الزامات  مقابله با نبرد هیبریدی صهیونیستی

چند روزی است فضای رسانه‌ای منطقه با سخنان عجیب صهیونیست‌ها پر شده است.در ابتدا سخن از تشکیل فرماندهی مشترک پدافند هوایی صهیونیست‌ها و ارتجاع عرب منطقه به میان آمد و بعد از آن درخواست نخست‌وزیر این رژیم  از رئیس‌جمهور آمریکا برای تشکیل یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران به رهبری آمریکا! علت تعدد بالای این مدل سخنان در چند روز گذشته به خوبی مشخص است. دشمن ضربات پنهانی مهلکی دریافت کرده و خود را به علت کارزار جنگ اوکراین در گوشه رینگ تنها می‌بیند.رئیس‌جمهور آمریکا در راه منطقه است و قرار به سفر مستقیم از تل‌آویو به ریاض دارد. اعراب و صهیونیست‌ها هم درحال آماده‌سازی پیش‌زمینه‌های درخواست‌های گران قیمت خود ازآمریکا هستند. شاید لازم باشد به بایدن ماجرای ترور حاج قاسم یادآوری شود که در آن ترامپ فریب نتانیاهو را خورد و هزینه زهر اسرائیلی را عین‌الاسد آمریکایی داد. بایدن باید بداند که قمارهای بزرگ تر، بازندگان بزرگ تری هم خواهند داشت.باید به این نکته اشاره کرد که صهیونیست‌ها نیز دقیقا با عینک ترامپ به اعراب نگاه کرده و توقعی بیش از "گاو شیرده" از آنان ندارند.در چنین شرایطی  بدیهی است ارسال  هشدار ملموس  که با  پیوست رسانه‌ای گسترده همراه باشد می‌تواند جلوی اشتباهات محاسباتی طرف مقابل به ویژه برخی کشورهای منطقه را بگیرد.   قاعدتا  مختصات این  هشدار باید  بر این نکته استوار باشد که  هرگونه سازمان دهی علیه منافع کشورمان بدون پاسخ نخواهد ماند. پاسخی که طبعا با توجه به  صف بندی‌های موجود  و توانایی‌های محور مقاومت  برای طرف مقابل  غیر قابل چشم پوشی است.    همان طور که در ماه‌های اخیر به ویژه در هفته‌های متاخر شاهد بوده ایم در حوزه میدانی، نبرد هیبریدی(ترکیبی) میان جمهوری اسلامی و اسرائیل  در جریان  است.  البته تاریخ نشان داده رژیم اشغالگر قدس باهدف تکمیل پازل عملیات روانی خود بسیاری از حوادث صنعتی و... را از قصد به نام خود ثبت کرده و فضا را به نفع خویش به تصویر می‌کشد.دشمن در راستای راهبرد "مرگ با هزار ضربه چاقو" بیان کرده است که از این به بعد قصد دارد به جای بازوهای منطقه‌ای به اصطلاح به آن چه وی سر  اختاپوس می‌خواند حمله کند! اظهاراتی که تا حد زیادی معطوف به شرایط داخلی بغرنج دولت نفتالی بنت  است.  به عبارتی  این دولت که خود را در لبه تیغ  فروپاشی ائتلاف و کابینه می‌بیند  سعی کرده است با تند کردن فضای سیاست خارجی خود به نوعی راه فراری برای خود بیابد.  نگاهی به  موضع گیری‌ها و اظهار نظرهای وی حداقل در یک ماه گذشته  به خوبی این  سناریوی نخ نما را هویدا می‌کند.   در عین حال با توجه به همکاری کامل سازمان‌های بین‌المللی با طرف مقابل و محکوم نشدن هیچ کدام از جنایات دشمن تقریبا هیچ امیدی به سازوکارهای بین‌المللی برای توقف توحش احتمالی اسرائیل وجود ندارد.همگان همیاری و همکاری مستمر این دست نهادها را با رژیم اشغالگر قدس در طول سالیان اشغال فلسطین و تجاوز به خاک لبنان و سوریه دیده‌اند. باید توجه داشت که دشمن بیشترین تلاش خود را در حوزه رسانه و دیپلماسی به کار بسته و برای مثال با دادن اعلان هشدار مبنی بر امکان عملیات ایران به شهروندان خود در کشورهای خارجی سعی بر دامن زدن بر ایران‌هراسی موجود در فضای رسانه‌ای  جهانی دارد، پس رعایت الزامات رسانه‌ای در  مقابله بااین رژیم  درواقع به کارگیری یک عنصر رزمی تلقی می‌شود  .لذا به نظر می‌رسد  علاوه بر  سفت و سخت کردن سیستماتیک مقوله "حفاظت اطلاعات"، "حفاظت اشخاص" و "حفاظت از زیرساخت‌ها" باید  این  نکته  را نیز در نظر داشت که با تنوع و تغییر  تهدیدها و عملیات‌های این رژیم  باید آمادگی برای پاسخ به  آن در حوزه عملیاتی نیز  متناسب شود.