راهروهای وزارت ورزش هم ساکت نیست

دیروز خبری از راهروهای وزارت ورزش رسید که اصلاً خوشایند نبود، «علیرضا دبیر در مورد بودجه با محمد پولادگر معاون وزیر ورزش درگیر شد و مجادله دو طرف بالا گرفت.»
این خبر از آن دسته خبرهایی نبود که نیاز به تحقیق و پیگیری داشته باشد. از آن دسته خبرهایی که از دل جلسات محرمانه بیرون می‌آید. دبیر آنقدر عصبانی بود که صدای فریاد او را همه شنیدند و تقریباً همه کارمندان وزارت ورزش متوجه قصه شدند.
دبیر پیش از این هم، جلسه مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک که بعداً به تعیین زمان مجمع انتخاباتی تبدیل شد را به حاشیه برده بود.
دبیر یکی از رؤسای کاری ورزش ما است. ساخت و سازهای او در حریم مدیریتش و شیوه مدیریت او در جغرافیای کشتی نشان داده که مدیری اهل سازش نیست و حقش را می‌گیرد اما آیا گرفتن حق باید به قیمت ضایع شدن حق دیگران یا ضایع شدن دیگران تمام شود؟ آیا ورزش ما حساب و کتاب درست و حسابی ندارد که رؤسای فدراسیون‌ها احساس کنند با داد و فریاد می‌توانند حق رشته‌شان را بگیرند و اصولاً این راه مناسبی برای دادخواهی است؟


اینکه صدای هر رئیسی بلندتر باشد و فریادهایش در راهروهای وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک رساتر به گوش برسد، پول بیشتری می‌گیرد، چهره ورزش ما را جذاب می‌کند یا ویران؟ دبیر یکی از رؤسای خوب ورزش ما است اما چرا می‌خواهد حقش را با فریاد بگیرد؟ آیا هیچ مدیری در ورزش کشور نیست که جسارت داشته باشد با این رئیس صحبت کند و به او بگوید داد نزن؟ کشتی ورزش اول ما است و در سال‌های اخیر پول خوبی از بودجه ورزش ما گرفته ولی توجه به کشتی نباید به تعطیل شدن همه فدراسیون‌ها منجر شود.
دبیر که در ساختمانی آبرومند بر ورزش اول کشور مدیریت می‌کند، سری به ساختمان فدراسیون‌های دیگر بزند تا ببیند ورزش ما در چه وضعیتی به سر می‌برد و جیب فدراسیون‌های دیگر تا چه اندازه خالی است.