ممکن است ترکیه میان ایران و عربستان میانجی‌گری کند

آرمان ملی- رضا پورحسین: روابط عربستان سعودی با ترکیه از سال 2013 تاکنون و مشخصا بر سر برخی از مسائل منطقه‌ای نظیر تحولات مصر، قطر ، لیبی و ایران و از همه مهم‌تر بر سر قتل جمال خاشقچی به سطح تنش‌آلودی رسید. حال و با توجه به یک دهه روابط تیره در مناسبات منطقه‌ای آنکارا و ریاض، محمد‌بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی با توجه به سفر دهم ماه مارس رجب طیب اردوغان به ریاض، سفری را به آنکارا در روز چهارشنبه 22 ژوئن در دستور کار قرار داد. با توجه به ابعاد حائز اهمیت این سفرها، این گونه به نظر می‌رسد که عربستان و ترکیه بعد از یک دهه روابط تیره در مسیر تنش‌زدایی قرار گرفته‌اند. اینکه چه دلایلی در پشت این تنش‌زدایی بوده و ایران چه نگاهی به این تنش‌زدایی دارد، موضوع مهمی است که مشخصا بر حضور منطقه‌ای ایران تاثیرگذار خواهد بود. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی»، گفت‌وگویی با دکتر صلاح الدین هرسنی، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه داشته که در ادامه می‌خوانید.  چرا و به چه دلایلی ریاض و آنکارا در مسیر تنش زدایی قرار گرفته‌اند؟
به نظر می‌رسد که قرار گرفتن دولت‌های آنکارا و ریاض در مسیر تنش‌زدایی متاثر از شرایط داخلی و منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای است. از منظر داخلی این تنش زدایی بیش از همه آنکارا را متنفع می‌سازد، چراکه آن گونه که به نظر می‌رسد ما شاهد بحران اقتصادی، رکود تورمی و در نتیجه سقوط ارزش پول ملی یعنی لیر ترکیه هستیم. حال و از آنجا که منافع ملی به عنوان یک اصل زیربنایی در دستور کار سیاست خارجی دولت‌ها قرار دارد، همین اصل مقامات آنکارا را بر آن داشته که بخواهند در راستای الگوی وابستگی متقابل و همچنین راهبرد تنش صفر در روابط با همسایگان، روابط خود را با کشوری همچون عربستان و دولت ریاض ترمیم و در مسیر تنش زدایی قرار دهند. در این ارتباط به نظر می‌رسد که رجب طیب اردوغان روی سرمایه‌گذاری 3میلیارد دلاری ریاض در ترکیه برای بازسازی سازوکار‌های اقتصادی خود و به تبع آن گسترش روابط تجاری با کشور‌های حوزه خلیج فارس از رهگذر نقش‌های واسطه‌ای عربستان حساب ویژه باز کرده است. در بعد منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هم این تنش زدایی دارای اهمیت فراوانی است. از منظر منطقه‌ای هم عربستان و هم ترکیه در کنار ایران داعیه‌دار پیشتازی در جهان اسلام هستند. نکته آن است که عربستان موافقتی با نقش‌یابی‌های تهران ندارد و با ترویج اندیشه‌های سلفی تلاش می‌نماید که تاثیرات ژئوپلیتیک اندیشه‌های ایران را کمرنگ سازد. متأسفانه ترکیه نیز، چنین نگاهی را به تهران دارد البته نه با اندیشه‌های سلفی بلکه با سیاست‌های نوعثمانی گرایی خود تلاش دارد که از سطح نقش یابی‌های منطقه‌ای تهران در منطقه غرب آسیا بکاهد. 
 تنش‌زدایی آنکارا با ریاض چه آثار و نتایجی در عرصه بین‌الملل و در روابط منطقه‌ای این دو کشور می‌تواند داشته باشد؟
از منظر فرامنطقه‌ای تنش زدایی آنکارا و ریاض به دلیل حضور رئیس‌جمهوری چون بایدن در کاخ سفید است. در واقع تمایل به تنش زدایی در روابط آنکارا و ریاض از یک منبع تهدیدی چون بایدن در کاخ سفید مایه می‌گیرد و آب می‌خورد، چرا که بایدن موافقتی با تداوم ریاست‌جمهوری اردوغان در نظام سیاسی ترکیه ندارد و در برنامه‌های انتخاباتی خود نیز اعلام کرده بود که یکی از برنامه‌های او ساقط کردن رژیم اردوغان به جهت پشت کردن به میرات آتاتورک و عبور از نظام جمهوری در نظام سیاسی ترکیه است. ضمن آنکه قالب‌های ادراکی و تحلیلی مقامات واشنگتن بر این نکته تاکید می‌کنند که ترکیه در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا خود بخشی از بحران است نه راه حل بحران.  در سطحی دیگر، عصر بایدن برای ریاض نیز بهتر از وضعیت آنکارا نیست. در واقع می‌توان به جرات گفت که عصر بایدن برای مقامات عربی یاد‌آور و باز تکرار صدارت اوباما در کاخ سفید است. واقعیت آن است که با ورود بایدن به کاخ سفید ما شاهد فاصله گیری معناداری میان محافل عربی و حتی تل‌آویو با ایالات متحده آمریکا بوده‌ایم و همه این موارد در شرایطی رقم می‌خورد که دونالد ترامپ با محمد بن سلمان و رجب طیب اردوغان روابط خوبی داشته است. ببینید اولین نتیجه این تنش زدایی متوجه یکسان شدن و جرح و تعدیل دیدگاه‌ها و مواضع دوکشور بر سر روابط با مصر خواهد شد. چرا که در سایه این تنش‌زدایی ریاض می‌تواند رابطه آنکارا و قاهره را ترمیم کند. چراکه در معادلات سیاسی مصر، آنکارا از جنبش اخوان المسلمین و رئیس‌جمهور منتخب آن یعنی محمد المرسی حمایت می‌کرد در حالی که ریاض عملا مدافع کودتای نظامیان ارتش مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی علیه دولت منتخب و دموکراتیک قاهره بود و عملا جنبش اخوان المسلمین را در زمره گروه‌های تروریستی می‌دانست.  دومین نتیجه این تنش زدایی، متوجه جرح و تعدیل دیدگاه‌های بن سلمان و اردوغان در قبال لیبی خواهد شد، چرا که دولت رجب طیب اردوغان در بحران لیبی از دولت فایز السراج، رئیس دولت وفاق ملی که مورد حمایت سازمان ملل متحد است، حمایت می‌‌کرد، در حالی که دولت ریاض از ژنرال خلیفه حفتر فرمانده دولت شرق لیبی پشتیبانی می‌کرد. 


 تنش زدایی عربستان و ترکیه چه تاثیری بر کانون‌های بحران خاورمیانه خواهد گذاشت؟
مشخصا نتیجه این تنش‌زدایی نزدیک شدن دیدگاه‌های عربستان و ترکیه در قبال بحران سوریه خواهد بود، چرا که پس از ناکامی گروه‌‌های سلفی متحد عربستان در سرنگونی نظام سوریه، سعودی‌ها به تقویت ارتباطات خود با نیروهای دموکرات سوریه و یگان‌های مدافع خلق روی آوردند. در این ارتباط گفته می‌شود که عربستان بارها میزبان فرماندهان نیروهای دموکراتیک سوریه یا همان قسد بوده است. این در حالی است که ترکیه نیروهای دموکراتیک سوریه را امتداد گروه تروریستی پ. ک. ک می‌‌داند. به همین دلیل تا سال ۲۰۱۹سه عملیات نظامی موسوم به سپر فرات، شاخه زیتون و چشمه صلح را علیه آنها انجام داده است. نتیجه دیگر این تنش زدایی متوجه پایداری وضعیت قطر در مجموعه‌های عربی بعد از بحران عربی و محاصره قطر در سال 2017 خواهد بود. قطعا ترکیه به‌واسطه ارتباط با اخوان المسلمین، دیدگاه‌های عربستان را در قبال اخوان المسلمین تعدیل خواهد کرد. 
 نزدیک شدن روابط عربستان و ترکیه چه تاثیری بر سیاست خارجی ایران خواهد گذاشت؟
به نظر می‌رسد این تنش‌زدایی از دو بعد ایجابی و سلبی می‌تواند برای ایران واجد نتیجه باشد. در بعد ایجابی آنکه در سایه روابط آنکارا و ریاض، سطح رقابت‌ها و منازعات برای پیشتازی در مناسبات منطقه کم خواهد شد و آنکارا می‌تواند به عنوان بازیگر واسطه‌ای در جغرافیایی آناتولی در ترمیم روابط تهران و ریاض نیز ایفای نقش کند. دوم آنکه سقوط دولت راستگرای نفتالی بنت و بر زمین ماندن دکترین اختاپوس آن در قبال ایران به جهت بی‌ثباتی سیاسی و بحران مشروعیت در تل آویو، می‌تواند سطح تنش تهران با ریاض را کاهش و در نتیجه موازنه را به نفع ایران تغییر دهد اما از منظر سلبی این تنش زدایی نشانه و خبر خوبی برای تهران نیست. چرا که این تنش زدایی به منزله نوعی ائتلاف و ورود و همراهی ترکیه به مجموعه‌های عبری عربی برای مقابله با ایران در ترسیم معادلات و مناسبات منطقه خواهد بود. تهران تنش زدایی ریاض با آنکارا را در راستای پیمان ابراهیم و به منظور تحکیم و قوام آن یعنی بازسازی موازنه تهدید و همراه سازی کشور‌های همسایه علیه قدرت چالشگر که خود ایران باشد تعبیر و تفسیر می‌کند. 
 یعنی ممکن است شاهد تنش میان ایران و ترکیه در آینده باشیم؟
به نظر می‌رسد این تنش زدایی، روابط آنکارا و تهران را در سطح ناپایداری قرار می‌دهد. اساسا رابطه آنکارا با تهران که مشخصا بعد از کودتای 15 ژوئیه 2016 ناپایدار، شکننده، پرنوسان و به ویژه بر سر بحران سوریه با ایران بسیار سینوسی و پرنوسان شده بود، در شرایط حاضر نیز ما شاهد بحران هیدرو هژمونی یا همان بحران هیدروپلیتیک در روابط تهران و آنکارا هستیم. ژئوپليتيک آب يا هيدروپليتيک به مطالعه نقش آب در مناسبات و مناقشات اجتماعات انساني و ملت‌ها و دولت‌ها مي‌پردازد. در این ارتباط هیدروپلیتیک آنکارا یا برنامه ترکیه برای احداث سدهای 22 گانه بر روی رودخانه‌های فرامرزی دجله و فرات در قالب پروژه گاپ، موجب کاهش حقابه یا ورودی آب این رودخانه‌ها به سوریه و عراق به میزان 50 تا حدود 80 درصد می‌شود و در نتیجه موجب بیابان زایی در سوریه و عراق، خشک شدن تالاب هورالعظیم و تولید گرد و غبار به ویژه ریزگردها در خوزستان و دیگر نقاط ایران می‌شود. افزون بر بحران هیدروهژمونی، ترکیه رزمایش برادران خدشه ناپذیر را که پنجم تا هشتم اکتبر در نخجوان برگزار کرد، دستمایه‌ای برای حمایت از باکو و الهام علی اف و در نتیجه بهانه‌ای برای هشدار به ایروان در به چالش کشیدن مرز‌های شمال شرقی کرده است. در این ارتباط باور مقامات آنکارا به ویژه رجب طیب اردوغان این است که پایگاه‌های ارتش ترکیه در شمال عراق مورد هدف گروه‌های جهادی مرتبط با ایران یعنی جریان‌هایی نظیر الحشد الشعبی و کتائب حزب ا... قرار گرفته است. این گروه‌ها عنوان می‌کنند اجازه نمی‌دهند که خاک عراق عرصه ترکتازی‌ها و جولان یگان‌های ترکیه باشد و آنها به‌زودی خواهند توانست که ترکیه را از خاک عراق بیرون نمایند. همچنین مقامات آنکارا ادعا می‌کنند که همین گروه‌های جهادی، همکاری تنگاتنگی با گروه تروریستی پ. ک. ک و ی. پ. ک یعنی گروه‌های کرد سوری دارند و اینها می‌توانند تمامیت ارضی و امنیت ترکیه را دستخوش چالش و تهدید سازند که به نظر می‌رسد صرفا سیاسی بازی ترکیه باشد. 
 با این وجود جایگاه ایران در آینده خاورمیانه به چه شکل است و چه تحولاتی رخ خواهد داد؟
در سطحی دیگر، این تنش‌زدایی سیاست تنش مجموعه‌های عربی را علیه تهران افزایش خواهد داد. برای نمونه ما شاهد بوده‌ایم که در سفر اخیر بن سلمان به واشنگتن بن سلمان خطر انصارا... که مورد حمایت تهران است، سخت به بایدن هشدار می‌دهد یا آنکه در روز‌های گذشته ما شاهد بیانیه مشترک اردن و عربستان سعودی علیه ایران در پرونده هسته‌ای هستیم. این دو کشور در بیانیه‌ای مشترک طی سخنانی بر لزوم تضمین صلح آمیزبودن برنامه هسته‌ای ایران، تقویت نقش آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌‌ای و ایجاد خاورمیانه‌ای عاری از سلاح هسته‌ای و کشتار جمعی و نیز حمایت از تلاش‌‌های عربی برای تشویق ایران به تعهد به عدم مداخله در امور کشورهای عربی، حفاظت از اصول حسن همجواری و نیز دور نگهداشتن منطقه از فعالیت‌های تنش زا تاکید کرده‌اند. همه این موارد نشان می‌دهد که نظم ضد ایرانی مجموعه‌های عربی در ریل تازه‌ای قرار گرفته است. در کنار همه اینها سیاست تخاصمی مقامات تل آویو را باید با مخاطرات محافل عربی افزود و همه این موارد نشان می‌دهد که شرایط برای آینده در ایران در معادلات منطقه‌ای خوب نخواهد بود. به همین علت است که امروز ضرورت دارد تا گام‌های هوشمندانه‌ای در منطقه برداشته شود و تمامی جوانب مدنظر دستگاه دیپلماسی قرار گیرد. ایران نیاز دارد تا در این برهه زمانی یک روابط همه جانبه داشته باشد تا به اتکا به این روابط همه جانبه زیر فشار برخی کشورها و برخی ائتلاف‌ها قرار نگیرد.