان گسترش فعالیت شرکت‌های معدنی ایران در افغانستان فراهم شود. وی در این رابطه می‌گوید: در جریان این سفر در خصوص همکاری‌های معدنی و برخی موانع احتمالی که به علت مقررات و برخی تصمیمات دولت افغانستان وجود دارد و همچنین ظرفیت‌هایی که می‌تواند نقاط شروع همکاری معدنی تهران - کابل باشد، گفت‌وگوی خوبی صورت گرفته و مقامات افغانستان نسبت به شروع فعالیت‌ شرکت‌های معدنی ایران در این کشور بسیار راغب هستند. محتشمی پور به برخی نگرانی شرکت‌های ایرانی اشاره کرد و ادامه داد: شرکت‌های ایرانی ازجمله شرکت‌های بزرگ نسبت به مقوله «تضمین امنیت» افغانستان احتیاط دارند و از طرفی حضور بدون ضابطه شرکت‌های ایرانی در افغانستان مورد توجه است. در رابطه با سفر معاون وزیر صمت و منافع ناشی از حضور شرکت‌های ایرانی در معادن افغانستان سلیمی رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و افغانستان می‌گوید: تاکنون بیش از ۱۴۰۰ منطقه معدنی افغانستان شناسایی‌شده است. این کشور پهناور دارای ذخایر بالقوه‌ای است اما از آنجا که قوانین در افغانستان ثبات کافی ندارد و تغییرات بسیار سریع اتفاق می‌افتد؛ سرمایه‌گذار دولتی به خاطر مسائل سیاسی می‌تواند ریسک کند ولی بخش خصوصی نیاز به قوانین باثبات دارد و باید امنیت سرمایه‌گذاری در کشور افغانستان وجود داشته باشد تا بخش خصوصی وارد حوزه معدن و سرمایه‌گذاری در سایر حوزه‌ها شود.
وی گفت: مدت‌هاست که چین، پاکستان، روسیه و ترکیه به حوزه معدن در افغانستان وارد شده‌اند؛ ما همسایه این کشور هستیم و مرزهای طولانی با آنها داریم و نباید از سرمایه‌گذاری در افغانستان غفلت کنیم. او ادامه داد: البته من در این مدت تغییرات مهمی در جهت همکاری ندیده‌ام ولی اینکه دولت‌ها پیشقدم همکاری در حوزه معدنی شوند، خیلی گام مثبتی است و بخش خصوصی از آن استقبال می‌کند.


ارزش 3 هزار میلیارد دلاری
همچنین کیوان جعفری‌طهرانی تحلیلگر ارشد بین‌المللی حوزه معدن و صنایع معدنی می‌گوید: اگر ذخایر لیتیوم افغانستان را هم حساب کنیم، ارزش معادن و ذخایر این کشور به سه هزار میلیارد دلار یا سه تریلیون دلار می‌رسد. بدون لیتیوم نیز ارزش آن هزار میلیارد دلار یا یک تریلیون دلار خواهد بود. این مهم نشان می‌دهد که ذخایر بسیار بزرگ و گسترده‌ای در افغانستان نهفته است که بین یک تا سه تریلیون دلار ارزش دارد. این تحلیلگر ارشد بین‌المللی با اشاره به حملاتی که به این کشور در طول ۴۳ سال اخیر صورت‌گرفته، گفت: سایه جنگ و مشکلات ناشی از آن باعث شد که این کشور معدن‌خیز همچنان بکر و دست نخورده باقی بماند. جعفری‌طهرانی در ادامه با اشاره به مطالعاتی که آمریکا در زمان حضور خود در افغانستان انجام داده‌اند، گفت: در زمانی که آمریکا در افغانستان حضور داشت، مطالعات وسیعی انجام داد. البته قبل از آن سازمان زمین‌شناسی شوروی در این کشور مطالعاتی کرده بود. اما وقتی طالبان و داعش وارد این کشور شدند تمام نقشه‌ها و اطلاعات زمین‌شناسی در دیواره منازل و زیرزمین‌ها چال شد تا بتوانند آنها را حفظ کنند. از ۲۰۱۰ به بعد آمریکا جایزه گذاشته بود تا اطلاعات معادن افغانستان جمع‌آوری شود. در نهایت هم دیوارها شکافته و نقشه‌ها پیدا شدند. در نتیجه هم‌افزایی در اطلاعات آمریکا پیدا شد و اطلاعات تکمیلی را تنظیم کردند. سال ۲۰۱۴ در اوج حضور داعش یکی از سناتورهای آمریکا اعلام کرد که ارزش ذخیره لیتیوم افغانستان حتی از بولیوی هم بیشتر است. در ادامه آمریکا این اطلاعات را کوچک‌نمایی کرد، چراکه باعث هجوم قدرت‌های اقتصادی برای تصاحب معادن این کشور می‌شد. این کشور در نهایت به دلیل درگیری‌های نظامی نتوانست به درستی از معادن افغانستان بهره‌برداری کند.
وابستگی چین و سهم ایران از معادن افغانستان
این تحلیلگر ارشد بین‌المللی با اشاره به وضعیت نابسامان این کشور از نظر اقتصادی گفت: بسیاری از ذخایر بکر در این کشور مانده و بهره‌برداری نشده است. بنابراین امروز بیشتر کشورهای جهان از جمله چین، روسیه و تا حدی هند علاقه‌مند هستند که در افغانستان حضور پیدا کنند. البته بین همه اینها جایگاه چین بالاتر است. چین در توافقنامه با پاکستان در خصوص طرح مبتکرانه کمربند و جاده BRI که باعث توسعه پاکستان و بنادر گوادر شده است، نقش پررنگی داشته است. به این ترتیب چین چند سالی است که در پاکستان حضور پیدا کرده است. جعفری‌طهرانی با اشاره به اینکه چین به شدت به ذخایر غنی سنگ‌آهن، مس، خاک‌های نادر و لیتیوم افغانستان نیاز دارد، ادامه داد: جایگاه چین برای حضور در معادن افغانستان بسیار پررنگ‌تر است، مخصوصا این کشور سابقه حضور در معادن افغانستان را دارد. اولین شرکت خارجی که در سال ۲۰۰۷ نسبت به بهره‌برداری از معدن مس عینک در ایالت لوگر اقدام کرد، چینی بود. چینی‌ها تا سال ۲۰۱۴ تا زمانی که داعش به این معدن حمله کرد در افغانستان حضور داشتند. او با اشاره به اینکه امروز چین بیشترین شانس جهت بهره‌برداری از معادن افغانستان را خواهد داشت، ادامه داد: طالبان در توافقی با چین و پاکستان مقدار زیادی از بهره‌برداری معادن را به چینی‌ها واگذار خواهد کرد. این تحلیلگر ارشد بین‌المللی با اشاره به نقش ایران نیز تاکید کرد: امیدوارم ایران نیز در این مثلث حضور یافته و بتواند با دانش خوب اکتشاف و استخراجی که دارد از معادن سنگ‌آهن و مس این کشور بهره‌برداری کند. از آنجا که ایران در آینده با کمبود سنگ‌آهن مواجه می‌شود باید بتواند در این کشور ورود کند و از معادن سنگ‌آهن آن بهره‌برداری کند. امروز با توجه به اینکه طالبان از سیاست پاکستان تبعیت می‌کند، ایران باید هرچه زودتر به مثلث پاکستان، چین و افغانستان متصل شود. او تصریح کرد: البته طالبان باید در این روند اشتیاق نشان دهد که فعلا چنین اشتیاقی اعلام نشده است. با وجود برنامه‌ریزی چین، ترکیه و پاکستان برای معادن افغانستان، بعید می‌دانم که به زودی سهمیه‌ای برای ایران جهت حضور در معادن افغانستان اختصاص پیدا کند. جعفری‌طهرانی ادامه داد: چین از طریق پاکستان می‌تواند افغانستان را به بندر گوادر وصل کند و عملا از شهر کاشگر در استان سن‌کیانگ چین که با افغانستان همسایه است، نقطه غربی چین را از طریق افغانستان و پاکستان به دریای عمان و اقیانوس متصل کرده و مشکل ترانزیت کالا را از طریق دریای آزاد به غرب چین به ویژه برای بحث واردات نفت از طریق سه هزار کیلومتر خط لوله احداث شده، برطرف کند. در رابطه با معادن نیز باید گفت که با حضور پررنگ چین در افغانستان و دیگر رقبا به این زودی برنامه‌ای وجود ندارد که سهمی را به ایران اختصاص بدهند.
او با اشاره به کم‌کاری دولت‌های قبلی در ایران نیز گفت: هرچند آمریکا در افغانستان حضور داشت و به ایران اجازه ورود نمی‌داد اما کم‌کاری‌هایی هم از طرف ما صورت گرفت. در حال حاضر هم با حضور چین و با توجه به اینکه هیچ تفاهم‌نامه‌ای هم با چین امضا نکردیم و قرارداد ۲۵ ساله هم تنها در حد حرف ماند و فقط وقت‌کشی کردیم، ایران جایگاهی در افغانستان ندارد، مگر اینکه تغییر سیاستی توسط دولت ایجاد شده و باعث شود که ارتباط با افغانستان و البته با چین نیز بهتر شود. از نقش عربستان نیز در افغانستان نباید غافل شد. از آنجا که این کشور نقش فعالی در سیاستگذاری سیاسی و اقتصادی پاکستان دارد، در نتیجه در افغانستان هم نفوذ دارد. او تصریح کرد: با توجه به اینکه سیاستگذاری فعلی طالبان از پاکستان نشات می‌گیرد می‌توان گفت که نقش عربستان هم پررنگ است. در این بین ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی ایران با عربستان حتی می‌تواند برای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با افغانستان موثر باشد.