عربستان؛بهبود رابطه با ايران برای رسيدن به حاشيه امن

آرمان ملی: پس از چند سال روابط پرتنش ایران و عربستان سعودی طرفین از سال گذشته عزم خود را برای احیای روابط جزم کرده‌اند و برگزاری پنج دور مذاکرات در بغداد میان ایران و عربستان نشان دهنده این موضوع است که کم کم روزنه‌های جدیدی برای از سرگیری روابط دو کشور در آینده‌ای نزدیک ایجاد شده و خواهد شد. از طرفی سعودی‌ها با توجه به اینکه دولت بایدن نگاه چندان مساعدی به آنها ندارد و در بحران یمن نیز در باتلاق جنگ گیر کرده‌اند به دنبال آن هستند تا با احیای روابط با ایران شرایط منطقه‌ای خود را نیز تقویت کنند. قدر مسلم احیای روابط ایران و عربستان هم به روابط دوجانبه از لحاظ مختلف تاثیرگذار خواهد بود و هم به جهت حضور و تاثیر در منطقه می‌تواند شرایط بهتر و مساعدتری را فراهم کند. چه اینکه هنوز مذاکرات به سرانجامی نرسیده صهیونیست‌ها نگرانی خود را از احیای روابط ایران و عربستان اعلام کرده‌اند. این در حالی است که عربستانی‌ها همراه با کشورهایی همچون امارات متحده عربی و بحرین در قالب طرح ابراهیم عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی را پی گرفته‌اند و همین مساله باعث شده تا این پرسش پیش‌ آید که اگر در دورششم یا دورهای بعدی مذاکرات ایران و عربستان در بغداد توافقی میان طرفین حاصل شود؛ تکلیف روابط ریاض- تل‌آویو چگونه خواهد شد و آیا سعودی‌ها روابط خود با آنها را اصلاح خواهند کرد یا به سمت و سوی دیگری حرکت می‌کند. آنچه مسلم است تحولات خاورمیانه همچنان ادامه دارد و این منطقه آبستن اتفاقات مختلفی است که انتخابات پارلمان لبنان را می‌توان جدید‌ترین این مسائل دانست. انتخاباتی که سعودی‌ها نیز نقش کمی در آن نداشتند و هزینه‌های گزافی هم انجام دادند. آنچه مشخص است رفتن به سمت ایران اگر تنها گزینه عربستانی‌ها نباشد اما بهترین گزینه به حساب می‌آید. حال باید دید روند مذاکرات ایران و عربستان در نهایت به کجا خواهد انجامید و چه زمانی شاهد بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور در تهران و ریاض خواهیم بود. در همین راستا برای بررسی مذاکرات بغداد، علل روی آوردن عربستان به مذاکره با ایران و تحولات منطقه‌ای و انتخابات لبنان «آرمان ملی» با حسن هانی زاده، تحلیلگر مسائل خاورمیانه و جهان عرب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید. برخي معتقدند که عربستان به دليل مسائلي همچون بحران يمن به سمت مذاکره با ايران تمايل پيدا کرده و مسائل دوجانبه در صدر اولويت نبوده است؛ بر اين اساس مذاکرات بغداد را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
عربستان سعودي در طول چند دهه گذشته سياست شفافي نسبت به ايران نداشته و در واقع يک ادبيات تهاجمي نسبت به ايران اتخاذ کرده است. دخالت عربستان در مسائل داخلي لبنان، سوريه و عراق، کشتار شيعيان شرق عربستان و اينکه عربستان سعودي بسياري از کشورهاي عربي را تشويق کرده که با ايران رابطه برقرار ‌نکنند نشان مي‌دهد که عربستان به دنبال وقت کشي است. از آنجا که دولت عربستان و دولت جو بايدن به‌خصوص محمد بن سلمان وليعهد عربستان با جو بايدن دچار اختلاف اساسي شده به نظر مي‌رسد که عربستان با توجه به شکستي که در جنگ يمن خورده و نتوانسته پس از 7 سال که عليه يمن جنگيده، 350 ميليارد دلار هزينه جنگ عربستان عليه مردم يمن بوده و هيچ گونه دستاورد نظامي هم نداشته؛ لذا سال‌هاست که در باتلاق يمن گير افتاده، بحران يمن به بن‌بست رسيده و عربستان يک آتش‌بس يک طرفه‌اي را با يمن برقرار کرده است. در نتيجه مذاکرات خود که از سال گذشته انجام گرفته را همچنان پي مي‌گيرد تا به نتيجه مدنظر خود نزديک شده و برسد. بيش از يک سال است که مذاکرات ايران و عربستان در بغداد با ميزباني مصطفي الکاظمي آغاز شده و يکسري مسائلي در رابطه با اين مذاکرات مطرح شده و طرفين به يکسري توافقات هم رسيده‌اند. از جمله برقراري رابطه ميان رياض و تهران، بازگشايي سفارتخانه‌ها و مساله مهم ديگر اينکه عربستان نبايد در مسائل داخلي سوريه، عراق و لبنان به صورت تخريبي دخالت کند. اين مسائل مطرح شده و مهم‌ترين مساله همان بحث جنگ يمن است که عربستان در نهايت پذيرفته آتش بس اعلام کند. از طرفي علت طولاني شدن مذاکرات نيز اين است که عربستان به دنبال اين است تا وضعيت انتخابات 2024 ايالات متحده آمريکا روشن شود. به دليل اينکه نگاه تيم جو بايدن به محمد بن سلمان وليعهد عربستان نگاه منفي است. به همين جهت اختلافات زيادي بين واشنگتن و رياض بر سر مسائل حقوق بشر، قتل دردناک جمال خاشقچي روزنامه‌نگار برجسته سعودي و مساله حادثه11 سپتامبر همه در مدار توجه تيم جو بايدن است. فلذا اکنون روابط عربستان و آمريکا به سطح پاييني رسيده است. اکنون عربستان احساس مي‌کند که براي ايجاد يک حاشيه امن در منطقه بايد به سمت ايران متمايل شود. لذا مذاکرات را طولاني مي‌کند تا تکليف انتخابات 2024 ايالات متحده مشخص شود. طبيعتا نگاه سعودي‌ها اين است که اگر جمهوريخواهان در آينده به پيروزي برسند همان سياست تهاجمي را نسبت به ايران و محور مقاومت در پيش بگيرند و اگر دموکرات‌ها به پيروزي برسند طبيعتا عربستان مناسبات خود را با ايران بهبود خواهد بخشيد و در آن صورت يک رابطه قابل قبول سياسي با ايران برقرار خواهد کرد. بنابراين سياست عربستان نسبت به ايران شفاف نيست و تحت تاثير فضاي خارجي است و به همين دليل سعي مي‌کند که مذاکرات بغداد طولاني شود. هر چند که قرار است به زودي دور ششم مذاکرات آغاز شود. ضمن اينکه گزارش‌ها نشان مي‌دهد که دو وزير خارجه ايران و عربستان آقايان امير عبداللهيان و فيصل بن فرحان قرار است در بغداد ديداري داشته باشند که اگر اين ديدار حقيقتا اتفاق بيفتد مناسبات رياض و تهران به سطح قابل قبولي خواهد رسيد.
مي‌توان اميدوار بود که در مذاکرات دور ششم در بغداد و احيانا ديدار وزراي خارجه دو کشور شاهد بازگشايي سفارتخانه‌ها و احياي روابط سياسي و اقتصادي دو کشور باشيم؟
بله؛ پيش بيني‌ها اين است که به زودي و ظرف ماه‌هاي آينده بسياري از مسائل سياسي حل خواهد شد. الان مذاکراتي که در بغداد است از فاز امنيتي وارد فاز سياسي شده و اگر فاز سياسي با ديدار وزير خارجه ايران و عربستان در بغداد شکل بگيرد طبيعتا مسائل سياسي ميان دو کشور حل خواهد شد و سفارتخانه‌هاي دو کشور در پايتخت‌ها گشايش خواهد يافت. اين مي‌تواند به فضاي منطقه و آرامش آن کمک کند و اينکه عربستان نقش خود را بهتر ايفا کند و از نقش تهاجمي خود نسبت به محور مقاومت بکاهد.


با توجه به اينکه سعودي‌ها در قالب طرح ابراهيم با رژيم صهيونيستي عادي سازي روابط خود را دنبال مي‌کنند؛ اگر در مذاکرات بغداد توافقي ميان ايران و عربستان رخ دهد سعودي‌ها روابط خود را با رژيم صهيونيستي کنار خواهند گذاشت؟
طبيعي است که هرچه روابط ايران و شش کشور عضو شوراي همکاري خليج فارس گسترده‌تر بشود نفوذ رژيم صهيونيستي در منطقه کاهش خواهد يافت. اکنون از شش کشور عضو شوراي همکاري خليج فارس عربستان، امارات و بحرين روابط رسمي با رژيم صهيونيستي دارند و هيچکدام نيز تحت هيچ شرايطي روابط خود را با صهيونيست‌ها قطع نکرده‌اند. لذا اگر عربستان به دنبال احياي روابط خود با ايران است بهتر است تجديدنظري در روابط خود با اسرائيل ايجاد کند. هرچند که ممکن است عربستان در آينده نيز با رژيم صهيونيستي ارتباط برقرار کند اما اين رابطه به معناي قطع رابطه با ايران نخواهد بود بلکه عربستان سعي مي‌کند که عصا را از وسط بگيرد و يک نوع رابطه قابل قبولي هم با ايران برقرار کند. بنابراين عربستان مترصد فرصتي است که با اسرائيل رابطه برقرار کند اما اکنون شرايط مناسب نيست.
انتخابات اخير لبنان و نقش و تاثير عربستان سعودي در اين انتخابات را چگونه تحليل مي‌کنيد؟
طي 3 ماه گذشته آمريکا، عربستان و امارات به شدت در لبنان فعال شدند و گفته مي‌شود که عربستان و امارات 40 ميليون دلار براي تغيير انتخابات به نفع جريان سمير جعجع يا همان قوات لبناني هزينه کرده تا بدين طريق حزب‌ا... و جنبش امل اکثريت را در پارلمان آينده لبنان نداشته باشد. عربستان سعودي بسيار فعاليت کرد و حتي در برخي موارد در مناطق لبنان دخالت مستقيم داشته که مانع افزايش آراي جنبش امل و حزب‌ا... لبنان شود. به هر حال پارلمان آينده لبنان يکدست نيست و بايد ائتلاف‌هاي مختلف کابينه آينده را تشکيل داد. هيچ يک از احزاب نتوانستند اکثريت را به دست آورند. به همين دليل به نظر مي‌رسد که براي ترکيب آينده بايد همه احزاب توافق کنند که از طريق فراکسيون‌ها بتوانند کابينه‌اي يکدست و در عين حال نزديک به محور مقاومت روي کار بياورند. به هر حال حزب‌ا... لبنان و جنبش امل بر روي هم نزديک به 30 کرسي انتخاباتي را در پارلمان به‌دست آوردند و احتمالا با ساير احزاب مثل جريان آزاد ملي و احزاب کوچک ائتلاف کنند. من معتقدم حزب‌ا... به همين راي اکتفا کرده است و اکنون رايزني‌ها براي تشکيل فراکسيون قدرتمند براي معرفي نخست‌وزير آغاز شده است. نتايج انتخابات بيست و چهارمين دوره پارلماني لبنان با يکسري تغييرات در شاکله فراکسيون‌ها و احزاب شرکت کننده همراه بوده است. همان‌طور که گفته شد جنبش امل و حزب‌ا... دو جريان قدرتمند شيعه بر روي هم نزديک به 30 کرسي را به دست آوردند البته بخشي از آرا اين دو جريان مهم به دليل جريان‌سازي‌هايي که در ماه‌هاي اخير از سوي آمريکا، فرانسه و عربستان انجام شد ريزش کرد ولي با اين حال از آنجا که جريان آزاد ملي حدود 20 کرسي به دست آورده است، اين جريان همراه با احزاب امل و حزب‌ا... مي‌توانند در آينده با ائتلاف با ساير احزاب اکثريت کرسي‌ها را به دست آورند و نخست‌وزير را معرفي کنند. به نظرم مجلس آينده لبنان، ترکيبي از همه احزاب و گروه‌هاست و احزاب قدرتمند بدون ائتلاف با ساير احزاب ديگر نمي‌توانند اکثريت را به دست آورند. شکست و بداقبالي برخي چهره‌هاي سنتي در پارلمان و دولت لبنان نشان مي‌دهد که ذائقه سياسي راي دهندگان لبناني تغيير کرده است و آنها انتخاب چهره‌هاي جوان و تکنوکرات را ترجيح مي‌دهند. پارلمان آينده لبنان کاملا متفاوت با پارلمان‌هاي سابق خواهد بود. شکل‌گيري فراکسيون‌ها در پارلمان اين طور خواهد بود که جريان آزاد ملي، امل و حزب‌ا... نقش بيشتري خواهند داشت، هر چند بخشي از جريان اهل سنت نزديک به سعد الحريري در انتخابات شرکت نکرد که موجب کاهش مشارکت در انتخابات شد اما مشارکت 41 درصدي در اين انتخابات نشان مي‌دهد اقبال براي شکل گيري يک پارلمان و دولت يک دست و همراه هم‌چنان وجود دارد.
واکنش و برخورد حزب‌ا... در مورد انتخابات پارلماني و مديريت فضاي فعلي را چگونه مي‌بينيد؟
تاثيرات سخنراني‌هاي سيدحسن نصرا... در اين مدت پررنگ بوده است و آرا مشترک امل و حزب‌ا... که به کسب 31 کرسي در پارلمان منجر شد، گوياي همين تاثير است. اما همه ما مي‌‌دانيم که فضاي موجود در لبنان با توجه به وضعيت ناپايدار اقتصادي، بدهي زياد لبنان و افزايش نرخ تورم موجب شده فضاي سياسي اجتماعي در اين کشور کمي ملتهب شود و در اين فضا نياز است تا همه احزاب در همکاري و همراهي با هم حرکت کنند.
سفر آقاي امير عبداللهيان وزير امور خارجه کشورمان به امارات با چه تاثيرات و دستاوردهايي همراه بوده و خواهد بود؟
سفر آقاي اميرعبداللهيان به امارات در چارچوب تغييراتي است که در پيکره حاکميت امارات به‌وجود آمده است. به نظر مي‌رسد مرگ شيخ خليفه بن زايد رئيس سابق امارات متحده و جانشيني برادر ناتني وي محمد بين زايد دگرگوني‌هايي را در سياست‌گذاري امارات نسبت به ايران و محور مقاومت به‌وجود خواهد آورد از آنجا که شيخ محمد بن زايد رئيس جديد امارات متحده از تجربه بالايي در طول سه دهه گذشته برخوردار است و سعي مي‌کند با توجه به اينکه امارات در گذشته شيوه‌هايي تهاجمي نسبت به ايران و محور مقاومت در پيش گرفته بود و اين شيوه تهاجمي موجب تيرگي روابط تهران و ابوظبي شده است. امروز در حقيقت رئيس امارات متحده تلاش دارد رويکردي جديد نسبت به ايران و محور مقاومت داشته باشد به نظر مي‌رسد با توجه به استقبالي که از وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران آقاي حسين اميرعبداللهيان در امارات صورت گرفته است و با وجود گفت‌وگوهاي ايشان با رئيس جديد امارات عربي متحده مي‌توان به ايجاد همگرايي بيشتر بين ايران و امارات و کشور‌هاي عضو شوراي همکاري‌هاي خليج فارس اميد داشت. اين سفر پيامدهاي بسيار مهمي دارد به ويژه اينکه هم قطر و هم امارات دو کشوري هستند که رابطه مناسبي با ايران دارند مخصوصا قطر مي‌تواند به عنوان حلقه اتصال و تبادل پيام بين ايران و کشور‌هاي غربي و آمريکا باشد و اين سفر در حقيقت در پيشبرد روند مذاکرات ايران و کشورهاي طرفين برجام در وين موثر خواهد بود.