سومين خرداد كرونايي نظام آموزشي

خرداد هر چند براي نيروهاي اداري پايان سال تحصيلي نيست ولي براي دانش‌آموزان و والدين پايان سال تحصيلي است، البته جز دانش‌آموزاني كه شهريوري مي‌شوند، چراكه براي آنها هم مثل پرسنل اداري و كادر اجرايي مدارس، سال تحصيلي 12 ماه است ولي براي همه كساني كه مدرسه را تجربه كرده‌اند مهر آغاز و خرداد پايان سال تحصيلي است. خرداد 1401 سومين خردادي است كه نظام آموزشي ما متاثر از كرونا آن را تجربه مي‌كند، تجربه‌اي كه شايد ديگر تكرار نشود و بعيد است نظام آموزشي ما دو سال پي‌در‌پي آموزش غيرحضوري را تجربه كند و با توجه به حضوري شدن مدارس بعد از تعطيلات نوروز، به احتمال زياد سال تحصيلي آينده نيز كاملا حضوري خواهد بود و مدارس به شرايط طبيعي پيش از كرونا برخواهند گشت، شرايطي كه بي‌ترديد نمي‌تواند از هر جهتي به قبل برگردد. خرداد هميشه تداعي‌گر ماه امتحان است و براي دانش‌آموزاني كه در سال پاياني مقطع تحصيلي هستند با پسوند نهايي بايد «امتحان نهايي» را تجربه كنند، ‌پسوندي كه شايد اضطراب و استرس را براي دانش‌آموزان البته نه همه آنها بيشتر مي‌كند.امتحان يا دقيق‌تر ارزشيابي عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان مهم‌ترين ابزار براي تصميم‌گيري پيرامون گذر دانش‌آموزان از يك پايه به پايه بالاتر يا از يك مقطع به مقطع بعدي است و موفقيت در امتحان خردادماه مجوزي است براي اين ارتقا، اما از طرفي شاخصي است براي ارزيابي عملكرد يك‌ساله مجموعه عوامل مدرسه و كمتر شاخص‌هاي ديگر مورد توجه قرار مي‌گيرد و به‌طور معمول مدارس با يكديگر و معلمان با هم با اين شاخص كه بيشتر در قالب درصد قبولي و معدل دانش‌آموزان است، سنجيده و مقايسه مي‌شوند. حال در سومين خرداد كرونايي نظام‌ آموزشي، پرسش اصلي اين است كه آيا نتايج امتحانات دانش‌آموزان در اين سال‌ها مي‌تواند نشان‌دهنده عملكرد واقعي دانش‌آموزان باشد؟ و پرسش ديگر اينكه آيا خرداد امسال كه پس از دو سال آموزش غيرحضوري امتحانات كاملا حضوري برگزار مي‌شود، مي‌توان نتايج آن را به نوع آموزش نسبت داد و پيرامون تفاوت آموزش حضوري و غيرحضوري به داوري پرداخت؟ اين دو پرسش و پرسش‌هاي مشابه مي‌تواند در دستور كار متوليان امر و كارشناسان باشد تا از تجربه دو سال كرونايي بتوانيم بهره برده و در ابعاد مختلف براي نظام ‌آموزشي ما كه به ‌شدت سنتي و فرسوده و ناكارآمد شده است، دستاوردي را به ارمغان آورد. يكي از ابعاد نظام آموزشي نيز فرآيند ارزشيابي عملكرد دانش‌آموزان است و  متاسفانه به‌رغم اينكه نظام‌هاي آموزشي موفق دنيا تجربه‌هاي بسيار ارزشمندي دارند هنوز نظام ‌آموزشي ما نتوانسته خودش را با اين دستاوردها تطبيق بدهد به همين دليل نه تجربه ارزشيابي كيفي-توصيفي در مقطع ابتدايي توانسته اثرات سازنده‌اي داشته باشد و نه ارزشيابي كمي در مقاطع بالاتر معنادار است.
انتظار مي‌رود مسوولان نظام ‌آموزش در سطوح مختلف و در شرايطي كه سومين خرداد سال تحصيلي كرونايي را تجربه مي‌كنيم و در اين مدت استفاده از نرم‌افزارها و سامانه‌ها و سيستم‌هاي مدرن تجربه مفيدي را در اختيار مدارس قرار داده است، بتوانند اين تجربه‌ها را ماندگار كنند تا شايد كمي از ناكارآمدي نظام‌ آموزشي ما حداقل در بخش فرآيند ارزيابي عملكرد تحصيلي دانش‌آموزان كاسته شود.