راه را براي «نخبگان» و «جريان منتقد» باز كنيد؛ براي حل مشكلات البته!

«آرمان ملی» - احسان انصاری: جریان اصلاحات چه برنامه‌ای برای عبور کشور از چالش‌های کنونی دارد؟ آیا اصلاح‌طلبان آلترناتیوی برای وضعیت امروز جامعه ایران دارند؟ اصلاح‌طلبان از چه سازوکاری برای ارتباط با دولت رئیسی استفاده می‌کنند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤالات با حسین کاشفی، رئیس سابق خانه احزاب کشور و عضو حزب اتحاد ملت گفت‌وگو کرده است. کاشفی معتقد است: «در شرایط کنونی مردم می‌دانند که دولت با کسری بودجه مواجه است و از سوی دیگر نسبت به وضعیت درآمدهای کشور نیز اطلاع دارند. درنتیجه در چنین شرایطی نباید به شکلی تصمیم‌گیری کرد که همه فشارها روی مردم باشد. راه‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توان از آنها استفاده کرد تا فشار کمتری به مردم وارد شود. سؤالی که امروز مردم از دولت دارند این است که چرا برجام را به نتیجه نرساندید؟ کسانی که تا دیروز با برجام مخالف بودند و معتقد بودند نباید با غرب مذاکره کرد امروز پای میز مذاکره با غرب نشسته‌اند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. جريان اصلاحات براي وضعيت موجود کشور چه برنامه‌اي دارد؟ آيا اصلاح‌طلبان آلترناتيوي براي وضعيت موجود طراحي کرده‌اند؟
جريان اصلاحات حتما براي عبور از چالش‌هاي موجود برنامه دارد. به‌عنوان‌مثال حزب اتحاد ملت در واکنش به تصميم دولت درباره افزايش يارانه‌ها بيانيه‌اي صادر کرد. اينکه دولت عنوان مي‌کند به دنبال جراحي اقتصادي و سامان دادن به وضعيت يارانه‌هاي پنهان است در حرف ساده به نظر مي‌رسد اما در عمل با پيچيدگي‌هاي زيادي مواجه است. در دولت اصلاحات هنگامي‌که چنين موضوعي مطرح شد قرار شد اين اتفاق با يک شيب ملايم صورت بگيرد. يارانه‌ها مسأله‌اي نيست که بتوان يک روزه و به‌صورت دفعي آن را به نتيجه رساند، بلکه يک پروسه بلندمدت است. براي تصميم‌گيري‌هاي مهم اقتصادي بايد نقشه راه وجود داشته باشد که کشور قرار است در 25 سال آينده به چه سمتي حرکت کند. مردم بايد بدانند که در آينده چه اتفاقي قرار است در کشور رخ بدهد و مسئولان چه راهبردي را براي پيشبرد اهداف خود در نظر گرفته‌اند. هنگامي‌که مردم تحت‌فشار اقتصادي قرار دارند و با مشکلات معيشتي مواجه هستند نبايد تصميماتي گرفت که فشار به مردم بيشتر شود. دولت بايد در مرحله اول تلاش کند جلوي قاچاق را بگيرد‌. همه مردم واقعيت‌هاي موجود کشور را درک مي‌کنند. امروز شرايط کشور به شکلي است که اين سؤال به‌طورجدي براي مردم مطرح‌شده که قرار است در آينده چه اتفاقي رخ بدهد. نکته ديگر اگر قرار است چنين تصميماتي گرفته شود که به زندگي مردم ارتباط دارد بايد با نخبگان و کساني که داراي تخصص و تجربه هستند مشورت شود و نظرات آنها مورداستفاده قرار بگيرد. امروز مردم نگران وضعيت موجود هستند. مردم به دنبال آرامش و رفاه هستند. به همين دليل بايد بدانند که فردايي بهتر در انتظار آنها قرار دارد.
چرا مردم با اين سؤال مواجه هستند که در آينده قرار است چه اتفاقي رخ بدهد؟
هنگامي‌که مردم با تورم لجام‌گسيخته در کشور مواجه هستند اين سؤال براي آنها پيش مي‌آيد که قرار است در آينده چه اتفاقي رخ بدهد. کشور از نظر درآمد مردم، بيکاري و ضعف توليد به‌جايي رسيده که تنها عده محدودي امکان زندگي مناسب دارند و اغلب مردم با مشکلات معيشتي مواجه هستند. اگر درگذشته طبقات اجتماعي متوسط و فرودست وجود داشت امروز کار به‌جايي رسيده که طبقه متوسط نيز دچار مشکل شده است. از سوي ديگر در شرايط کنوني مردم بيشتري نسبت به گذشته زيرخط فقر زندگي مي‌کنند. خط فقري را عنوان مي‌کنم که خود مسئولان عنوان مي‌کنند و براي آن رقم در نظر گرفته‌اند. واقعيت اين است که دولت نمي‌تواند به‌تنهايي مشکلات را حل کند و بلکه بايد از نخبگان و متخصصان کشور در زمينه‌هاي مختلف استفاده کند. در شرايط کنوني دولت بايد از ظرفيت‌هاي جريان اصلاحات براي حل مشکلات مردم استفاده کند. اصلاح‌طلبان حاضر هستند براي حل شدن مشکلات مردم به دولت کمک کنند و اين موضوع را بارها تکرار کرده‌اند. امروز وضعيت کشور به شکلي نيست که بخواهيم خط‌ ‌کشي‌هاي سياسي را ملاک قضاوت قرار دهيم. آنچه امروز حائز اهميت است حل مشکلات مردم و کشور است و تفاوتي ندارد که اين مشکلات توسط اصلاح‌طلبان حل شود يا اصولگرايان. هدف اصلي مردم در انقلاب57 اين بود که وضعيت زندگي آنها بهتر شود. بايد به وضعيت اقتصادي و کرامت انساني مردم توجه بيشتري شود. حضرت امام(ره) نيز همواره به نقش کليدي مردم در تعيين سرنوشت خود تأکيد مي‌کردند و عنوان مي‌کردند مردم بايد سرنوشت خود را تعيين کنند.


اگر جريان اصلاحات براي عبور از چالش‌هاي موجود برنامه دارد آيا آن را در اختيار رئيس‌جمهور و دولت قرار خواهد داد؟ آيا سازوکاري براي ارتباط دولت با اصلاح‌طلبان تعريف‌شده است؟ برنامه اصلاح‌طلبان براي وضعيت موجود معطوف به چه اهدافي است و به چه ميزان جنبه کاربردي دارد؟
برنامه‌اي که اصلاح‌طلبان براي وضعيت موجود جامعه دارند به دو بخش تقسيم مي‌شود. نخست در سطح کلان و تئوري است و بخش دولت در مرحله اجرا و عملياتي شدن اين برنامه است. هنگامي‌که دولت قصد داشت چنين تصميماتي را بگيرد بايد همه جوانب و مسائل آن را در نظر مي‌گرفت. اين در حالي است که در شرايط کنوني کشور با مسائل بين‌المللي مهمي مواجه است. دولت هنوز در عرصه بين‌المللي به اهداف خود نرسيده و موفق نشده برجام را به نتيجه برساند. مشخص بود که در چنين شرايطي نمي‌توان چنين تصميماتي را اجرايي کرد. به همين دليل نيز مردم نسبت به اين تصميمات واکنش نشان دادند. نگاهي که امروز در برخي مديريت‌هاي کشور وجود دارد مبتني بر خودي و غيرخودي است. اين کشور متعلق به همه است و همه نسبت به آينده آن نگران هستند. ما در يک ملک مشاع زندگي مي‌کنيم. در تصميم‌گيري‌هاي کشور بايد همه نظر بدهند. جريان‌هاي سياسي نيز در اين زمينه بايد محل مشورت قرار بگيرند. به‌هرحال جريان اصلاحات داراي تجربيات و نخبگاني است که مي‌توانند براي عبور از چالش‌هاي فعلي کشور برنامه ارائه کنند. هنگامي‌که قرار است تصميمات مهمي درباره کشور گرفته شود بايد قبل از تصميم‌گيري در ميزگردها و هم‌انديشي‌ها نقاط ضعف و قوت اين تصميمات مشخص شود. به همين دليل دولت بايد عنوان کند براي تصميمات اخير با چه کساني مشورت کرده‌اند. منظور از مردم نيز نمايندگان مردم در جريان‌هاي مختلف فکري و سياسي است که بايد در تصميم‌گيري‌هاي سياسي کشور نقش داشته باشند. جريان اصلاحات نيز در چارچوب قانون اساسي از دغدغه‌هاي قانوني مردم حمايت خواهد کرد. دولت بايد گفت‌وگو با نخبگان را در دستور کار خود قرار بدهد.
دولت چگونه مي‌تواند با نخبگان جامعه گفت‌وگو کند؟
کساني که نسبت به گراني‌ها و تورم انتقاد دارند حق طبيعي آنهاست که در چارچوب قانون و با احترام به قانون اساسي دغدغه‌هاي خود را با مسئولان مطرح کنند. دولت بايد با مردم گفت‌وگو کند و آنها را نسبت به آينده اميدوارتر کند. اگر فضا براي گفت‌وگو فراهم شود تنش‌هاي اجتماعي کاهش پيدا مي‌کند و مردم مي‌دانند از چه طريقي دغدغه‌هاي خود را مطرح کنند. اين در حالي است که درصورتي‌که اين اتفاق رخ ندهد هرکسي براي خود به شکلي که دوست دارد تصميم‌گيري مي‌کند و به همين دليل سطح تنش افزايش پيدا مي‌کند. بايد نسبت به کساني که فضاي انتقاد را از بين برده‌اند و اجازه نداده‌اند بين دولت و مردم گفت‌وگو ايجاد شود انتقاد داشت. در شرايط کنوني مردم مي‌دانند که دولت با کسري بودجه مواجه است و از سوي ديگر نسبت به وضعيت درآمدهاي کشور نيز اطلاع دارند. درنتيجه در چنين شرايطي نبايد به شکلي تصميم‌گيري کرد که فشارها بيشتر شود. راه‌هاي ديگري نيز وجود دارد که مي‌توان از آنها استفاده کرد تا فشار کمتري به مردم وارد شود. سؤالي که امروز مردم از دولت دارند اين است که چرا برجام را به نتيجه نرسانديد؟ کساني که تا ديروز با برجام مخالف بودند و معتقد بودند نبايد با غرب مذاکره کرد امروز پاي ميز مذاکره نشسته‌اند. چرا درحالي‌که درگذشته مذاکرات به نقطه قابل قبولي رسيده بود هنوز تحريم‌ها لغو نشده است تا به اقتصاد کشور کمک شود. اين سؤالاتي است که دولت بايد به آنها پاسخ بدهد.