پیمان مولوی در دنیای موازی کجا بودیم؟

عادل فردوسی‌پور در برنامه‌اش از علی دایی می‌پرسد در جهات موازی شما کجا بودید، حتما در کمترین حالت رئیس فدراسیون فوتبال ایران. این جهان موازی که دکتر عادل فردوسی پور از آن یاد کرد در ذهن بسیاری از ایرانیان نیز هرروز رژه می‌رود.
در جهان موازی اقتصاد ایران موارد بی‌شماری هستند که می‌شود بدانها‌ اشاره کرد.
تورم در ایران موازی می‌توانست دهه‌ها به صورت متوسط زیر ۵ درصد باشد و در این مسیر کسب و کارها در مسیر اقتصادی خود قادر به پیش‌بینی بسیاری از موارد بودند.
در جهان موازی بانک مرکزی ایران فارغ از نوع دیدگاه ایدئولوژیک در مواقع جهش تورم از ابزار نرخ بهره به درستی استفاده می‌کرد. در این اقتصاد روسای کل بانک مرکزی این نهاد را نه یک نهاد سیاسی و در دست دولت‌ها بلکه مقتدر و در خدمت رشد اقتصادی می‌دانند و هرگونه فشار از سمت دولت‌ها با مقاومت آنها روبه‌رو می‌شود و درنهایت درصورت عدم امکان مقاومت استعفا می‌دهند.


در جهان موازی ایرانیان درک درستی از سرمایه گذاری خارجی مستقیم دارند، نه آن را پایان دهنده مشکلات و نه آن را دروغ می‌نامند، آنها سعی دارند با بهتر کردن رتبه اعتباری ایران آن را به سطوح بالای BBB برسانند تا هم جذب سرمایه گذاری خارجی تامین شود و هم سرمایه‌های کشور در ایران استفاده شود و ما شاهد فرار سرمایه از کشور نباشیم.
در جهان موازی رفاه جایگزین کلمه معیشت شده است و اقتصاد اولویت ایران است، اقتصادی که برای رشد اقتصادی آن تمامی پتانسیل‌های سیاسی و بین‌المللی همسو می گردند.
در جهان موازی شایسته سالاری در تمامی حوزه‌ها به چشم می‌خورد. وزرای دولت در بین عموم مردم هستند.
در جهان موازی ما شاهد اقتصادی مبتنی بر اراده مردم تحت عنوان بازار هستیم و دولت‌ها نقش تسهیلگر را به عهده دارند، در این اقتصاد کشور مبتنی بر هزینه فرصت اقتصادی و بهره بردن از تمامی فرصت‌های شرق و غرب مدیریت می‌شود.
بر همین اساس رویکردی علمی و فنی در تمامی حوزه‌ها حاکم است و نقش کارشناسان از وزرا کمتر نیست و اصولا کارشناسان هستند که کارها را جلو می برند.
در اقتصاد موازی امروز ما تولید ناخالصی معادل کشور اسپانیا و درآمد سرانه‌ای معادل ۳۰۰۰۰ دلار می‌داشتیم.
و البته عادل فردوسی‌پور هم هنوز در حال اجرای برنامه پرمخاطب نود بود.