جلال خوش‌چهره آژانس کج می‌کند اما اکنون نمی‌ریزد

پرونده هسته‌ای ایران گام به گام به نقطه جوش نزدیک می‌شود. «رافائل گروسی» در گزارش خود به نشست فصلی ۳۵عضو شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، پاسخ‌های تهران را به پرسش‌های او درباره سه موضوع مشکوک از نظر بازرسان این سازمان، ناکافی دانسته و به این ترتیب خواستار تصمیم حکام دراین‌باره شده است. تهران نیز گزارش مدیرکل آژانس را تاثیر گرفته از تحرکات اسرائیل و کژرفتاری‌های دولت بایدن در تامین خواست‌های تهران برای بازگشت به تعهدات هسته‌ای خود اعلام کرده است.
آیا نشست کنونی به وزن‌کشی هر یک از مدعاهای‌ متعارض‌ در موقعیتی برابر خواهد انجامید؟ یا برتری یکی از طرف‌ها بر دیگری، موقعیتی را ایجاد خواهد کرد که آن دیگری سرانجام از موضع حداکثری خود به عقب‌نشینی وادار شود؟ اگرچه نشانه‌های نگران کننده‌ای از تشدید مواضع سخت علیه تهران با احتمال صدور قطعنامه تازه درباره توانمندی هسته‌ای ایران وجود دارد اما پیش‌بینی می‌شود که درجه شدت آن به اندازه‌ای نخواهد بود که واکنش فوری و تند و تیز تهران را در پی داشته باشد.
امریکا و سه کشور عضو تروئیکای اروپایی پیش از شروع نشست شورای حکام، قطعنامه‌های پیشنهادی خود را منتشر کرده‌اند. متن قطعنامه‌ها آن چیزی نیست که تل‌آویو و تندروهای آمریکایی و برخی متحدان منطقه‌ای آنها در پی تحقق فوری آرزوهایشان علیه تهران و به تبع آن ایران هستند.
این قطعنامه‌های پیشنهادی که به احتمال زیاد، در متن قطعنامه پایانی شورای حکام بازتاب خواهد یافت، در بدترین وضع به هشدارها و تاکیداتی محدود می‌شود که خصلت تهدید آمیز خود را برای احتمال بازگشت پرونده هسته‌ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد برجسته کند. دور از انتظار نیست که ادبیات جاری در متن قطعنامه، رویکرد قاطعانه‌ای را علیه تهران به رخ کشد.


پیش‌بینی می‌شود متن قطعنامه پایانی یا به عبارت بهتر «بیانیه پایانی» نشست شورای حکام که با مفهوم «قطعنامه» فاصله بسیار دارد، همانی باشد که در بالا اشاره شد. در این صورت می‌توان چنین تفسیر کرد که آژانس همچنان به ترغیب تهران برای ایجاد توافق امیدوار است و یا نمی‌خواهد آخرین امیدها را در این‌باره از کف دهد. شورای حکام در بیانیه خود کوشش خواهد کرد مواضع خود را در مرز تهدید تا لبه «نقطه جوش» حفظ کند اما آن را کلید نزند. برای موضع کج‌دار و مریز شورای حکام و به ویژه آمریکا و تروئیکای اروپایی دلایل مختلفی می‌توان برشمرد اما چنین احتمالی می‌تواند تهران را به عقب نشینی از مواضع خود وادارد؟ علاوه براین آیا تهران با نگاه به عمق هشدارها، توصیه‌ها و تهدید‌های پیدا و پنهان در قطعنامه پایانی باید از پیامدهای وضع جاری آسوده خاطر باشد؟ آیا موضع اخیر آژانس نزد تهران فرصتی ایجاد خواهد کرد که با ابتکارهای دیپلماتیک تازه، موقعیت مناسب‌تری را برای یافتن راه‌های برون رفت از وضع انجمادی کنونی دست و پا کند؟
آنچه تردید در آن نیست، اینکه پرونده هسته‌ای ایران گام به گام از مذاکرات وین به آژانس و آنگاه خطر بازگشت به شورای امنیت سازمان ملل متحد نزدیک شده است. این روند که همراه است با انجماد در برجام و تحمیل شرایط سخت و سخت‌تر بر اقتصاد کشور، نمی‌تواند با نبود ابتکارهای لازم برای برون رفت از پیامدهای این وضع، نزد تهران آسان باشد. تجربه گفت‌‌وگوهای طولانی با نمایندگان جامعه جهانی در وین اعم از آنچه به توافق ۲۰۱۵ میلادی بر سر برجام انجامید و سال‌های پس از آن برای احیای توافق یاد شده، گره‌گاه‌های اصلی را در این باره به‌خوبی نشان داده است.
از این رو اگر اراده دستیابی به توافق نزد تهران باقی است، لازم است برای گشودن گره‌های اصلی و تعیین‌کننده، ابتکارهای خود را ارائه کند. عبور به نقطه جوش، برای هیچ‌ یک از طرف‌ها وضع ایده‌آل نخواهد بود.