بی‌آبرویی کن!

محمد سلحشور: «نمایشی سخیف و ضدملی»؛ این را احتمالا بتوان محترمانه‌ترین و اجمالی‌ترین تصویر ممکن از آنچه تعدادی از سلبریتی‌ها و هنرمندان ایرانی در جشنواره کن از خود به نمایش گذاشتند خواند؛ نمایشی که تمنای دیده شدن با تن دادن به هر رفتار دون شأنی و به زبان آوردن هر سخنی در آن مشهود بود. هر چند حواشی درون‌صنفی و برخی افشاگری‌ها از سوی هنرمندان علیه یکدیگر سطح رسوایی و بی‌آبرویی این نمایش را بیش از پیش افزایش داد اما طرح ادبیات ضدملی و همراه و همصدا شدن با جریاناتی که ابایی از توهین به مقدسات و باورهای مردم ندارند باعث شد افکار عمومی نیز واکنش منفی نسبت به رفتار جمعی از هنرمندان حاضر در این جشنواره نشان بدهد.  به گزارش «وطن‌امروز»، حالا بیش از یک دهه از سناریوی مرجعیت‌بخشی به هنرمندان و سلبریتی‌ها می‌گذرد. انتخابات سال88 و حوادث بعد از آن را می‌توان نقطه آغازینی بر تلاش جریانات سیاسی و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور برای بخشیدن مرجعیت سیاسی به هنرمندان دانست؛ امری که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌های 92 و 96 نیز پی گرفته شد و به موازات آن با گسترش حوزه نفوذ شبکه‌های اجتماعی تثبیت شد. در این ایام جریانات سیاسی غربگرا نیز بیشترین سرمایه‌گذاری خود را معطوف به حفظ مرجعیت این گروه و تبدیل آنها به تریبون خود در جامعه داشتند تا جایی که سال97 سعید حجاریان صراحتا از لزوم طرح سخنان جریان اصلاحات از زبان سلبریتی‌ها سخن گفت و آن را نقشه راه سیاسی این جریان دانست. در چنین فضایی هنرمندان، سلبریتی‌ها و حتی بخشی از ورزشکاران دوام خود را در میدان‌داری سیاسی و میزان همراه کردن افکارعمومی با خود دانستند. این گروه حالا در پیش و پس از هر حادثه به دنبال فرصتی برای مطرح کردن خود می‌گشتند که جشنواره‌های خارجی یکی از مهم‌ترین این فرصت‌ها بود. حالا دیگر فراتر از ساخت فیلم‌هایی که روایتی همسو با روایت دولت‌های غربی از داخل ایران داشت، تریبون‌های این جشنواره‌ها نیز تبدیل به یکی از مکان‌ها برای خودنمایی سلبریتی‌هایی می‌شد که عملا بدگویی علیه کشور خود را رمز بقا و پیشرفت می‌دانستند.  جشنواره کن و حواشی فضاحت‌باری که برخی سلبریتی‌ها و هنرپیشه‌های ایرانی در آن خلق کردند را می‌توان ادامه مسیری دانست که از سال‌ها پیش شکل گرفته بود. رفتارهای عجیب از سوی بازیگری که سعی داشت با پا گذاشتن بر عرف جامعه ایرانی، خود را بیش از پیش در قاب دوربین‌ها بگنجاند، در کنار اظهارات بازیگری که خیال داشت با تخریب وطن و تکرار ادعاهای ضدایرانی جایزه‌ای برای خود دست و پا کند همگی نشان از یک واقعیت داشت و آن هم نبود هیچگونه تعهد ملی در رفتارهای یک گروه مرجع جدید بود. آبروریزی ملی آن هم از سوی چهره‌هایی که حالا موفقیت خود را در این رسوایی جست‌وجو می‌کردند تا جایی پیش رفت که حتی برخی از جریانات هنری هم این صحنه را به مثابه یک سقوط آزاد برای سینمای ایران مورد ملامت قرار دادند.    * جایزه به شرط فحاشی گذار از فحاشی علیه نظام و کشور به عنوان یک ژست روشنفکری به ابزاری برای تضمین موفقیت در جشنواره‌های خارجی تا جایی پیش رفته که یکی از هنرپیشه‌های حاضر در این جشنواره مدعی شده از اول صبح و بیدار شدن مشغول مبارزه است. هرچند این گفته مضحک با واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز مواجه شد اما چنین رویه فلاکت‌‌باری که سعی دارد با توجه خریدن از غربی‌ها برای خود جایگاهی دست و پا کند باعث شده برخی هنرپیشه‌ها تن دادن به هر خفتی و تکرار هر ادعای ضدایرانی را به عنوان بخشی از کارویژه خود مدنظر قرار دهند.  چند ماه پیش، همزمان با عدم موفقیت فیلم اصغر فرهادی در داخل و خارج از کشور بود که وی به عنوان یکی از نمادهای نمایش‌های ضدایرانی در خارج از کشور ادعاهای رادیکال و بی‌اساسی را برای افزایش احتمال موفقیت اثرش مطرح کرد. هرچند این حربه هم کمکی به موفقیت وی و کاهش فشارهایی که ناشی از برخی ادعاها درباره کپی بودن فیلمنامه اثرش بود نداشت. در این میان، یکی از عجیب‌ترین تناقض‌ها در رفتارهای این‌چنینی از سوی هنرپیشه‌ها ادعایی است که درباره استقلال خود و آثارشان دارند. برای نمونه هنرپیشه‌هایی که مهم‌ترین آثارشان پروژه‌های دولتی بوده یا با جوایز جشنواره‌های دولتی شناخته شده‌اند به یکباره خود را هنرمندانی مستقل معرفی می‌کنند که حتی در داخل کشور محدودیت‌های فراوانی داشته‌اند!   * لکنت زبان برای شرح جنایات خارجی علیه ایرانیان سلبریتی‌ها به موازات همه ادعاهای‌ تند و رادیکال‌شان علیه نظام و کشور، هنگام حضور در جشنواره‌های خارجی و قرار گرفتن مقابل خبرنگاران غربی لکنت زایدالوصفی برای بیان جنایات دولت‌های غربی علیه مردم ایران دارند. تقریبا هیچ موردی در سال‌های اخیر نبوده که هنرپیشه‌ای از این تریبون برای بیان تاثیر تحریم‌های ظالمانه غرب بر زندگی و معیشت مردم، ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی و رویکرد ایران‌هراسی دولت‌ها و رسانه‌های غربی سخنی بگوید. چنین رویه مزورانه و خفت‌باری باعث شده اساسا سلبریتی‌ها هرگونه رسالت ملی را برای خود امری مذموم به حساب آورده و از آن دوری کنند.  نمایش مفتضحانه جمعی از هنرپیشه‌های ایرانی در کن، فارغ از نتایج و سرانجام سینمایی‌اش، حامل پیام‌های سیاسی نیز بود. این نمایش بخوبی نشان داد سپردن نمایندگی مردم ایران به افرادی که هیچ رنج مشترکی با آنان ندارند و حتی موفقیت خود را در همصدا شدن با دشمنان این کشور جست‌وجو می‌کنند، می‌تواند به خلق چنین سیرکی منتهی شود. گروهی که خود هر روز پرده از رسوایی‌های جدیدی علیه یکدیگر برمی‌دارند و برای دیده شدن ابایی از توهین به مقدسات مردم ندارند، شایستگی نمایندگی این مردم و سختی‌های‌شان را ندارند. *** کن، فرانسه و بازهم اسلام‌هراسی گروه فرهنگ و هنر: آخرین باری که یک نفر از نیش عنکبوت در استرالیا درگذشت، مربوط به سال ۱۹۸۱ می‌شود اما در 5 سال اخیر صدها هزار نفر توسط سیاست‌های غرب برای فروش اسلحه و غارت منابع اولیه مردم کشته شده‌اند. «پول» سوار بر رسانه‌ها در حال قربانی گرفتن است و برای توجیه افکار عمومی و قضاوت جهانی، دشمن‌سازی می‌کند. بهترین و قدرتمندترین دشمن نیز در این عصر جدید «شیعه» است. گویی جهان غرب پشت تمام حریفان و دشمنان خود را به خاک مالیده اما در مقابل تفکر شیعی کم آورده است. وقتی 20 میلیون دلار برای یک جشنواره معتبر در سطح جهانی هزینه می‌کند و به جای آنکه «هنر را برای هنر» ببیند، «هنر را به خدمت سیاست» می‌گیرد، نشان‌دهنده آن است که کم آورده است. در پی اقدام موهن و سیاسی جشنواره فیلم کن در توجه به فیلم ضعیف و موهوم «عنکبوت مقدس» و جریحه‌دار شدن باورها و اعتقادات شیعیان جهان، سازمان سینمایی با محکومیت این اقدام، بیانیه‌ای صادر کرد.  متن این بیانیه به این شرح است: «عرصه فرهنگی در جهان همواره محل پاسداشت ملت‌ها و ارج نهادن به ارزش‌های جامعه بشری بوده است؛ ارزش‌هایی که ریشه در اعتقادات و باورهای مردم و کشورها دارند و در این میان جشنواره‌های بین‌المللی سینمایی عموما با شعار توجه به هنر هفتم و انعکاس تولیدات فاخر کشورهای جهان رخ می‌نمایند، لیکن سال‌هاست که شاهد آن هستیم اصحاب زور و تزویر با رخنه در این رویدادها یا پایه‌گذاری جشنواره‌هایی که نقش ابزار جنگی آنها را در مواجهه با آحاد آزادی‌خواهان جامعه جهانی دارند، در تلاشند که منویات سیاسی خود را بر عرصه هنر حقنه کنند و آنچه ماحصل آن شده است به اضمحلال رفتن ارزش هنری و وجه حرفه‌ای این رویدادهاست. این بار نیز در جشنواره فیلم کن که تحت سیطره و فرامین دولت فرانسه برگزار می‌شود شاهد آن بودیم که ساخته‌ای نه‌تنها صرفا سیاسی بلکه شب نامه سخیف تصویری که ماحصل ذهن مشوش فردی دانمارکی ایرانی‌تبار و برآمده از زر استکبار است و به اعتقادات و ارزش‌های میلیون‌ها مسلمان و جمعیت عظیم شیعیان جهان توهین کرده مورد توجه این جشنواره قرار گرفته است.  این سیاهه‌ تصویری با سوگیری اجتماعی، مذهبی و تحقیر باورهای آیینی ایرانی- اسلامی درصدد است مسیری را رود که سلمان رشدی‌ها در آیات شیطانی و آتش‌زنندگان قرآن کریم رفته‌اند غافل از اینکه «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ‌الله بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ». در حالی فیلم موهن «عنکبوت مقدس» با ارائه چهره‌ای مخدوش از جامعه‌ ایرانی و با توهین آشکار به باورهای متعالی شیعیان در این جشنواره مورد تقدیر قرار گرفته که با انتخاب سیاسی این اثر ضعیف به عقیده بسیاری از منتقدان و کارشناسان بین‌المللی جای سوال مهمی در کارنامه حرفه‌ای این جشنواره بین‌المللی به جا گذاشته است.  سازمان سینمایی، ضمن محکومیت این اقدام جشنواره مذکور و اعلام برائت خود و سینماگران از عوامل این اثر سیاه تصویری بر این نکته تاکید می‌کند که فرانسه و جشنواره فیلم کن باید نسبت به احساسات جریحه‌دار شده میلیون‌ها شیعه مسلمان در جهان پاسخگو باشند و این لکه ننگ ضد فرهنگی را از کارنامه حرفه‌ای خود بزدایند. در انتها مطمئنیم که راه نورانی اسلام و جبهه حق در میان این آماج حملات فرهنگی بیش از پیش و متحدتر از قبل در سپهر فرهنگ و هنر خواهد درخشید». «اقتصاد سیاسی» به صورت تخصصی از سال 1994 میلادی به بعد در جشنواره‌ها و فضای رسانه‌ای غرب حکمفرما بوده؛ سلبریتی‌سازی و معروفیت افراد با توجه به اندیشه‌های سیاسی سرمایه‌داری رخ داده است. هر چند که نمی‌توان با این نوع نگاه موج‌سواری رسانه‌ای مقابله کرد اما گاهی پیشگیری بهتر از درمان است.  همچنین «محمود بابایی» تهیه‌کننده فیلم «بدون قرار قبلی» درباره اطلاعات خود از فرآیند ساخت فیلم «عنکبوت مقدس» گفت: تا جایی که اطلاع دارم این فیلم با همین کارگردان و 2 تهیه‌کننده ایرانی قرار بود در ایران ساخته شود اما زمانی که به جای ایران سراغ کشور اردن رفتند، می‌شد حدس زد پروژه چه سرانجامی پیدا خواهد کرد. آنها در ایران حتی کارهای پیش‌تولید را هم پیش برده و به مرحله انتخاب لوکیشن هم رسیده بودند اما در نهایت این کارگردان تصمیم گرفت فیلم خود را در اردن مقابل دوربین ببرد. همان زمان براساس فیلمنامه‌ای که خیلی از دوستان خوانده بودند، قابل حدس بود که چه اتفاقی قرار است رخ دهد. من هم هنوز فیلم را ندیده‌ام اما از تیزر منتشر شده و تصویری که از شهر مشهد در این تیزر موجود است می‌توان حدس زد چه نگاهی بر فیلم حاکم است. تهیه‌کننده «بدون قرار قبلی» بیان کرد: جشنواره کن با توجه به ایدئولوژی و سیاست‌هایش به فیلم «عنکبوت مقدس» جایزه می‌دهد اما در مقابل جشنواره فجر این کار را نمی‌کند. ما بسیار به دوستان گفتیم که این بی‌توجهی را نکنید. گفتمانی که در تقابل با این اتفاقات به صورت تجربی ثابت شده، اینکه در تمام ادوار گذشته وقتی دین و مذهب مورد هدف «اقتصاد سیاسی» و نگاه سرمایه‌داری قرار گرفته، اتحادی ناخواسته بین مردم تنیده شده است. همه طیف‌ها هر چند که با هم اختلافات ناچیزی داشته باشند، در مقابل اینگونه توهین‌ها متحد شده‌ و سوءاستفاده‌های غربی را محکوم کرده‌اند. جهان غرب با تمام لوازمش اگر چه رسانه‌های دنیا را در دست دارند و با سیاست‌های خود، یکه‌سواری بر اذهان جهانیان می‌کنند اما در این یک مورد همیشه با شکست مواجه شده‌اند.  این شکست نیز تنها به این دلیل است که دین، مذهب و بالاخص امام رضا(ع) در میان دل‌های مردم حضور دارد. امام رضا(ع) فارغ از خط‌کشی‌های سیاسی و دوقطبی‌سازی‌های موجود در بین تمام ایرانیان و شیعیان جهان به عنوان یک خط قرمز است؛ هزاران جشنواره کن با قهرمان‌سازی و سلبریتی‌سازی‌های دروغین، قادر نیست امام رضا(ع) را از دل‌ها و اذهان شیعیان جهان پاک کند.  فیلم «عنکبوت مقدس» در ژانر درام دلهره‌آور و جنایی، به نویسندگی علی عباسی و افشین کامران بهرامی و کارگردانی علی عباسی محصول سال ۲۰۲۲ است که در جشنواره کن با نگاه سیاسی حاکم بر جشنواره، برای رقابت برای نخل طلای جشنواره فیلم کن ۲۰۲۲ انتخاب شد.