از شادی دختران بیرون ورزشگاه تا صندلی رزرو شده دختر آبی

آرمان ملي- منيره چگيني: زماني‌که در تقويم با روز 11 خرداد، مواجه مي‌شويم، گلايه‌ها و نارضايتي‌هايي از قشري از جامعه به‌ميان مي‌آيد. روزي که به‌نام «روز دختر» نامگذاري شده و در اين روز اقشار زيادي از جامعه از امنيت شغلي و بي‌توجهي به آنها در موضوع تشکيل زندگي و... گلايه دارند. از روزگاري که دختران، وظيفه خانه‌داري را برعهده داشتند و تا زماني که ازدواج کنند و قرار بر اين بود «با لباس سفيد مي‌آيد و با کفن سفيد مي‌رود» شرايط بسيار تغيير کرده و امروزه دختران زيادي در جامعه، پا به پاي پسران براي تعالي و رشد کشور تلاش مي‌کنند و نمي‌توان نقش آنها را در بهبود شرايط اقتصادي جامعه ناديده گرفت. مثلا در موضوع ازدواج، مطابق با آخرين سرشماري کشور، حدود 36 درصد از جمعيت دختران 15 تا 34 سال، هنوز امکان ازدواج ندارند و اين آمار مربوط به دو سال پيش است، در شرايطي که اين آمار در سال‌هاي اخير افزايش داشته و بنا به گفته‌هاي مسئولان وزارت ورزش و جوانان سن تجردگرايي در ميان دختران و پسران افزايش داشته است. اين آمار زماني نشان از مشکلات قشر دختران مي‌دهد که در مقابل هر 100 دختر در سن ازدواج، 191 پسر سن ازدواج داريم، يعني دو برابر. اما اين يکي از مشکلات اين روزهاي قشر دختران فرصت‌هاي شغلي نابرابر و دستمزد پايين‌تر نسبت به پسران، است.
فقط جا براي ما نيست؟‌
اما در اين ميان همه اين مشکلات، طي‌ سال‌هاي اخير يکي از خواسته‌هاي اجتماعي دختران و مطالبه آنها ورود به ورزشگاه‌ها ست، امري که به اعتقاد مسئولان به دليل نبود زيرساخت و به اعتقاد برخي از مراجع، مشکل شرعي دارد. در اين ميان بر کسي پوشيده نيست که فضاي فرهنگي و مردانه استاديوم‌ها نيز آمادگي پذيرش زنان را ندارد، اما هر زمان که در بازي‌هاي ملي و باشگاهي دختران و زنان در استاديوم آزادي، حضور داشتند و به تشويق تيمشان پرداختند، کمترين فحاشي و ناهنجاري اجتماعي در استاديوم‌ انجام شد. اين گفته‌ها در شرايطي مطرح مي‌شود که روز دوشنبه و همزمان با جشن قهرماني استقلال که پس از سال‌ها برآورده شد، ده‌ها دختر در کنار استاديوم آزادي، حضور داشتند و از طريق تلفن‌هاي همراه خود بازي تيم محبوب‌شان را مي‌ديدند. تعدادشان به 10 نفر نمي‌رسيد، 75 هزار دختر و پسر در چند متري آنها و در استاديوم، مشغول تشويق تيم محبوب‌شان بودند. صداي شادي آنها با بردن جام قهرماني تيم محبوب‌شان، آنقدر بالا بود که از در غربي استاديوم آزادي شنيده مي‌شد. وقتي به آنها مي‌گوييم، که چقدر از اين موضوع خوشحاليد و متوجه مي‌شود که ما خبرنگاريم، مي‌گويد: «اين همه سال رسانه‌ها و روزنامه‌ها در مورد حضور دختران در استاديوم نوشتند، روزنامه خود شما (آرمان ملي) بارها عکس دختران را در صفحه يک منتشر کرد و بر لزوم تحقق اين مطالبه اجتماعي آنها تاکيد داشت، مسئولان فقط وعده دادند، فيفا تاکيد و تهديد کرد، اما فقط در استاديومي که 100 هزار مرد را در خود جاي مي‌دهد، جايي براي ما 15 - 20 نفر نيست!» يکي از آنها که مي‌گويد: «برادر من داخل استاديوم است و ما را راه نمي‌دهند که کنار آنها بنشينيم. مگر حضور ما چه مشکلي دارد ؟ يکي چرا به ما توضيح نمي‌دهد که چرا دختران را به استاديوم راه نمي‌دهند؟
وقتي ما باشيم، جو استاديوم آرام مي‌شود


يکي ديگر از آن دختران که از کرج به اميد اين آمده که سهمي به اندازه يک صندلي در ميان، هزاران صندلي مردانه استاديوم داشته باشد، مي‌گويد: «هيچ‌کسي منکر فحاشي، سيگار کشيدن و تغذيه نامناسب در استاديوم‌هاي ما نيست، اما ما با همين آقايان در جامعه نيز زندگي و کار مي‌کنيم. در دعواهايي که در خيابان رخ مي‌دهد، مگر فحاشي نمي‌شود، چرا آنها محروم نمي‌شوند و اين محروميت براي بانوان است. جامعه ما همواره ثابت کرده که اگر در دعواي آقايان، يک خانم حضور داشته باشد، اصلا همه چيز سريع‌تر تمام و ختم به خير مي‌شود. اين يک حقيقت است که هيچوقت در استاديوم‌هاي مردانه جو آرام حاکم نبوده و نيست، اما اگر خانم‌ها وارد استاديوم‌ها شوند خيلي از دعواها و خشونت‌ها به پايان مي‌رسد.» او با اشاره به اينکه در بازي ايران و بوليوي در استاديوم حضور داشته، خاطرنشان مي‌کند: «در استاديوم وقتي ما بوديم، رفتار متفاوتي از آقايان ديدم و يک حرف زشت از آنها نشنيديم.» در اين شرايط عکسي هم در شبکه‌هاي اجتماعي منتشر شد که تعدادي از حاضران در ورزشگاه برروي کاغذي نوشته بوند: «اين صندلي در جشن قهرماني براي دختر آبي رزرو شده» اشاره او به ماجراي زنده ياد سحر خداياري است که سه سال پيش اقدام به خودسوزي کرد.