درسوگ دعایی

محمدتقی فاضل میبدی مدرس حوزه علمیه صبر بسيار ببايد پدر پير فلک را
تا دگر مادر گيتي چو تو فرزند بزايد
درگذشت بزرگمرد شرافت و نجابت و انسانيت و آزادگي و آزاديخواهي مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمين حاج سيد محمود دعايي، داغ سنگين و بار غمي بود که بر دل دوستان و جامعه فرهنگي و مطبوعاتي و هنري کشور برنشانيد. واين خسران جبران ناپذير همه را به اندوه و ماتم فروبرد. سيره، سوابق، شجاعت و آزادگي، اخلاق، پاک انديشي و پاک زيستي دعايي الگويي بود که همگان را شيفته و شايق خود مي‌ساخت. سال‌ها در عرصه مطبوعات و چند دوره در کسوت نمايندگي، او را از مسير اعتدال و اخلاق و آزادگي و فروتني بدور نساخت. در تکريم و تعظيم و اعزاز عالمان، متفکران، هنرمندان و اصحاب هنر و فکر و قلم، همواره شتاب مي‌ورزيد. مرحوم دعايي صفحه سوم روزنامه اطلاعات را آيينه قدنماي اصحاب هنر و فضل ساخته و نام و ياد آنان را در آن صفحه مي‌درخشانيد. از تنگ نظري‌ها، تعصب‌ها، جزم انديشي‌ها و انجمادفکري بري و بيزاربود. هر کس در نخستين نشستي که با او مي‌داشت، شيفته اخلاق و تواضع و بردباريش مي‌گشت. حقير در جلسات متعدد و مکرر در سفر و حضر با او نشسته بودم. در هر نشستي از لحاظ اخلاقي و خوش چهرگي نکته‌اي مي‌آموختم، به‌خاطر نزديکي و ارادتش به امام خميني(ره) از نجف تا آخرين روزهاي حيات صندوقي آکنده از خاطرات بود. برخورد و مواجهه‌اي که با کارمندان و کارکنان موسسه اطلاعات داشت، همه را شيفته و شيداي خود ساخته بود. اي‌کاش چنين شيوه اخلاقي و چهره گشايي، روشنفکري و روشن ضميري و پاک زيستي و حلم و‌ مدارايي در ميان ارباب مطبوعات و ساير مديران فراگير مي‌شد. و قاعده مي‌گشت و در نتيجه، خشک مغزي‌ها و جزم انديشي‌ها و تحقير و تخريب و دشمن تراشي‌ها از جامعه بر کنده مي‌شد. دعايي از فردوسي نيک آموخته بود:
بکوشيم تا رنج‌ها کم کنيم


دل غمگنان شاد و خرم کنيم
و از حافظ ياد گرفته بود:
درخت دوستي بنشان که کام دل ببار آرد
نهال دشمني برکن که رنج بي‌شمار آرد
و از ناصرخسرو مي‌دانست:
خلق همه يکسره نهال خدايند. هيچ نه برکن تو زين نهال و نه بشکن.
از خداوند علو درجات براي اين نازنين مرد زنده در دل‌ها آرزو مي‌کنم.